موضوع: اشكال وجواب

بحث دراين بود كه حق تعالي اراده ي قصدي ندارد تا با انجام فعل استكمال پيدا كند، بلكه اراده حق تعالي عين علم به نظام احسن وعين جود اوست.

اشكال: انجام كار خير سه گونه ممكن است:

1. انجام كه كار خير را براي اينكه خير است براي فاعل؛

2. انجام كارخير به اين لحاظ كه خير است بري ديگري؛

3. انجام كار خير به اين لحاظ كه في نفسه كار خير است، نه اينكه خير باشد براي فاعل ويا براي ديگري.

اراده ي كار خير به نحو اول ودوم اراده ي قصدي است وبا كمال فاعل منافات دارد. اما مي شود اراده ي كال خير ازقسم سوم باشد كه با كمال فاعل منافات ندارد. پس حق تعالي مي تواند اراده كند كار خير را به اين لحاظ كه كار خير است وچنين اراده ي با كمال الهي منافات ندارد.

جواب: انجام كار خير به اين لحاظ كه في نفسه خير است، نه براي فاعل يا براي ديگر، با اراده ي قصدي نيست، بلكه صرف علم كافي است براي انجام آن، اراده ي زائد برعلم نياز نيست. پس اراده ي حق تعالي اراده ي قصدي نيست.

متن و ما قيل: من أنّه لِمَ لا يجوز أن يقصد أحدٌ شيئاً يحبُّه لمجرّد أنّه خير في نفسه لا لأنّه خير له[:احد]؟

فجوابه: أنّ ما هو خير في نفسه لو لم يكن أولى به[:فاعل]، لم تكن إرادته قصداً، بل يكون الداعي إلى فعله[:خير] مجرّدَ العلم بخيريّته لا أمرٌ آخَرُ فتكون إرادته[:خير] عقليّةً محضة[:اراده ي كه از سنخ علم است از سنخ عقلي محض است].