< فهرست دروس

استاد سید‌منذر حکیم

درس خارج فقه

1402/03/23

بسم الله الرحمن الرحيم

بسم الله الرحمن الرحیم

ربّنا لا تَکلنا إلی أنَفسنا طَرفَةَ عَینٍ أبَداً

در بحث نظام خانواده و سبک زندگی که وارد شدیم، روش های گوناگون قرآن برای عرضه خواسته ی الهی در خصوص سبک زندگی انسان در زندگی دنیوی برای رسیدن به کمالات مطلوب، چه دنیا و چه آخرت، یعنی چه قبل از رحلت به سوی پروردگار لقاء الله و پیوستن به ابدیت و چه مرحله بعد از مرگ که دوران برزخی را پشت سر می گذارد و حیاتی برزخی دارد از نگاه قرآن و ادیان؛ و همینطور ما بعد برزخ که حیات ابدی برای انسان در نظر گرفته شده است و در سوره مبارکه یس، واقعه، الرحمن و نبأ به خوبی مراحل مختلف زندگی انسان ترسیم شده است و زندگی دنیوی انسان حتی انتخاب نوع زندگی که در اینجا سبک زندگی مطرح است بر اساس نگاه جامعی که خدا به کل مراحل زندگی انسان دارد و انسان را در طول مسیر هدایتگری می کند؛ وقتی می فرماید: ﴿لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا * لَا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا﴾[1] قرآن همه این موارد را در نظر می گیرد و بعد نسخه برای زندگی دنیا می پیچد، این نکته مهمی است که در مکاتب دیگر مغفول است، مکاتبی که زندگی انسان را به تنعمات مادی زود گذر توجه می کند و زندگی ایده آل را ترسیم می کند و آنچه در تمدن فعلی بشر است محصول نگاه کوتاه و نگاه بسیار محدود انسان به زندگی است.

تاریخ جوامع بشری منبع غنی برای کشف نظام جامع

قرآن با این نگاه بلند که دارد برنامه ریزی می کند این اصل مهمی است و این تقریبا نقطه عطف و تحول در بحث سبک زندگی است و لذا تأکید بر معاد که شاید 1000 آیه در خصوص معاد و زندگی بعد از دنیا است، و بقیه آیات مربوط به تاریخ انسان است در این تاریخ زندگی انسان ها ترسیم شده است و سبک زندگی آن ها هم بیان شده است و ما الان یک مجموعه بسیار غنی در قرآن کریم داریم که نه فقط دستورهای قرآنی که ممکن است تا 2000 آیه ممکن است داشته باشیم که دستورات لازم را برای زندگی دنیوی مطلوب عرضه کرده است.

یکی از منابع قابل بهره برداری که مغفول است تاریخ جوامع بشری در طول مسیر زندگی است که رد قرآن از قبل آفرینش حضرت آدم ع تا آخرین مراحل زندگی انسان دیده شده است و در حدود 2000 آیه تاریخ است و سبک زندگی مختلف انسان ها مطرح شده است، ارزش گذاری شده است و نتایج و عواقب و انتخاب های انسان ها در مسیر تحول که گذرانده بودند بیان شده است. این یکی از منابع سرشار است که باید مورد مطالعه قرار بگیرد تا بشود از قرآن به عنوان یک منبع قابل اعتماد و قابل توجه و قابل ارزش گذاری و همینطور الگو ساز و الگو دهنده نگاه کنیم.

این بحث مقدمه رسیدن به سبک زندگی است و از لحاظ دیگر منبع شناسی قرآنی برای این بحث مهم است زیرا که روایات مطرح در این زمینه باید بر این اصول قرآنی و بر این الگوی قرآنی عرضه شود و ارزیابی شود.

تا الان سه نوع منبع معرفی شد: قرآن، ادعیه و زیارت نامه اهل بیت ع و روایات اهل بیت ع

کتب :کافی، تهذیب، وسائل الشیعه، وافی و سایر منابع حدیثی، بحار الانوار به صورت مفصل هم تاریخ آمده و هم تعلیمات اهل بیت ع و هم مباحث فقهی و اعتقادی و اخلاقی بیان شده است.

در وسائل فقط روایات بیان شده است بر عکس بحار که از آیات هم استفاده شده است. نکته مهم اینست که از لحاظ منابع غنی هستیم. بهره برداری از این منابع بستگی دارد به روش شناسی مناسب برا پژوهشگر؛ پژوهشگری که فقط از قرآن می خواهد استفاده کند باید به صورتی عمل کند که خودش را بی ناز از روایات نبیند، مثل تفسی علامه که مباحث روایی را هم به عنوان بحث روایی آورده است و غفلت از ورایات مفسره غفلت نکرده است و این روایات را در اختیار قرار داده است، علی رغم اینکه ایشان قرآن را هدایت گر می داند و قائل است که به تنهایی انسان را کافی بوده ولی با توجه به حدیث ثقلین اهل بیت ع هم به عنوان مفسر معرفی شده است و نمی توان آن ها را نادیده بگیریم و خود قرآن هم به این نکته اذعان دارد ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[2] ؛ آنچه که به صورت رفتار، گفتار و کردار در سیره پیامبر ص آمده است باید لحاظ شود چرا که پیامبر ص به عنوان الگو معرفی شده است، ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا﴾[3] وقتی اسوه قرار داده شده در حقیقت قرآن ناطق می شود در مباحث کلان و کلی بخواهیم مصداق نشان دهیم تا کلی به خوبی تبیین شود نیاز به مورد جزئی و مصداق خارجی دارید و این مصداق را قرآن سلوک پیامبر ص و معصومین ع و پیامبران قرار داده است و لذا تبیین عملی و حتی تبیین گفتاری به عهده معصومین ع قرار داده شده، وقتی از پیامبر ص در مورد نحوه خواندن نماز سوال می شود جواب می دهند که «صلّوا کما رأیتمونی أصلی»[4] تفسیر کننده این آیات هستند.

نصاب زکات را قرآن نگفته ولی پیامبر ص بیان می کنند. خود قرآن به مفسران قرآن (اهل بیت ع ) مرجعیت می دهد، وقتی که قرآن می فرماید: ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾[5] در ادامه برای معرفی « مطهّرون» می فرماید : ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[6] . لذا قرآن جامع است و به عبارت دیگر آنچه که پیامبر ص فرموده : «إنّي تاركٌ فيكم الثقلين ما إن تَمَسَّكتم بهما لن تضلّوا بعدي: كتابَ اللَّه وعترتي أهلَ بيتي، لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوضَ»[7] در قرآن هم این حدیث بیان شده است، ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا﴾ [8] این حبل الله دو تیکه وابسته به هم هستند یکی صامت و یکی ناطق و یکی دیده شده و تطبیقی، به عبارت دیگر قرآ« تطبیق داده شده همان سلوک اهل بیت ع است و سبک قرآن تطبیقات بیان شده است، در تطبیقات حسن انجام قانون را در رفتار پیامبران و اهل بیت ع می بینیم.

این تطبیقات تفسیر قرآن است، یعنی در قرآن تفاسیری آمده و در تفسیر فراتر قرآن ارجاع داده به اهل بیت ع، آن فرد که می گفت: «حَسْبُنَا كِتَابُ الله‌»[9] می گوییم که خود قرآن اهل بیت ع را به عنوان مفسر و حبل الله معرفی کرده، این که می گوید حسبنا کتاب الله را هم قبول ندارد چرا که دستور قرآن را ندیده است. استباه در فهم باعث انحراف در اسلام شده است.

اینکه قرآن این را فرموده ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا﴾ [10] و آیات دیگری که اهل بیت ع را در عدل قرآن قرار داده است و لزوم رجوع به اهل بیت ع بیان شده است، ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾[11] این راسخون در علم چه کسانی هستند؟ بین این دو مقوله حسبنا کتاب الله که علامه آن را معنا کرده تفسیر قرآن به قرآن و حفظ مرجعیت قرآن و مفسر آن هم اهل بیت ع که مصداق تبیین کننده اصول قرآنی هستند و هم پیامبر ص که فرموده «إنّي تاركٌ فيكم الثقلين »[12] این همان است و اینجا تفصیل بیان قرآن است، اینکه پیامبر ص را مقوله فردی که می خواست اهل بیت ع را نفی کند و می گفت «حَسْبُنَا كِتَابُ الله‌»[13] در مقابل حدیث ثقلین این بیان را داشت. در حقیقت کلمه حقی را گفت ولی خواسته او باطل بود و لذا پیامبر ص در مقابل او ایستاد و او را تخطئه کرد و فرمود که قلم و دواتی بیاورید تا بنویسم تا گمراه نشوید، استفاده از مجملات و ایجاد ابهام و فهم غلط در عمل به قرآن این باعث این همه مشکلات شده است. لذا وقتی خودش مورد سوال قرار می گرفت جواب ندانستن می داد و دستور به رها کردن می داد؛ در حالی که قرآن دستور به پرسش داده است ﴿عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ﴾[14] ، ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[15] قرآن دستور به سوال داده است چرا که دریچه علم با سوال باز می شود امکان ندارد که فردی بگوید «حَسْبُنَا كِتَابُ الله‌» و وقت سوال بگوید نمی دانم و دستور به رها کردن مطلب بدهد، معلوم است که بازیگر است نه اینکه دنبال رسیدن به حقایق الهی بوده است، رفترا و سیره عملی او نشان داد که قرآن بازیچه بوده است، و افرادی که این مسیر را طی کردند افراد کم سواد و سطحی نگر و ظاهر بین و با تعصبات تاریخی که در طول تاریخ متأسفانه با تحرفات برخی اشتباهات نهادینه شد، تحت عنوان اهل سنت و جماعت که واقعا با دور شدن از سنت و قرار دادن سرپوشی به نام سنت، نه اینکه واقعا سنت پیاده شود. به عبارت دیگر شبیه مصارف معاویه که کتاب خدا را بر نیزه قرار دادند در حالی کهبه هوای نفس مراجعه می کردند اینجا هم تعبیر سنت یا تسنن تعبیر غلط انداز است که از پرچم سنت استفاده می شود ولی اهدافی غیر سنت پیامبر دنبال می شود و در جهت سنت اهل بیت ع حرکت شده است. این فصلی مفصلی از مشکلات جامعه اسلامی می باشد.

برای رسیدن به سنت واقعی انبیاء که مفسر قرآن است از این مشکلات بسیار سخت و صعب العبور حرکت کنیم و رد شویم تا بتوانیم منبع سالم از احادیث نبوی و احادیث اهل بیت ع که به دور از تحریف ها باشد باید بدست آورده شود و این کاری اجتهادی بسیار بسیار پر دردسر و عمیق و احتیاج به یک افق و دید باز و عمق نظر و توجه به همه ابعاد دارد.

آنچه که در طول تاریخ تحریف شده بود و در اسلام شناسی ما روی اساتید و مردم اثر منفی گذاشتند و با شعار علمی بودن مطرح کردن تاریخ و علمی بودن نگاه به سنت و قرآن و اسلام آمدند یک سری اشتباهات تاریخی بعضی از مدعیان اسلام را نهادینه کردند و شد سیره عملی بسیاری از مسلمین؛ احتیاج به پالایش دارد. بعد آن همانطور که نهادینه شد این اشتباهات با شیوه های صحیح رفع شود و در فرهنگ سازی امت اسلامی مجددا حیات جدید بدمد و تحول ایجاد کند.

ما می بینیم که مقام معظم رهبری وقتی در صدد ایجاد تمدن نوین اسلامی گام بر می دارند با توجه با کل مشکلات و معضلاتی که در طول تاریخ بوده است، و ما این نگاه تاریخی را در رفتار و نوشته های مقام معظم رهبری می بینیم. لذا تأکید می کنیم که در مقام اجتهاد باید تاریخ دان و شناس باشد و روش های شکل گیری این منابع تاریخی را متوجه باشد و در هر روشی آسیب ها و نقاط قوت مشخط باشد تا در بهره برداری از منابع تاریخی موفق باشد.

در کنار حدیث شناسی و قرآن تاریخ شناسی باید تاریخ شناسی مطرح شود، اصلا بدون تاریخ شناسی قرآن و حدیث به خوبی درک نمی شود و این گامی مهم است. علامه عسگری فرموده بود که برای شناخت اسلام به قرآن تفسیر مراجعه کردم هدایت شدم به کتب حدیث از آنجا هدایت شدم به کتب تاریخ در اینجا ماندم چراکه فهمیدم کار مهم است و کار زیادی دارد.

 


[1] نبأ 23 و 24.
[2] حشر 7.
[3] احزاب21.
[4] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‌82، ص: 279.
[5] واقعه 79.
[6] احزاب33.
[7] الكافي، ج1، ص294.
[8] آل عمران 103.
[9] بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، ج۳، ص۱۲۵۹.
[10] آل عمران 103.
[11] آل عمران 7.
[12] الكافي، ج1، ص294.
[13] بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، ج۳، ص۱۲۵۹.
[14] نبأ 1.
[15] نحل 43.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo