< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / نفقه / مقدار نفقه واجب / بیان اقوال / جمع‌بندی روایات

حدود و مقادیر نفقه

کلام ما در نفقه بود که نفقه واجب چیست؟ فقهای خاصه و عامه در سعه و شمول نفقه نسبت به اشیاء مختلف برآمدند، برخی در جنس آن و مقدار آن هم بحث کردند که مقدار نفقه چقدر باید باشد؟

صاحب شرایع شش چیز را فرمودند: طعام، ادام، کسوه، اخدام، اسکان و آلة ادهان. در انتهاء هم فرمودند تبعا لعادة امثال‌ها فی البلد.

صاحب جواهر هشت چیز بیان کردند: طعام و ادام و کسوه و آلة طبخ و شرب و آلة تنظیف و سکنی و نفقه خادمه.

بزرگان فرمایشاتی دارند و مشهور احاله به عرف بلد کردند.

جمع بندی روایاتی که خواندیم: روایات چند گروه شدند.

اول: روایاتی که عنوان نفقه مطلق آمده است. و مصداق نفقه بیان نشده است.

[۲۷۷۲۲] ۹ ـ محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن الحلبی، عن أبی عبدالله علیه‌السلام قال: قلت: من الذی أجبر علی نفقته؟ قال: الوالدان والولد والزوجة والوارث الصغیر.[1]

وارث صغیر را برخی برادر تفسیر کردند و خواهر و پسر خواهر و ... معنا کردند. و اینجا کلمه نفقه آمده است و در عبارت سائل است حضرت کلمه نفقه را به هم نزدند و پذیرفتند و مصداق بیان کردند.

روایتی هم در تفسیر عیاشی (روایات آن موید است)

365 عن أبی القاسم الفارسی قال قلت للرضا ع: جعلت فداک إن الله یقول فی کتابه: «فَإِمْساک بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» و ما یعنی بذلک قال: أما الإمساک بالمعروف- فکف الأذی و إجباء النفقة، و أما التسریح بإحسان فالطلاق علی ما نزل به الکتاب[2]

احباء النفقه: بخشیدن و خرج کردن. در تعبیر روایت کلمه نفقه به کار رفته است.

روایتی هم اهل سنت دارند که پیامبر به هند جگر خوار ملعونه فرمودند:

ومثل ما روته العامّة من قول النبی صلی الله علیه و آله لهند زوجة أبی سفیان- لمّا شکت إلیه صلی الله علیه و آله عدم إعطاء زوج‌ها أبی سفیان لنفقتها: «خذی ما یکفیک وولدک بالمعروف[3] .

وقتی هند نزد ایشان شکایت ابوسفیان را آورد حضرت فرمودند: آن مقداری که برای خود و بچه‌ات کفایت می‌کند بردار و کلمه نفقه آمده و در تعبیر پیامبر نیست.

ادام و طعام و ادهان و کسوه و آلة طبخ و شرب در آن ذکر نشده.

دوم: طائفه ای که در آن طعام و ادام و کسوه آمده است و روایات را خواندیم.

[۲۷۷۱۴] ۱ ـ محمد بن علی بن الحسین بإسناده، عن ربعی بن عبدالله والفضیل بن یسار جمیعاً، عن أبی عبدالله علیه‌السلام فی قوله تعالی: ( ﴿ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله ﴾) [4] قال: إن أنفق علیها ما یقیم ظهرها مع کسوة وإلا فرق بینهما.[5]

مصداق کامل ما یقیم ظهرها طعام و ادام است. لباس هم در اینجا آمده ولی تصریح به طعام و ادام نشده. ولی روایات سه چیز بود و اینجا در مقام جمع این روایت خوب نیست.

سوم: طائفه ای که برخی از مصادیق را در مقام سؤال و جواب اشاره کرده بود و حضرت صادق علیه السلام در پاسخ شهاب بن عبدربه با جزئیات فرمودند.

[۲۷۷۲۷] ۱ ـ محمد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن محمد بن عیسی، عمن حدثه، عن شهاب بن عبد ربه قال: قلت لابی عبدالله علیه‌السلام : ما حق المرأة علی زوجها؟ قال: یسد جوعتها ویستر عورت‌ها ولایقبح لها وجها فإذا فعل ذلک فقد والله أدی إلیها حق‌ها، قلت: فالدهن، قال: غبا یوم ویوم لا، قلت: فاللحم، قال: فی کل ثلاثة فیکون فی الشهر عشر مرآت لا أکثر من ذلک، والصبغ فی کل ستة أشهر ویکسوها فی کل سنه أربعة أثواب: ثوبین للشتاء وثوبین للصیف، ولا ینبغی أن یقفر بیته من ثلاثة أشیاء: دهن الرأس والخل والزیت ویقوتهن بالمد فإنی أقوت به نفسی ولیقدر لکل انسان منهم قوته، فإن شاء أکله وإن شاء وهبه وإن شاء تصدق به، ولا تکون فاکهة عامة إلا أطعم عیاله منها ولا یدع أن یکون للعبد عندهم فضل فی الطعام أن (یسنا لهم) فی ذلک شیء ما لم (یسناه لهم) فی سائر الایام.[6]

سند روایت هم صحیحه است و صاحب جواهر به صحیحه بودن تصریح کرده است. طریق کلینی در کافی بود و مرسله است اما طریق شیخ صحیح است و از صفار و ابراهیم بن هاشم و نوح بن شعیب (که مشترک است بین دو نفر بغدادی و خراسانی که بغدادی ثقه و خراسانی مجهول است) و شهاب.

آیت الله مکارم می‌فرمایند از قرائن استفاده می‌شود که نوح خراسانی است به قرینه روایت ایشان از شهاب و روایت ابراهیم بن هاشم و صحیحه نیست.

ولی مرحوم محقق اردبیلی در جامع الرواة (مراد مقدس اردبیلی نیست) فرموده: آنچه برای ما ثابت است وحدت نوح بن شعیب بغدادی و خراسانی است به قرینه روایت ابراهیم بن هاشم و خالد برقی از آن حال آنکه بغدادی از اصحاب امام جواد بوده و اینها یک رتبه هستند. شهاب هم ثقه است و نجاشی تصریح به وثاقت کرده است. لااقل این روایت اگر صحیحه نباشد موید است.

چهار: طائفه ای که ما یقیم صلب‌ها و ظهرها آمده است.

نفقه علی الظاهر حقیقت شرعیه ندارد و نفقه تعریف شرعی و مصادیق شرعی ندارد که حقیقت شرعیه باشد. لذا در فهم نفقه باید به عرف مراجعه کرد و به اختلاف زمان و مکان و اشخاص مختلف می‌شود. گاهی مصداق‌های کاملش طعام و ادام و اسکان است و اینها مصارف ضروری نفقه است. مصارفی کمالی است مثل فواکه و لباس زینت و امثاله و یکسری هم فضول حیات است مثل خرج‌های خاص و سفرهای خاص و حقیر عرض می‌کنم از مجموعه ادله استفاده می‌شود متعارف باید لحاظ شود آن هم بر اقران و نظائر خانم لذا طعام و ادام و اسکان و اگر خانمی شأنش خانه اجاره‌ای نیست شوهر باید خانه بخرد و خانمی اگر شأنش خادم است باید بگیرد اگر شأنش سفر زیارتی است باید ببرد، اگر شأنش رایانه است باید تهیه کند، گاهی خانمی نیازمند ماشین است شوهر اجازه رفتن به کلاس را داده و اقتضای شأن عرفی آن خرید ماشین است، دارو و درمان باید انجام شود، مراجعه طبیب برای رعایت حال خانم باردار و غیره. همان ما یقیم ظهرها لازم است.

ما یقیم ظهرها معنوی و بدنی مثل تفریح حلال باغ بیرون شهری و قس علی هذا.

مرحوم امام: مقدار غذا آنقدر که سیر شود و جنس آن آنچه عادت دارد و اگر نخورد مریض می‌شود.

خانم جوان لوازم آرایشی لازم دارد، آیت الله مکارم چای و قهوه را نفقه بیان می‌کند اگر متداول باشد. میوه هم به مقدار متعارف باید باشد. کسوة و سکنی و فراش و غطاء و لحاف و مخده و امثاله که مجموعه اینها متعارف مراد است.

انوار الفقاهه ذیل تحریر امام است. و در نهایت متعارف را بحسب حاجت‌های بلد در نظر می‌گیرند.

سؤال: آیا متعرف بلد برای مجموعه بلد یا برای هم شأن ایشان در بلد؟ گاهی شأن خانم فراتر از عامه بلد است که خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo