درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1403/01/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / نفقه / مقدار نفقه واجب / بیان اقوال
حدود و مقادیر نفقه
کلام ما در این بود که مقدار واجب نفقه زوجه چیست و برخی مثل علامه 8 مورد را فرمودند و برخی کمتر و بیشتر عام خاص مطلق یا من وجه و وارد فضای روایات شدیم و دو تعبیر استفاده شد، یکی ما یقیم ظهرها یا صلبها و یکی کسوه و لباس و ما یقیم ظهرها گاهی مطلق و گاهی با قید طعام آمده بود.
با توجه به این روایات این مطلب مطرح میشود که آیا وجوب مختص به انفاق طعام و کسوه و سکنی است؟ و این برداشت با نظر بزرگان چطور قابل جمع است؟
برخی اطعام و لباس و مسکن و برخی ادام و اخدام هم اضافه کردند و آلة ادهان برای بدن و سر. تدهین هم سنت رایجی بوده در آن زمان صدور روایات. برخی دواء و اجرة الحمام هم بیان کردند. فصد و حجامت را برخی بیان کردند. برخی توسعه دادند و کفاراتی که بر ذمه زوجه آمده است هم بر عهده زوج میدانند. برخی از مراجه کنونی فدیه را بر ذمه زوج میدانند اما کفاره را خیر.
علامه 8 چیز فرمودند. صاحب جواهر هم فرمود: لایخفی علیک ما فی هذه الکلمات من التشویش و الاضطراب. اگر ملاک را عادت عرف میدانستند مقدار واجب مشخص میشد. و چون در کتب عامه مواردی ذکر کردند علمای ما هم تبعیت از کتب عامه کردند.
لکن لا یخفی علیک ما فی هذه الکلمات من التشویش والاضطراب، ولو أحالوا ذلک إلی العادة لکان أحسن، وکأنهم تبعوا بذلک ما فی کتب العامة من التعرض لأمثال هذه الأمور آلتی تستعملها قضاتهم لتناول العشر منها أو غیر ذلک من المقاصد الفاسدة، ضرورة أنه إن کان المدار فی الإنفاق بذل جمیع ما تحتاج إلیه المرأة لم یکن لاستثناء الدواء والطیب والکحل وأجرة الحمام والفصد وجه، وإن کان المدار علی خصوص الکسوة والإطعام والمسکن لم یکن لعد الفراش والإخدام وخصوصا ما کان منه للمرض وغیر ذلک مما سمعته فی الواجب منها وجه، وإن جعل المدرک فیه المعاشرة بالمعروف وإطلاق الإنفاق کان المتجه وجوب الجمیع، بل وغیر ما ذکروه من أمور أخر لا حصر لها، فالمتجه إحالة جمیع ذلک إلی العادة فی إنفاق الأزواج علی الزوجات من حیث الزوجیة لا من حیث شدة حب ونحوه، من غیر فرق بین ما ذکروه من ذلک وما لم یذکروه، مع مراعاة حال الامرأة والمکان والزمان ونحو ذلک، ومع التنازع فما یقدره الحاکم من ذلک لقطع الخصومة، وإلا فلیس علی ما سمعته منهم إثباتا ونفیا دلیل معتد به بالخصوص.[1]
اگر مدار مجموع نیازهاست که باید مواردی اضافه شود و اگر مار خوراک و پوشاک و سکنی است باید مواردی کم شود و اگر مدرک معاشرت به معروف است تمام اینها خوب است و مقداری دیگر که قابل شمارش نیست.
پس باید این موارد را به عادت حواله داد از جهت زوجیت نه از جهت شدت حب، خرجهای عادی مثلاً شوهری خانمش را دوست دارد و هر میوه نوبرانهای برای او میخرد این موارد ملاک نیست و ناشی از شدت حب است و آنچه ملاک است عادت ناشی از علقه زوجیت است. به نظرم خوب بود شأن خانم هم ایشان اضافه میکردند مثلاً شوهر هجرت کرده است و عادت مردم خرجهایی نیست ولی شأن خانم فراتر از این حرفهاست و مقدم بر زمان و مکان، مسأله شأن هم مطرح است.
برخی از معاصرین میفرمایند همین فرمایش صاحب جواهر اظهر است چون مقتضای اطلاق آیات هم این مطلب است.
اطلاق کدام آیات؟ شاید اطلاق ندارد چون از این حیث در مقام بیان نبوده. فقه الصادق جلد 33 صفحه 386 این ادعای اطلاق را کرده است، اگر آیه فامسکوهن بمعروف باشد اطلاق نداردريال چون در مقام بیان نبوده است. مگر اینکه اطلاق مقامی آن را استفاده کنیم و الا مقتضای اطلاقی نیست و ایشان اقتضای برخی از روایات هم میدانند مثل ما یقیم ظهرها که ظهور در عرف دارد. ولی به نظر حقیر از ما یقیم ظهرها ظهور عرفی ندارد و اقامه ظهر را ایشان کنایه از معاش و لوازم معیشت میدانند.
بیان روایتی در مسأله
[۲۷۷۱۴] ۱ ـ محمد بن علی بن الحسین بإسناده، عن ربعی بن عبدالله والفضیل بن یسار جمیعاً، عن أبی عبدالله علیهالسلام فی قوله تعالی : ( ﴿ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله ﴾[2] ) قال: إن أنفق علیها ما یقیم ظهرها مع کسوة وإلا فرق بینهما.[3]
مع کسوه ذکر خاص بعد از عام است، روایت دو سند دارد و مرحوم شیخ هم سند دارند.
ورواه الشیخ بإسناده عن أحمد بن محمد بن عیسی، وعن محمد بن سنان، عن حماد بن عثمان وخلف بن حماد، عن ربعی بن عبدالله والفضیل بن یسار، مثله إلا أنه قال: ما یقیم صلبها.
رواة آن امامی ثقه هستند و ثقه است و روایت شیخ هم امامی ثقه هستند و صحیحه است.
سؤال ما این است که اگر زوج دستش تنگ نبود چه مقدار نفقه باید بدهد؟
[۲۷۷۲۷] ۱ ـ محمد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن محمد بن عیسی، عمن حدثه، عن شهاب بن عبد ربه قال: قلت لابی عبدالله علیهالسلام ما حق المرأة علی زوجها؟ قال: یسد جوعتها ویستر عورتها ولایقبح لها وجها فإذا فعل ذلک فقد والله أدی إلیها حقها، قلت: فالدهن، قال: غبا یوم ویوم لا، قلت: فاللحم، قال: فی کل ثلاثة فیکون فی الشهر عشر مرآت لا أکثر من ذلک، والصبغ فی کل ستة أشهر ویکسوها فی کل سنه أربعة أثواب: ثوبین للشتاء وثوبین للصیف، ولا ینبغی أن یقفر بیته من ثلاثة أشیاء: دهن الرأس والخل والزیت ویقوتهن بالمد فإنی أقوت به نفسی ولیقدر لکل انسان منهم قوته، فإن شاء أکله وإن شاء وهبه وإن شاء تصدق به، ولا تکون فاکهة عامة إلا أطعم عیاله منها ولا یدع أن یکون للعبد عندهم فضل فی الطعام أن (یسنا لهم) فی ذلک شیء ما لم (یسناه لهم) فی سائر الایام.[4]
عورت زن کل بدنش است و ما یقیم ظهرها نیامده و یسد و یستر آمده است. اگر کسی ادعا کند امام بقیه موارد را نگفتند میگوییم: حضرت در مقام بیان تمام موارد نبودند و موارد اهم را بیان کردند. و راوی بقیه موارد را سؤال میکند.
وعزتی وجلالی ما أفقرتکم فی الدنیا من هوان بکم علی ولترون ما أصنع بکم الیوم فمن زود منکم فی دار الدنیا معروفا فخذوا بیده فأدخلوه الجنة قال: فیقول رجل منهم: یا رب إن أهل الدنیا تنافسوا فی دنیاهم فنکحوا النساء ولبسوا الثیاب اللینة وأکلوا الطعام وسکنوا الدور ورکبوا المشهور من الدواب فأعطنی مثل ما أعطیتهم. فیقول تبارک وتعالی: لک ولکل عبد منکم مثل ما أعطیت أهل الدنیا منذ کانت الدنیا إلی أن انقضت الدنیا سبعون ضعفا[5]
این روایت را استاد ما آیت الله فلسفی میخواندند و گریه میکردند.
سند روایتی که خواندیم هم قبلاً بیان کردیم و همه افراد آن امامی ثقه هستند و روایت معتبر است. در این روایت سد جوع و ستر و لحم و صبغ و دهن و خل و زیت آمده است. از اینها برداشت انحصار نمیشود و آنچه متعارف باشد برای زندگی ما یقیم ظهرها و صلبها است و قوام زندگی خانم به آن است و قول صاحب جواهر اظهر اقوال است.