استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
1401/07/12
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: نظام خانواده
در جلسه گذشته پیرامون ضرورت وجود نظام جامع برای خانواده در اسلام بحث شد و از درگاه برخی آیات شریفه برای ورود به بحث استفاده شد و گفته شد که اگر به ضرورت وجود نظام جامع برای خانواده پیبرده شود بهطورقطع باید آن را در متون اسلامی پیدا کرد. به همین دلیل این بحث نیاز به کمی توسعه دارد.
اصل وجود نظام خانواده در هر مکتب از مکاتب جامع بشری اجتنابناپذیر است، حتی در نظام سرمایهداری، نظام مارکسیستی و... اما بحث در این است که آیا این نظام، نظامی شایسته و جامع تمام نیازهای خانواده است؟ نکتهای که قابل توجه است و نیاز به تمرکز دارد این است که نظامهایی مانند نظام سرمایهداری که مدعی تامین نیازهای فردی انسان هستند تا چه اندازه در تحقق نظام جامع خانواده موفق بودهاند؟ نظامهایی که مدعی عدم دخالت در آزادیهای فردی اشخاص بودند چه میزان در عمل به ادعاهایشان موفق بودهاند؟
بعد از گذشت یک قرن و به مرور زمان اکنون میتواند مشاهده نمود که نظامهای مدعی آزادی به درون زندگی فردی انسان هم ورود کردهاند و برای شیوهی تفکر انسان نیز برنامههایی تدارک دیدهاند. به عبارت دیگر روی بینش انسان نیز برنامهریزی و هدایتگری دارند. تمام آنچه در رسانهها دیده میشود نشان از رسیدن آنها به لایههای دیگری از زندگی فردی و اجتماعی است که همان کنترل و هدایتگری درونی انسان است. یعنی به این نقطه رسیدهاند که اگر بناست نظامشان را حفظ کنند باید برخلاف ادعاهایشان در آزادیهای فردی اشخاص هم دخالت کنند. اما نگاه جامع یعنی اینکه برنامهریزی برای انسان داشته باشیم ولی با برنامهریزی بخشی، ضربه به بخشهای دیگر حیات انسانی وارد نکنیم.
وقتی قران کریم میفرماید: ﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[1] خداوند متعال انسان را برای اهداف بزرگی آماده کرده و برای رسیدن به آن اهداف باید برنامهریزی کند و اگر این برنامهریزی موجبه جزئیه باشد حتما آسیبزا خواهد بود. مانند پزشکی که به یک عضو بدن رسیدگی میکند و دارویی تجویز میکند اما آن دارو بر روی اعضای دیگر انسان اثر منفی دارد. اگر نگاه، جامع نباشد اینگونه میشود.
انسان موجودی است که پندار او، رفتار او و کردار او با هم مرتبط هستند؛ اندیشه، رفتار و اخلاق سه مؤلفهای هستند که همهی زندگی انسان را هدایت میکنند. حال اگر کسی که مدعی رساندن انسان به سعادت است، اگر نتواند این سه بعد وجودی انسان را مدیریت کند، بهحتم هر آسیبی که به یک بخش وارد شود به دیگر قسمتها نیز سرایت میکند و در نتیجه انسان را زمینگیر میکند. به همین خاطر قرآن کریم میفرماید: ﴿الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾[2] هر چه که آفرید به بهترین نحو آفرید و هدایت کرد و اگر هدایتگری خداوند متعال از موجبه کلیه نباشد، دچار نقض در هدایت است. کسی که این ادعا را دارد حتما باید یک نظام و مجموعه احکامی را قانونمند کرده باشد.
بنابراین باتوجه به تعدد ابعاد انسان و اینکه آفریننده او کامل مطلقی است که میداند چه آفریده و تمام نقاط آسیبپذیر را تشخیص داده، باید در اینجا نظام جامعی وجود داشته باشد و به دنبال کشف آن رفت. به عنوان نمونه اگر از کلیدواژهی تقوا در قرآن استفاده شود بهحتم یک پژوهشگر به مجموعهای از قوانین و مقررات دست خواهد یافت که به ابعاد مختلف زندگی انسان برمیگردند.