< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

روایات دال بر قاعده امکان

راجع به قاعده امکان، یک سری ادله را خواندیم که برای اثبات این مدعی ضعیف بودند. حالا یک سری روایت داریم که این قاعده امکان از آنها استفاده می شود.

منها ما ورد فی الحبلی کصحیحة عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَبِی دَاوُدَ جَمِیعاً عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ وَ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْحُبْلَی تَرَی الدَّمَ أَ تَتْرُکُ الصَّلَاةَ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ الْحُبْلَی رُبَّمَا قَذَفَتْ بِالدَّمِ.[1]

راجع به حبلی یعنی زن آبستن سوال شد که آیا اگر خون می بیند، نماز را ترک کند؟ یعنی خونش خون حیض است؟ حضرت(ع) فرمود بله؛ چون که گاهی از اوقات، زن آبستن هم حائض می شود؛ پس امکان دارد.

کیفیت استدلال در اینجا چیست؟ امکان هم دارد که زن آبستن، در یک وقتی مستحاضه و امکان هم دارد که حیض شود. اما امام(ع) به مجرد امکان حیضیت، بنا را بر حیضیت گذاشته است. پس این همان قاعده امکان است که وقتی امکانش بود، باید بنا را بر حیضیت بگذاریم.

مناقشه ای هم مطرح شده است که این روایت ناظر باشد به اینکه آیا زن آبستن، امکان دارد که حیض شود؟ یعنی صرف امکان. حال آنکه این مناقشه، بسیار بی مورد است؛ چون که این روایت، ناظر به امکان نیست و حکم فعلی به حیضیت کرده است؛ نه اینکه امکان دارد که حیض شود. فرموده است که این بالفعل حیض است. پس این مناقشه، بی مورد است.

و منها صحیحة صفوان:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْحُبْلَی تَرَی الدَّمَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ أَوْ أَرْبَعَةَ أَیَّامٍ، تُصَلِّی؟ قَالَ تُمْسِکُ عَنِ الصَّلَاةِ.[2]

اين هم عین همان روایت قبلی است که راجع به زن آبستن است که سه یا چهار روز خون می بیند؟ حضرت(ع) فرمود بله؛ "تمسک عن الصلاة" یعنی حیض است. اینجا هم امام(ع) هم در این روایت و هم در روایت قبلی، تفصیل نداده است بین اینکه آیا در ایام عادت است یا در ایام عادت نیست؟ آیا صفات حیض را دارد یا صفات حیض را ندارد؟ به هیچ وجه این سوال‌ها را نکرده و به حیضیت حکم کرده است. این از بابت قاعده امکان است. یعنی همین که امکان حیضیت هست، حیض است.

و منها موثقة عبدالله بن المغیرة عن ابی الحسن الاول:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ یَعْنِی مُحَمَّدَ بْنَ جَعْفَرٍ الْأَسَدِیَّ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع فِی امْرَأَةٍ نَفِسَتْ فَتَرَکَتِ الصَّلَاةَ ثَلَاثِینَ یَوْماً (البته این خلاف مشهور است) ثُمَّ طَهُرَتْ ثُمَّ رَأَتِ الدَّمَ بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ تَدَعُ الصَّلَاةَ لِأَنَّ أَیَّامَهَا أَیَّامُ الطُّهْرِ وَ قَدْ جَازَتْ مَعَ أَیَّامِ النِّفَاسِ.[3]

البته این روایت خلاف مشهور است؛ چون که دلالت دارد بر اینکه نفاس را تا سی روز دیده و نماز را هم ترک کرده است و حال آنکه اکثر نفاس، ده روز است. ما بعدش دیگر استحاضه است و نباید نماز را ترک کند. این روایت، خلاف مشهور است. ولی امام(ع) همین را فرموده است. فرمود بله؛ مرتبه دوم که دوباره خون دید، حیض حساب می کند؛ چون اقل طهرش که ده روز باشد، چون نفاس ده روز است، بعدش استحاضه است. استحاضه با طهر منافاتی ندارد. اقل طهر در حال استحاضه، حاصل می شود.

اما اینکه فرض کردید که سی روز نفاس داشته و سی روز هم نماز را ترک کرده است، نفاس سی روز نمی شود؛ نفاس، ده روز و بعدش استحاضه است؛ يعنی باید نماز بخواند. پس این روایت، از این جهت، خلاف مشهور است.

فعلّل کونه حیضا بتخلّل ایام الطهر بین الحیضتین و مضیّه في خلال أیّام النفا

البته نفاسی که متعقب به استحاضه بوده است؛ چون عرض کردم که همه سی روز، نفاس نیست و ده روزش نفاس است. بقیه اش استحاضه است. این بحث تمام شد. بنابراین نتیجه گرفتیم که قاعده امکان، با این روایات، ثابت می شود. یعنی کلما امکن أن یکون الدم حیضا فهو حیض. البته این، یک قاعده کلی است. ممکن است استثنائاتی هم داشته باشد. "کلما امکن" یعنی مثلا از سه روز کمتر نباشد و از ده روز بیشتر نباشد. اگر بینشان طهری پیدا شد، آن طهر، کمتر از ده روز [نباشد]. اقل طهر، ده روز است. باید بین دو حیض، ده روز باشد و کمتر نباشد. اینها چیزهایی است که شرایط ارکانش است. اگر این شرایط بودند، یمکن ان یکون حیضا و باید بر حیضیت بنا بگذاریم. این را قاعده امکان می گویند. استثنائاتی ممکن است داشته باشد که در جای خودش [می گوییم]. اما این قاعده بر سبیل کلی، مورد استناد علما و فقها و قاعده صحیحی است.

سوال: نحوه دلالت روایت سوم بر قاعده امکان به چه شکل است؟

جواب: از بابت این است که حضرت(ع) استدلال کرده به اینکه این حیض است؛ برای اینکه اقل طهر، تحقق پیدا کرده است. می گوید همان ایام نفاسش که سی روز شده است، کل سی روز، نفاس که نیست؛ ده روزش نفاس است. ما بقی اش چیست؟ یعنی اقل طهر، در ما بقی آن تحقق پیدا کرده است. پس چون تحقق پیدا کرده، امکان حیضیتش هست. امکان حیضیتش که بود، باید [بر حیضیت] بنا بگذارد. امکان هم دارد که بازهم استحاضه باشد. این هم ممکن است و محال که نیست. اما در عین حال به محض اینکه حیضیتش امکان دارد، بر حیضیت بنا گذاشته است؛ با اینکه احتمالات دیگر هم وجود دارد؛ مثلا دم قرحه، دم عذره یا دم استحاضه باشد؛ با این وجود، به آنها به اعتنا نکرده و بر حیضیت بنا گذاشته است؛ چون مشکل این است که بین آن نفاس، فاصله چندانی نبوده است؛ ده روز نبوده است. اما حضرت(ع) فرموده است که آن اقل طهرش در اثنای نفاس، تحقق پیدا کرده است. مقصود از نفاس، همان ادامه اش است که استحاضه بوده است؛ يعنی بعد از ده روزش، دیگر بیست روز بعدیش استحاضه بوده است و این استحاضه، منافاتی با طهر ندارد و اقل طهر حاصل شد. حضرت(ع) به همین اقل طهر، استدلال کرده است؛ چون اقل طهری وجود پیدا کرده است، پس دیگر حیض است. این همان قاعده امکان است؛ برای اینکه امکان هم دارد استحاضه باشد. اینکه نیست. یعنی چنین اطلاعی ندارد. با این وجود حضرت(ع) بر حیضیت بنا گذاشته است.

سوال: پس ما کجا به صفات حیض رجوع می کنیم؟

جواب: همان مواردی که معین کردیم و در خلال بحث ها خواندیم، آنها استثنائاتی برای قاعده امکان، بودند که بیان کردیم؛ مثلا در مورد مبتدئه و مضطربه و مواردی که زن از ایام عادتش تجاوز می کند، آنها موارد خاص اند. گفتم که استثنائاتی هستند که مثلا به عادت رجوع می کند. اماریت عادت یا اماریت صفات حیض هم هستند. اینها در قاعده امکان، استثنائات و تخصیصند.

سوال: استثنائاتش زیاد نیست؟

جواب: بله؛ یک مقدار هست. این قاعده برای جاهایی است که آن مطالب را نداشته باشیم. قاعده امکان در رتبه متأخره از آن چیزهاست.

احکام الحائض

محرمات حائض

این بحث ها تمام شد و در احکام حائض وارد شدیم. اموری بر حائض حرام هستند.

مسألة ۴٨٢. یحرم علی الحائض امور:

الاول: کل عبادة متوقفة علی الطهارة کالصلاة الیومیة. دون ما لا یتوقف علیها مثل صلاة المیت.

هر عبادتی که متوقف بر طهارت است، بر حائض حرام است؛ مثل نماز و روزه. اما آنکه بر طهارت متوقف نیست، مثل نماز میت، اشکالی ندارد و جنب یا حائض می تواند بخواند.

الثاني: کل ما یحرم علی الجنب و قد مضی في مبحث الجنابة.

در مبحث جنابت گفتیم چیزهایی بر جنب حرامند؛ مثل دخول و توقف در مساجد. در مسجد الحرام و مسجد النبی مطلق دخول ولو اجتیازا و عبوری هم حرام است؛ اما در مساجد دیگر عبورش حرام نیست؛ بلکه توقفش حرام است؛ مکث في المسجد حرام است. یکی دیگر دست زدن به خطوط قرآن، اسماء الله، اسماء انبیاء و ائمه علی الاحوط است؛ اینها هم حرام اند. اینها را در بحث جنابت گفته ایم. همه اینها بر حائض حرام اند. خواندن سور عزائم بر جنب و بر حائض حرام است. زیارت گاه های ائمه (ع) هم به مساجد ملحقند.

الثالث: الجماع بأن تطاوع المرأة الرجل في مجامعتها، فإنه حرام علی الرجل و المرأة ولو لم یزد علی مقدار الحشفة و لم يخرج منه المني. بل الأحوط وجوبا عدم ادخال الأقلّ من مقدار الحشفة. و اما الجماع في دبر المرأة ففیه کراهة شدیدة علی المشهور و الحرمة لا تخلو من وجه.

مجامعت هم بر زن و مرد در حال حیض، حرام است. مشهور این است که مجامعت از طریق دبر، مکروه به کراهت شدیده است؛ ولی ما گفتیم که حرمتش لا یخلو من وجه. یعنی به نظر ما احتیاط، یک مقدار، قوی است. این بحث تمام شد. اینهایی که خواندیم، فتوا بود. حالا باید ادله شان را بخوانیم.

سوال: یعنی حرمت دخول، لا یخلو من وجه؟

جواب: یعنی در ایام حیض، اشکال دارد.

اما حرمت عباداتی که متوقف بر طهارتند؛ نه مثل نماز میت؛ مثلا نمازهای یومیه.

اما حرمة العبادة فلما ورد في روایات الباب من النهي الظاهر في الحرمة لا في صرف سقوط الوجوب، کصحیحة زرارة عن ابی جعفر(ع):

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ طَامِثاً فَلَا تَحِلُّ لَهَا الصَّلَاةُ...[4]

اگر زن حائض است، نماز برایش حلال نیست.

و صحیحة فضل بن شاذان عن الرضا(ع):

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْعِلَلِ بِأَسَانِیدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِذَا حَاضَتِ الْمَرْأَةُ فَلَا تَصُومُ وَ لَا تُصَلِّی ...[5]

اگر زن، حائض شد، دیگر نماز و روزه ندارد.

البته نمازهایش دیگر قضا ندارند؛ ولی روزه ها قضا دارند.

اما العبادة التی لا تحتاج الی الطهارة کصلاة المیت فصریح الادلة جواز اقامتها علی کل محدث جنبا کان او حائضا.

در روایت، از امام(ع) که ظاهرا حضرت موسی بن جعفر(ع) بود، سوال کردند که می خواهیم به نماز ميت برویم و محدثیم. حضرت(ع) فرمود اشکالی ندارد. هر نوع حدثی چه حدث اصغر و چه حدث اکبر ولو در حال حیض باشد، [اشکالی ندارد]. چون نماز میت، مشروط به طهارت نیست و از محدث هم صحیح است. البته مستحب است که آدم وضو بگیرد و اگر جنب است، غسل کند و یا وضو بگیرد. این مستحب است؛ ولی واجب نیست. می تواند بدون طهارت هم نماز میت را بخواند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo