درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/اجزاء جدا شده از حیوان حیّ/ مرحله سوّم: رجوع به روایات
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
نکته الف: روایت طبق نسخهی اوّل کافی ضعیف است. بخاطر وجود غیر واحد در سند روایت. ولی این روایت در نظر مرحوم مجلسی دوّم در ملاذ الاخیار ج۱۴ ص۱۹۳، مرسل کالموثّق و در مرآة العقول ج۲۱ ص۳۵۳، کالموثّق است.
نکته ب: در سند روایت طبق نسخهی دوّم کافی بین وشّاء و عبد الرّحمن بن ابی عبد الله، ابان بن عثمان ساقط شده است. چون در هیچ موردی وشّاء بدون واسطهی ابان بن عثمان از عبد الرّحمن نقل روایت نکرده است. روایت طبق این نسخه، صحیحه و یا حسنه است و علّت تردید، اختلاف در توثیق معلّی بن محمّد بصری است.
نکته ج: مرحوم صدوق در من لا یحضر روایت را از ابان بن عثمان نقل فرموده است. در مشیخهی من لا یحضر ج۴ ص۴۸۴ طریق مرحوم صدوق به ابان ذکر شده است. طریق مرحوم صدوق به ابان صحیح است و نتیجتاً روایت صحیحه است.
نکته د: مرحوم شیخ در تهذیب روایت را با هر دو نسخهی آن از مرحوم کلینی نقل میکند. شیخ در مشیخهی تهذیب ص۵ طریق خود را به مرحوم کلینی نقل فرموده است. طریق شیخ به کلینی صحیح است ولی این روایت طبق نسخهی اوّل، ضعیف و طبق نسخهی دوّم، صحیحه و یا حسنه است.
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
دربارهی ما در عبارت ما اخذت الحبالة دو احتمال است.
الف: مراد از ما، عضو است. طبق این احتمال، اگر کلمهی شیئاً از باب وضع مظهر موضع مضمر باشد، معنای روایت این است: عضوی که حباله آن را از صید گرفت و آن را قطع نمود، میته است. در این صورت، کلمهی ما مطلق است و لذا شامل عضو دارای حیات و عضو فاقد حیات میشود. و اگر کلمهی شیئاً از باب وضع مظهر موضع مضمر نباشد، معنای روایت این است: عضوی که حباله آن را از صید گرفت و از آن عضو، شیئی را قطع نمود، آن شيئ میته است. در این صورت، کلمهی شیئاً مطلق است و لذا شامل شیئ دارای حیات و شیئ فاقد حیات میشود.
ب: مراد از ما، صید است. طبق این احتمال، معنای روایت این است: صیدی که حباله آن را گرفت و شیئی را از آن صید قطع نمود، آن شیئ میته است. طبق این احتمال، کلمهی شیئاً مطلق است و لذا شامل شیئ دارای حیات و شیئ فاقد حیات میشود.
طبق هر دو احتمال، روایت جزء جدا شدهی از حیوان حیّ را به نحو مطلق، به منزلهی میته و نجس میداند.