< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

فرض کافی نبودن آب برای غسل و وضو یا کفایت آن فقط برای وضو یا فقدان آب

مسألة ۴٩٩. اذا لم یکفِ الماء للغسل و الوضوء استعملته في الغسل و تیمّمت بدلا عن الوضوء؛ و اذا لم یکف الا للوضوء توضأت به و تیمَّمت بدلا عن الغسل و إن لم تجد ماءا اصلا تیمّمت مرتین بدلا عنهما.

آب هست؛ اما به اندازه وضو و غسل نیست. هم وضو و هم غسل، گردنش هست؛ لکن آب کم است و به یکی از آنها می رسد. در اینجا غسل، مقدم است؛ برای اینکه رفع حدث اکبر است و رفع حدث اکبر، مقدم بر حدث اصغر است. در اینجا تزاحم هست. تزاحم که شد، باید اهم و مهم را رعایت کنیم و حدث اکبر، مقدم بر حدث اصغر است.

حالا اگر آب به اندازه ای نیست که به غسل برسد، اما به قدر وضو هست، معلوم است که باید با آن وضو بگیرد و به جای غسل، تیمم کند.

سوال: تیمم بر وضو مقدم می شود؟ تیمم را اول انجام دهد و بعد وضو بگیرد یا وضو بگیرد و بعد تیمم کند؟

جواب: از نظر زمانی فرقی ندارد.

اگر هیچ آب وجود ندارد، دو تیمم بگیرد؛ یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضو؛ مثل حائض که هم غسل و هم وضو گردنش هست.

عدم وجوب قضای نمازهای فوت شده و وجوب قضای روزه های فوت شده بر حائض

مسألة ۵٠٠. الحائض لا تقضی ما فاتها في حال الحیض من الصلوات و تقضي ما فاتها من الصیام.

زن حائض، نه نماز می خواند و نه روزه می گیرد. نمازهایی که از حائض فوت شده، قضا ندارند؛ اما هر چه روزه از او فوت شده، باید قضایش را به جا بیاورد. دلیلش روایات زیادی است که از جمله آنها صحیحه ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام است که فرمود:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَی أَنَّ الْمَرْأَةَ تَقْضِی صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِی صَلَاتَهَا الْحَدِیثَ.[1]

حضرت(ع) به ابان فرمود: در سنت، نباید قیاس کرد. لیس من مذهبنا قیاسُ، اذ بالقیاس یُهدَم الأساسُ. اهل تسنن هر وقت که دلیل نداشتند، یک چیز را به چیز دیگر قیا‌س می کنند. حال آنکه در مذهب تشیع قیاس نیست. حضرت(ع) فرمود: ای ابان؛ قیاس در کار نیست و قیاس در سنت، غلط است. نمی بینی با اینکه نماز هم مهم تر از روزه است، اما نماز، قضا ندارد و حال آنکه روزه قضا دارد. اگر بنای قیاس باشد، باید نماز هم به طریق اولی قضا داشته باشد و حال آنکه قضا ندارد. این نشانه بطلان قیاس در دین است و لیس فی مذهبنا قیاس؛ اذ بالقیاس یهدم الاساس.

روایات زیادی در وسائل، در باب ۴۱ از ابواب حیض هست.

وجوب تعجیل ادای نماز در صورتی که بداند با تاخیر نماز، حائض می شود

مسألة ۵٠١. اذا دخل وقت الصلاة و علمت بأنها ان اخرت الصلاة فاجأها الحیض وجب علیها التعجيل.

زنی است که حیض نیست و وقت نماز داخل شد. حالا هنوز هم حیض نشده است؛ اما می داند اگر دیر بجنبد، مبتلا به حیض می شود. تعجیل بر او واجب است تا در حال طهر، نمازش را بخواند؛ چون با دخول وقت، نماز واجب می شود. فرض این است که به اندازه کافی هم وقت دارد. اگر تاخیرش کند تا حیض شود، نماز از دستش می رود. اگر نکرد، این صورت، قضا دارد.

وجوب قضا در تاخیر نماز به قدر مقدمات و واجبات از اول وقت و حیض شدن

مسألة ۵۰ إن مضی من اول الوقت مقدار صلاة بواجباتها مع مقدماتها و حاضت المرأة قبل أن تصلّي، وجب عليها قضاء الصلاة و ذلک بحسب حالها.

یک زنی هست که حواسش نبود و وقت نماز که داخل شد، طاهر بود و به اندازه ای که نمازی با مقدماتش بخواند هم فرصت بود. اما نماز را انجام نداد و کوتاهی کرد و نمی دانست. و فاجأتها الحیض؛ حیض به سراغش آمد. حالا این باید قضا به جا بیاورد؛ چون که به مقدار کافی وقت داشت. وقت هم که داخل شد، وقت، شرط وجوب است؛ پس بر او واجب شد. فرض این است که انجام نداد تا اینکه به حیض مبتلا شد. بعدا باید قضایش را به جا بیاورد.

و ذلک بحسب حالها؛ فإن کانت مسافرة فالمیزان مقدار وقت الصلاة قصرا و إن کانت حاضرة فالمیزان وقتها تماما مع المقدمات. و ان لم تسع زمان طهرها للصلاة بأی نحو فلا قضاء علیها.

حالا بحث بر سر این است که در این مقدار که می گوییم وقت نماز را داشت، نمازها فرق می کنند. اگر در حال سفر بوده، نماز دو رکعتی است. اگر در حال حضر بوده، نماز چهار رکعتی است. اگر نماز ظهر و عصر بوده، یک جور است و اگر نماز صبح بوده، نماز صبح، دو رکعت بیشتر نیست. بنابراین اینکه می گوییم که وقت برای نماز داشته باشد، نمازها مختلفند. هر نمازی به حسب خودش است. نماز به اندازه دو رکعت و نماز ظهر به اندازه چهار رکعت داریم. اگر مسافر است، نماز شکسته است. بالاخره هر کسی مقتضای حال خودش را دارد.

وجوب نماز اگر در آخر وقت، از حیض طاهر شده و وقت مقدمات و یک رکعت را دارد

مسألة ۵٠٣. ان طهرت المرأة في آخر وقت الصلاة و کان الوقت واسعا للمقدمات و رکعة واحدة من الصلاة او اکثر وجبت علیها الصلاة و ان ترکتها وجب قضاؤها.

زنی حیض بود و در آخر وقت طاهر شد. در اینجا اگر هیچ وقتی ندارد و تا بخواهد مقدمات مختصری انجام دهد و نمازش را شروع کند، وقت می گذرد، نماز بر او واجب نیست. اما اگر به اندازه مقدمات مختصری به اضافه یک رکعت از نماز وقت داشته باشد، واجب است که اقدام کند و نماز را بخواند. چرا یک رکعت کافی است؟ این را هم آقایان می دانند که به خاطر قاعده من ادرک است. "من ادرک من الوقت رکعة فقد ادرک الوقت کله او فقد ادرک الصلاة کله". یک رکعت هم کافی است. یک رکعت را که درک می کند، دیگر این نماز، اداست و بر او واجب است که انجامش دهد. یک رکعتش در وقت باشد و بقیه اش بعد از وقت بیافتد، اشکالی ندارد. این را قاعده من ادرک می گویند.

سوال: اگر به اندازه تیمم وقت دارد، باید تيمم کند یا غسلش را انجام دهد؟

جواب: تیمم کند.

لزوم ادای نماز با تیمم اگر بعد از حیض فقط برای نماز با تیمم فرصت باشد

مسألة ۵٠۴. اذا لم تدرک الحائض من الوقت ما یسع للصلاة و الغسل و الوضوء و لکن وسع الوقت للصلاة مع التیمم، فالاحوط أن تصلی مع التیمم.

حائض در آخر وقت که طاهر شد و حیضش تمام شد، می بیند که تا بخواهد وضو بگیرد، به نماز نمی رسد؛ اما می تواند تیمم کند و به نماز برسد. حالا در اینجا باید انجام دهد یا نه؟ بحث مفصلی دارد. البته باید تیمم کند و نماز را در وقت، با تیمم بخواند. حق ندارد وضو بگیرد و نمازش را بعد از وقت بیاندازد. غسل هم همین طور است. باید تیمم کند که در وقت نماز را بخواند؛ ولو طبق قاعده من ادرک به اندازه همان یک رکعت که گفتیم وقت داشته باشد. اما یک قول و بحثی هم هست که در اینجا تیمم واجب نباشد و نماز ساقط باشد. این قول عجیبی است؛ ولی بالاخره چیزهای عجیب هم گاهی وجود پیدا می کنند. لهذا ان شاء الله این برای فردا بماند؛ چون بحث طولانی ای دارد. ببینیم در چنین صورتی آیا همین طور که ما گفتیم تیمم کند و نماز را بخواند یا تیمم هم واجب نیست؟ فرض این است که وقت اجازه نمی دهد که وضو و غسل انجام شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo