موضوع: بيان علم قبل از ايجاد با مبناي اصالت وجود

بحث درعلم قبل از ايجاد واجب تعالي به ماعدا داشتيم، اقوال بيان شد. درتكميل عرشي مي خواهد اين مساله را با مبناي اصالت وجود وتشكيك وجود بيان كند، به همين جهت درابتدا اصالت وجود واعتباريت ماهيت را بيان مي كند.

اقوال دراصالت واعتباريت وجود ويا ماهيت: همه قبول دارند كه مفهوم وجود در ذهن مي آيد، اختلاف دراين است كه براي اين مفهوم درواقع افراد حقيقي وجود دارد يا خير

قول اول: مفهوم وجود افرادي درخارج دارد كه اولا حقيقي اند، ثانيا داراي شدت وضعف اند وثالثا متحد اند با ماهيت، هرچند درذهن غير ماهيت اند.

نكته: معروف است كه لاهيجي اصالت ماهوي است ودرتشكيك هم مثل مشاء تشكيك مفهومي را مي پذيرد، نه تشكيك خارجي را. اما دراين جا نظر صدرا را مي پذيرد هم دراصالت وجود كه افراد وجود را حقيقتاً موجود مي داند، وهم درتشكيك كه مي گويد افراد خارجي وجود مشكك اند، نه صدق مفهوم وجود.

متن: تكميل عرشي‌، قد عرفت في تضاعيف[:لابلاي] ما ذكرنا في مباحث «الوجود» من الاُمور العامّة من تحقيق مذهب الحكماء في حقيقة الوجود، [1]أنّ[:مفعول عرفت] للوجود[:مفهوم وجود] افراداً حقيقيةً [2]و أنّها[:افراد] حقايق[:درمقابل اعتباريات] مختلفة بالشدّة و الضعف، متّحدةٌ[:عطف برحقائق] مع الماهيّات في الخارج، وزائدة عليها[:يعني عين ماهيت نيست، جزء ماهيت هم نيست،بلكه غيرماهيت است] بحسب العقل فقط[:يعني نه بحسب خارج].