درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/انسان میّت/ مرحله سوّم: رجوع به روایات
روایت پنجم: روایت زراره از ابی عبد الله علیه السّلام.
بحث اوّل: دربارهی نسخههای روایت.
۱) نسخهی تهذیب: ما رواه محمّد بن احمد بن یحیی عن ابی اسحاق عن نوح بن شعیب الخراسانی عن یاسین عن حریز عن زرارة قال: قلت لابی عبد الله علیه السّلام بئر قطر فیها قطرة دم او خمر قال الدّم و الخمر و المیت و لحم الخنزیر فی ذلک کلّه واحد ینزح منه عشرون دلوا فان غلبت الرّیح نزحت حتّی تطیب. (تهذیب، تحقیق خرسان، ج۱ ص۲۴۱).
۲) نسخهی استبصار: سند و متن روایت در استبصار مثل سند و متن روایت در تهذیب است. با این تفاوت که در استبصار بجای یاسین، بشیر آمده است. ولی صحیح، همان است که در تهذیب است. (استبصار، ج۱ ص۳۵، زبدة المقال ج۲ ص۵۱۴).
۳) نسخهی عوالی اللئالی: روی زرارة عن الباقر علیه السّلام قلت بئر قطر ........ عشرون دلوا. (عوالی ج۳ ص۱۳).
۴) نسخهی وافی: سند و متن روایت مثل تهذیب است. (وافی ج۶ ص۹۱).
۵) نسخهی وسائل الشیعة: سند و متن روایت مثل تهذیب است. ولی در نسخهای از وسائل، یاسین و در نسخهای دیگر بشیر آمده است. (وسائل، طبع آل البیت، ج۱ ص۱۷۹).
توجّه: قسمتی از روایت، در وسائل ج۱ ص۱۸۵ و ج۱ ص۱۹۴ آمده است.
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
نکتهی الف: مرحوم شیخ در تهذیب و استبصار روایت را از محمّد بن احمد بن یحیی نقل فرموده است. در مشیخهی تهذیب ص۷۱ و در مشیخهی استبصار ص۳۲۳ آمده است: و ما ذکرته فی هذا الکتاب عن محمّد بن احمد بن یحیی الاشعری فقد اخبرنی به الشیخ ...... طریق مرحوم شیخ به محمّد بن احمد بن یحیی صحیح است.
نکتهی ب: مراد از ابی اسحاق در سند روایت همان طوریکه صاحب وسائل در تعلیقهی ج۱ ص۱۷۹ تذکّر فرموده، ابراهیم بن هاشم است. اگر چه مرحوم کاظمی در هدایة المحدّثین ص۲۷۰ ابو اسحاق را مشترک بین ثقه و ضعیف میداند.
نکتهی ج: این روایت حسنه است و علّت حسنه بودن، نوح بن شعیب خراسانی (با نوح بن شعیب نیشابوری یکی است) و یاسین ضریر بصری در سند است. (معجم الرّجال ج۲ ص۲۰۰، تنقیح المقال طبع رحلی ج۱ ص۱۶۰ و ........).
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
الف: ینزح منه عشرون دلوا. دربارهی این جمله در روایت قبل بحث شد.
ب: المیت. این کلمه انصراف به انسان میت دارد و یا مطلق است (ملاذ الاخیار ج۲ ص۲۹۸) و علی ایّ تقدیرٍ، روایت شامل موضوع مورد سؤال (انسان میت) میشود. این کلمه بواسطهی اطلاق، هم شامل انسانی میشود که در خارج از بئر میت شده سپس در بئر افتاده است و هم شامل انسانی میشود که به صورت حیّ در بئر افتاده سپس میت شده است و در صورت اوّل، شامل انسان میت قبل البرد و بعد البرد میشود. بنابراین، روایت دلالت بر مجرّد وجوب نزح و یا نجاست دربارهی مطلق انسان میّت میکند.
با این توضیحات روشن شد که فتوای مرحوم صدوق در المقنع ص۳۴ نمیتواند برداشتی از این روایت باشد. قال: و ان وقعت فی البئر قطرة دم او خمر او میتة او لحم خنزیر فانزح منها عشرین دلوا و ان تغیّر الرّیح فانزح حتّی تطیب. مگر مراد از میته در عبارت، مطلق میته (انسان میّت و غیر انسان میت) باشد.
در پایان طائفه اوّل، توجّه باشد که روایت صحیحهی مرحوم صدوق در عیون اخبار الرّضا علیه السّلام ج۲ ص۸۸ و در علل الشرائع ج۱ ص۳۰۰ میتواند در عداد این طائفه قرار بگیرد.
نسخهی عیون اخبار الرّضا علیه السّلام: حدثنا محمّد بن ماجیلویه رحمه الله عن عمّه محمّد بن ابی القاسم عن محمّد بن علیّ ....... انّ علیّ بن موسی الرّضا علیهما السّلام کتب الیه فی جواب مسائله علّة غسل الجنابة ....... و علّة غسل المیّت انّه یغسّل لانّه یطهر ........
این روایت بواسطهی اطلاق دلالت دارد بر اینکه انسان میّت قبل از غسل (به ضمّ غین)، نجس و بعد از غسل، طاهر است. اعمّ از اینکه قبل از غسل، قبل البرد و یا بعد البرد باشد.