درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/انسان میّت/
فقرهی دوّم: و ما سوی ذلک ......... فیما بین هذین.
الف: فاکثره الانسان. مراد از اکثر در روایت این است که در بین اشیائی که نصاب عددی نزح دارند، بیشترین عدد نزح به انسان تعلّق دارد. چون اقسام نزح از بئر عبارتند از: نزح جمیع آب، نزح یک کرّ، نزح هفتاد دلو، نزح پنجاه دلو، نزح چهل دلو، نزح سی دلو، نزح ده دلو، نزح هفت دلو، نزح پنج دلو، نزح سه دلو، نزح یک دلو. (حاشیه بر من لا یحضر ص۱۳۲).
ب: ینزح منها سبعون دلوا. جملهی ینزح جملهی خبریّه در مقام طلب است و جملهی خبریّه در مقام طلب در صورت عدم قرینه بر خلاف، دلالت بر وجوب میکند. جملهی ینزح در روایت بر فرض که دلالت بر وجوب نزح کند و نزح هفتاد دلو از بئر برای انسان میّت واجب باشد، ولی مجرّد وجوب نزح دلالت بر نجاست بئر و نتیجتاً نجاست انسان میّت ندارد. لعلّ وجوب نزح، وجوب تعبّدی باشد نه بخاطر نجاست بئر.
ج: فیموت فیه. بر فرض که جملهی ینزح دلالت بر وجوب نزح و نجاست بئر و نجاست انسان میّت کند، اگر مورد روایت انسانی باشد که در خارج از بئر میّت شده سپس در بئر افتاده است، روایت دلالت بر نجاست انسان میّت به نحو مطلق میکند. ولی مورد روایت، انسانی است که به صورت حیّ در بئر افتاده سپس میّت شده است. در این صورت، ینزح دلالت میکند بر اینکه به مجرّد موت انسان در بئر نزح واجب است (به مجرّد موت، وجوب نزح بر ذمّه مکلّف میآید) پس بئر به مجرّد موت انسان در آن، نجس میشود و نتیجتاً انسان به مجرّد موت نجس است و این یعنی اینکه انسان میّت قبل از برد نجس است. پس نفس روایت دلالت بر نجاست انسان میّت قبل البرد دارد. ولی بین نجاست قبل البرد و نجاست بعد البرد، قول بالفصل وجود ندارد. بنابراین، روایت به کمک عدم القول بالفصل دلالت بر نجاست انسان میّت به نحو مطلق (قبل البرد و بعد البرد) میکند. در کشف الاسرار ج۲ ص۲۶۴ وجوب نزح را دالّ بر نجاست میدانند.