< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

95/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:بيان ديگر براي علم الهي به جزئيات

بحث درعلم الهي به جزئيات داشتيم وبيان كرديم كه حق به جزئيات مادي از طريق اسباب شان علم دارد واسباب موجودات منتهي مي شود به ذات الهي كه مسبب الاسباب است ولذا حق تعالي از طريق ذات خودش به همه ي موجودات علم دارد. شاهدي براين مطلب از بيان شيخ درالهيات شفا آورديم، شيخ مطلب را با بيان ديگر تفصيل مي دهد.

به بيان ديگر موجودات كائن وفاسد سه حيث دارند، يكي اينكه متغير اند، ديگري اينكه ماهيت دارند وسومي آنكه مقارن ماده وعوارض مادي اند. از سه حيث مذكور برخي به نحو درك كلي مي شود نه شخص وجزئي، ودرك برخي ديگردرك شخص است، اما براي حق تعالي جايز نيست.

تفصيل مطلب:

1. درك كائن وفاسد به لحاظ متغير بودن: موجودات كائن وفاسد به لحاظ تغيير شان از آن حيث كه متغير اند دوگونه ممكن است تعقل شوند: يكي تعقل غير زماني، كه كائن وفاسد را با عنوان كلي متغير بودن تعقل كنيم، چنين تعقلي درك كائن وفاسد است به نحو كلي وقابل صدق بركثيرين، نه درك جزئي وشخص؛ وديگري تعقل زماني، كه موجود كائن ومتغير را مقيد به زمان درك كنيم به اين صورت كه از هرلحظه ي موجود مادي يك صورت بگيريم مثلا از لحظه ي اول وجود زيد يك صورت، از لحظه ي دوم آن صورت ديگر وهكذا. دراين تعقل باگرفتن صورت بعدي توجه به صورت قبلي ودرنتيجه خود صورت قبلي از بين مي رود. تعقل نوع اول براي خداوند تعالي جايز است، اما علم به جزئي مادي وشخص نيست، وتعقل نوع دوم علم به جزئي وشخص است، ولي موجب تغير درذات الهي مي شود وبراي حق تعالي جايز نيست.

2. درك ماهيت كائن وفاسد: تعقل ماهيات موجودات كائن وفاسد بدون عوارض تعقلي است كلي، حق تعالي مي شود چنين دركي از موجودات كائن وفاسد داشته باشد، ولي چنين دركي درك جزئي وشخص نيست.

3. درك كائن وفاسد همراه ماده وعوارض مادي: باري تعالي مي شود ماهيات موجودات كائن وفاسد را همراه ماده وعوارض كلي تعقل كند، ولي اين هم درك جزئي وشخص نيست. ماهيات كائن وفاسد وقتي كه همراه با ماده وعوارض جزئي درك شود امر جزئي درك شده است، ولي چنين دركي حسي است كه نياز به آلت وابزار دارد ودرشان حق تعالي نيست.

از بيان فوق روشن شد كه موجودات كائن وفاسد به هيچ يك از سه حيث براي الهي قابل درك نيست. بنابراين بايد علم الهي به اشخاص وجزئيات موجودات كائن وفاسد به نحو ديگري باشد كه عبارت است ازعلم كلي به آنها، علمي كه درعين كلي بودن از كوچك ترين تا بزگترين موجودات را شامل است. پس « از خداوند تعالي هيچ چيزي مخفي نيست، حتي موجودات كوچك تر از ذره كه درآسمان وزمين است» اما درك وتصور چنين علمي نياز به لطف قريحه دارد.

متن: و من وجهٍ آخَرَ لا يجوز أن يكون[:باري تعالي] عاقلاً لهذه المتغيّرات مع تغيّرها من حيث هي مغيّرة عقلاً زمانيّاً مشخصّاً، بل على نحوٍ آخَرَ منه[:نبيّنه ن خ]؛ فإنّه لا يجوز أن يكون تارةً يعقل عقلاً زمانيّاً أنّها موجودةٌ غيرُ معدومة، و تارةً أنّها معدومةٌ غيرُ موجودة، فيكونَ[:حتي أن يكون] لكلّ واحدٍ من الأمرين صورةٌ عقليّةٌ على حدة و لا واحدةٌ من الصورتين تبقى مع الثّانية، فيكونَ[:حتي أن يكون] واجب الوجود متغيّر الذات.

ثمّ الفاسدات[:متغيرات] إن عُقلت بالماهيّة المجرّدة[و ظ] بما يتبعها[:ماهيت] ممّا[:عوارضي كه تشخص ندارد] لا يتشخّص لم تعقل بما هى فاسدة. و إن أُدركت[:فاسدات] بما هي مقارنة لمادّة و عوارض مادّة و وقت و تشخيص و تركيب لم تكن[:فاسدات] معقولهً، بل هي محسوسة أو متخيّلة و نحن قد بيّنا في كتب أُخرى أنّ كلّ صورة لمحسوس[:صورة محسوسة] وكلَّ صورة خياليّة، فإنّما تدرك من حيث هي محسوسة ومتخيّلة بآلة متجزّئة، وكما أنّ إثبات كثير من الأفاعيل للواجب الوجود نقص له، كذلك إثبات كثير من التعقّلات، بل الواجب الوجود إنّما يعقل كلّ شي‌ء على نحو كلّي، ومع ذلك[:اشيا را به نحوكلّي درك مي كند] فلا يعزب عنه شي‌ء شخصيّ «ولا يَعْزُبُ عنه مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ لافِي لأرض» وهذا من العجائب الّتي يَحُوج تصوّرها إلى لطف قريحة[:طبيعت].

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo