درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1403/02/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / نفقه / اقوال در ملکیت زوجه بر نفقه
کلام بعد در بحث نفقه زوجه در این است که آیا زوجه نفقه را مالک میشود یا امتاع است و در محل بهره وری است اما مالکیتی در کار نیست و سپس مطرح میشود اگر بر فرض مالک شود مالکیت وی مراعی به تمکین است که در شرطیت وجوب نفقه بیان کردیم و مطرح میشود که اگر در ذمه مستقر شد آیا مطالبه بکند یا نکند دفعش به خانم واجب است یا نه و مطلب چهارم اگر مالکیت باشد خانم از کی مالک میشود (در بحث فوت شوهر این بحث مطرح میشود).
بحث اول: نفقه را زوجه مالک میشود یا خیر
صاحب شرایع: انها تملک نفقة یومها و این نفقه مراد مسکن نیست و مراد خادم نیست که مالک خانه و خادم شود چون خادم حر است و ملکیت عبد نیز برای شوهر و خدمات آن خادم یا عبد یا امة را خانم مالک میشود.
مطعم و مشرب و دارو و امثاله محل کلام ماست.
صاحب جواهر: تملک مطالبة نفقة یومها فی صبیحته مع التمکین[1] مالک نفقه روز میشود و اگر قبض کرد ملک خانم است. اثرات ملکیت بخشش و غیره است. در این مطلب خلافی نیست که اولاً مطالبه صبیحة است ثانیاً بعد از قبض ملک خانم میشود.
دلیل مطلب
اول
اجماع: عدهای از علماء این را بیان کردند و به تعبیر خود اجماع یا عدم الخلاف، صاحب حدائق: لاخلاف بین الاصحاب فیان الزوجة تملک نفقة زوجها مع التمکین و لو منعها و انقضی الیوم او الایام وجب قضائها چون خانم مالک شده و دین به ذمه زوج است.[2]
شهید ثانی در مسالک: لما کان المقصود من النفقة القیام بحاجتها و سد خلتها لانها محبوسة لاجله، فالواجب منها ان یدفع یوما فیوما اذ لا وثوق باجتماع الشرایط فی باق الزمان (یعنی مثلاً زوجه فردا تمکین نکند اما چرا امروز مالک نباشد) و الحاجة تندفع بهذا المقدار (که اول صبح نفقهاش پرداخت شود) فیجب دفعها فی صبیحة کل یوم اذا طلع الفجر، ولایلزمها الصبر الی اللیل لیستقر الوجوب (وجوب پرداخت نفقه از اول صبح آمده) لتحقق الحاجة (آیا شب نیاز به حاجت نفقه روز را دارد؟ خیر) لانها تحتاج الی الطحن و الخبز اذ الواجب علیه دفع الحب و نحوه و مئونة اصلاحه لا عین المأکول، (آنچه زمینه تحقق طعام است باید دفع کند) عملاً للعادة (گندم و اینها را صبح به خانم تحویل میدادند) فلو لم یسلم الیها اول النهار لم تنله عن الحاجة و لو منعها من النفقة و انقضی الیوم استقرت النفقه فی ذمته لان نفقة الزوجة اعتیاض فی مقابلة الاستمتاع (البته استمتاع بالقوه است نه بالفعل) فتصیر بمنزلة الدین و کذا نفقة الایام المتعددة اذا مضت و لم ینفق علیها.[3]
جواهر هم عبارتش گذشت: المسألة الثانیة: لاخلاف فیان الزوجة تمللک المطالبة فی صبیحته مع التمکین و انه اذا قبضتها کانت ملکا لها
دلیل دوم
﴿و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف﴾[4]
یعنی لهن مثل الذی، لام ملکیت است و خانمها مالک نفقة هستند، ما علیهن تمکین است و شوهر مالک بضع و تمتعات بضع است و در مقابل آن نفقة است و خانم مالک نفقه است. برخی به این آیه تمسک کردند برای مالکیت نفقه.
پاسخ: اگر قرار باشد مماثله باشد به معنایی که بیان شد، برخی گفتند آیه ناظر به احکام عده است و ربطی به بحث نفقه زوجیت نیست.
ثانیاً چه کسی گفته لام دائماً برای ملکیت است بلکه یکی از معانی لام اختصاص است یعنی خانم مختص به این نفقه است و اختصاص اعم از ملک است و شاید بخاطر همین جهت صاحب جواهر در مقام استدلال مالکیت خانم بر نفقه بر این آیه استدلال نکرده است.
اشکال
تمکین جزء السبب در مالکیت خانم است، کی این ملکیت بر نفقه خواهد آمد وقتی سبب حاصل شود و تمکین شبها صادق است پس در صبح نفقه واجب نیست.
پاسخ
ملاک قابلیت تمتع است پس وجوب پرداخت هم بوده است.
صاحب جواهر: کون التمکین من قبیل الشرط المتأخر الکاشف عن حصول الملک قبله و میفهمیم خانم از اول صبح مالک بوده مثل قول کشف در عقود.
ان یکون التمکین شرطا لاستقرار الملک و بعد التمکین ینکشف استقراره من اول الیوم و کاشف از ملک مستقر صبحگاهی است و این به قبلی به نظر ما برمیگردد.
دلیل بعد روایت شهاب بن عبد ربه حدیث اول باب دوم باب نفقه است: إن شاء وهب او تصدق ظهور در ملکیت خانم بر نفقه دارد.