< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

زنی غیر ذات عادت که سه روز یا بیشتر با صفات حیض خون ببیند

مسألة ۴۷۸. المرأة ان لم تکن ذات عادة و رأت الدم ثلاثة ایام او اکثر بصفات الحیض (زنی که صاحب عادت [نیست] و سه روز یا بیشتر هم به [صفات حیض] خون دیده است) ثم رأت عشرة او اکثر بصفات الاستحاضة (بعد در ادامه اش تا ده روز یا بیشتر به صفات استحاضه بود) ثم رأت دما بصفة الحیض في ثلاثة ایام او اکثر (دوباره در سه روز یا بیشتر، به صفت حیض خونی دید) فما کان بصفة الحیض في المرة الأولی و الثانیة حیض و ما بینهما استحاضة.

مثلا اول سه روز دید و یکی دو روز دیگر هم به صفت حیض خون دید. سپس به استحاضه تبدل پیدا کرد و چهار، پنج روز یا پنج، شش روز هم به صفت استحاضه، خون دید. اما شرطی دارد که ظاهرا اینجا ننوشته اند. شرطش این است که از ده روز تجاوز نکرده‌ باشد. اگر همین طور که استحاضه می بیند از ده روز تجاوز کرد، دیگر نمی شود و بعدیش دیگر حیض نیست. مگر اینکه ده روز بعد از حیض، یعنی اقل طهر بگذرد.

یعنی ده روز مثلا استحاضه ببینید و بعد...

بله؛ تا اینکه آن اولی را حیض کند و ده روز هم اقل طهر و دوباره هم حیض دومی است. اشکالی ندارد.

اما اگر در انقطاع حیض، ده روز فاصله نیافتاده است، ولو استحاضه باشد که آن مهم نیست، دیگر دومی، امکان ندارد حیض باشد.

سوال: ولو صفات را دارد؟

جواب: نه‌؛ نمی شود؛ چون که حتما باید با حیض اول، ده روز فاصله باشد که به آن اقل طهر می گویند.

اما در صورتی که این قدرها نبوده است و به قدری بوده است که اولی و دومی و فتره ما بین، ده روز شده اند، همه ده روز حیض اند. چون در اینجا دیگر حیض مستقبل نیست و آن دومی، جزء حیض اول حساب می شود. آن اشکالی ندارد. سه چهار روز فاصله بیافتد، اشکالی ندارد؛ اما شرطش این است که مجموعش از ده روز تجاوز نکند. اگر می خواهد از ده روز تجاوز کند، حیض دومی می شود و شرطش این است که فاصله اش با حیض اولی، اقل طهر باشد.

اگر خون، قبل از ده روز منقطع شد و علم پیدا کرد که از باطن منقطع شده است

مسألة ۴۷ ان انقطع الدم قبل عشرة ایام و علمت بأنّ الدم منقطع من الباطن، وجب علیها ان تغتسل و تؤدی ما علیها من العبادة و لا عبرة بالظن. و لکن ان کانت متیقنة بعود دم الحیض قبل اتمام العشرة، لم تغتسل و لم تجب علیها الصلاة و عملت بأحکام الحائض.

اگر خون، قبل از ده روز قطع شد و نمی داند بعدا می آید یا نه، چون علم غیب ندارد، اگر می داند که از باطن قطع شده است، دیگر غسل کند و نمازهایش را بخواند؛ تا بعد، خدا کریم است.

و لکن ان کانت متیقنة بعود دم الحیض قبل اتمام العشرة، لم تغتسل و لم تجب علیها الصلاة و عملت بأحکام الحائض.

اگر عکسش بود و یقین دارد که این سه، چهار روز قطع می شود و قبل از ده روز، دوباره برمی گردد، باید عبادت را ترک کند؛ چون فتره ما بین، حیض حساب می شود.

نحوه استبراء حائض

مسألة ۴۸۰. ان انقطع دم المرأة قبل عشرة ایام و احتملت وجود الدم فی الباطن، ادخلت قطنة في داخل فرجها ثم صبرت هنیئة و اخرجتها، فإن کانت طاهرة اغتسلت و ادّت عباداتها و إن کانت متلطخة بالدم ولو بالصفرة فإن لم تکن لها عادة او کانت عادتها عشرة ایام فإن استمر دمها الی العشرة او تجاوز عنها و علم ذلک بخروج القطنة متلطخة، فوظیفتها الغسل علی رأس العشرة . و ان انقطع دمها قبل العشرة اغتسلت حینذاک.

خون زنی در وسط ده روز، قطع شد و نمی داند آیا واقعا حیضش ادامه دارد یا نه. فعلا که خون قطع شده است، باید استبراء کند. استبراء یعنی اینکه پایش را بلند می کند و به شکل خاصی پنبه را داخل می کند تا وقتی بیرون می آورد، ببیند آیا متلطّخ یعنی خون آلود است یا نه؟ خون از ظاهر قطع شده است؛ اما ممکن است در باطن باشد. اگر پنبه، متلطّخ بود، هنوز حائض است و اگر متلطخ نبود، دیگر پاک است و باید نمازهایش را بخواند. این را استبراء نامگذاری می کنند. متلطّخ به معنی آلوده است.

حالا این، سر عشرة باید غسل کند؛ یعنی فرض کنید پنبه را داخل کرد و بیرون آورد و دید متلطخ است؛ یعنی حیض ادامه دارد. این چه باید بکند؟ می گوییم یا عادت دارد یا ندارد. اگر عادت نداشت، تا سر ده روز، حیض است؛ چون عادت ندارد. اگر عادت دارد و عادتش ده روز است، باز تا سر همان روز که عادتش هست، حیض است.

و إن کانت عادتها اقل من عشرة ایام، فإن علمت بانقطاع الدم قبل العشرة او علی رأسها، لم تغتسل الی أن تمضي عشرة ایام.

اما اگر عادت دارد و عادتش کمتر از ده روز است، خلاصه مطلب این است که اگر می داند که خون تا سر ده روز می ایستد، دیگر به عادتش اعتنا نمی کند و تمام این ده روز را حیض حساب می کند.

و إن احتملت أن یتجاوز دمها عن العشرة فالأحوط وجوبا ترک العبادة في یوم واحد ثم من بعده يجوز لها ترک العبادة الی نهایة عشرة ایام من ابتداء الحیض.

حالا اگر احتمال می دهد که این سر ده روز قطع شود و احتمال هم می دهد که از ده روز تجاوز کند، [چه کند؟] یعنی احتمال می دهد که تا ده روز حیض باشد. اگر از سر ده روز تجاوز کند، حیض نیست. اینجا چه کند؟ حالا اول چه می گوییم؟ آخرش اگر عادت زنی هفت روز بوده است و از ده روز تجاوز کرد، همان هفت روز عادتش مناط است. اما فرض بحثمان کجاست؟ نمی داند چه کند؟ نماز بخواند یا نخواند؟ می گوید اگر عادتش اقل از ده روز است و به انقطاع دم تا سر عشره، علم دارد، کل عشره، حیض است؛ چون که تا عشره، صلاحیت دارد که حیض باشد. این قاعده امکان است. به عادتش اعتنا نمی کند و تا ده روز را حیض حساب می کند.

سوال: ظاهرا در جلسات قبل قاعده امکان را رد کردید؟

جواب: نه؛ رد نکردیم. موارد‌ش مختلفند. اصلش که درست و اجماعی است. قاعده امکانی هست. حالا اینکه کجا منطبق شود، محل اشکال است.

اما اگر شک دارد و نمی داند، [چه کند؟] حالا مثلا تا روز هفتم یا هشتم خون دید و نمی داند سر ده روز تمام می شود یا از ده روز تجاوز می کند، چه کند؟ به خاطر استظهار تا یک روز هم عبادات را ترک می کند؛ اما بعدش انجام دهد. ولی بهتر هم این است که بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع کند.

سوال و جواب: دیگر مربوط به خودش است. یک مسئولیت دارد. مثلا با گذشته ها مقایسه می کند. یک روز ایام استظهار است. یک روز هم بعد از ایام عادتش ترک می کند. بعدش احتمال می دهد که ... . بعدش تا ده روز، به جمع بین تروک حائض و افعال مستحاضه، احتیاط می کند.

سوال: اگر این زن عادت دارد، در صورت تجاوز از عشرة به عادتش اخذ کند.

جواب: می گویند عادت، به صفت حیض استمرار پیدا کرد و از ایام عادتش تجاوز کرد. حالا نمی داند؛ چون که اگر خون، سر عشره متوقف شد، همه اش حیض است. یعنی به عادت اعتنا نمی کند. تا عشره، همه اش حیض است؛ اما به شرط انقطاع سر عشره. حالا که نمی داند تا عشره منقطع می شود یا نه، تکلیفش چیست؟ نماز بخواند یا نخواند؟ می گویند یک روز بعد از عادت، نماز نخواند. تا عادت، قطعا حیض است؛ اما بعد از عادت، تا یک روز هم نماز و روزه را ترک کند؛ يعنی بنا بر حیضیت بگذارد. این را برای استظهار می گویند. بعد از آن روز، نمی داند چه می شود؟ در صورت احتمال ... . یعنی اصلا علم ندارد. احتمال، موجود است. احتمال انقطاع تا سر عشره یا عدم انقطاع تا عشره موجود است. بعد از روز واحد، احتیاطا بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع می کند؛ یعنی هم نماز بخواند و روزه بگیرد و هم مثلا در مساجد داخل نشود و قرآن نخواند و با دستش قرآن را مس نکند. پس بین افعال مستحاضه و تروک حائض، جمع کند.

و لکنّ الأحسن بعد العادة الجمع بین تروک الحائض و اعمال المستحاضة. فإن انقطع الدم قبل عشرة ایام او علی رأس العشرة فکله حیض و إن تجاوز عن العشرة فبمقدار عادتها حیض و الباقي استحاضة و یجب علیها قضاء ما ترکته من العبادة بعد ایام العادة یعني في ایام الاستظهار.

حالا ایام گذشت. اگر تا سر عشره، متوقف شد، همه آن حیض است. اگر از عشره، تجاوز کرد، اینجا می گوید به مقدار عادت، حیض است و زائد بر آن، همه اش استحاضه است و اگر نماز را ترک کرده بود، باید قضای آن را بجا آورد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo