< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حیض/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

بررسی قول به سقوط تیمم و نماز در محل بحث

گفتیم اگر حائض، از وقت مقداری را که برای نماز، غسل و وضو وسعت وقت داشته باشد، درک نکند ، باید تیمم بگیرد و نماز را بخواند. ولی در اینجا قولی هم هست که تیمم ساقط است. وضو و غسل را هم که نمی تواند انجام دهد. حالا ببینیم منشأ این چیست؟

استدلال قول سقوط تیمم و نماز در محل بحث

استدلال به این است که گفته اند تیمم از أبدال اضطراریه است؛ ابدال اضطراریه در صورتی مشروعیت دارند که آن واجب اختياری مشروعیت داشته باشد؛ منتهی انسان معذور است و نمی تواند انجامش دهد؛ پس نوبت به بدل اضطراریش می رسد.

و اذا لم تسع وقت طهرها للغسل و الصلاة فمعناه وقوع الغسل علی تقدیر الإتيان به في حال الحیض و الغسل في حال الحیض باطل غیر مشروع؛ فلا تصل النوبة الی بدله و هو التیمم.

اين طور گفته اند که اگر وقت، اجازه نمی دهد، معنی اش این است که اگر بخواهد غسل کند، طوری که به نماز هم برسد، غسلش در چه زمانی می افتد؟ خود به خود غسلش در زمان حیض می افتد؛ چون فتره پاکی اش کم است. پس اگر بخواهد نماز را هم بخواند، در حالی که وقت هست و هنوز وقت تمام نشده است و از آن طرف غسل هم بکند، غسلش را باید در حال حیض انجام دهد و غسل در حال حیض، مشروعیت ندارد. فرض این است که این تیمم، بدل از غسل است و حال آنکه غسل، مشروعیت نداشته است؛ بنابراین بدلش که تیمم باشد، ساقط می شود؛ چون که در اینجا تکلیف به غسل نداشته است؛ به واسطه اینکه غسل در حال حیض است. غسل در حال حیض، مشروع نیست و باطل است. اینکه این طور شد، فرض این است که در اینجا می خواهیم بگوییم به بدلش یعنی تیمم تبدیل شود. وقتی که خود مبدل منه مشروعیت ندارد، دیگر چنین بدلی وجود ندارد. این طور استدلال کرده اند.

سوال: کل نماز را نمی تواند یا حتی یک رکعت هم ...؟

جواب: نه؛ یک رکعت هم نمی تواند.

سوال: در موضوع امر اضطراری، این خوابیده است که مثلا مُبدَل ... ؟

جواب: می گویند موضوعش [این است]؛ چون که این به عنوان بدلیت است. پس مبدل منه آن باید مشروع باشد.

حالا این استدلالی است که آنها کردند. اما محقق خویی(ره) جواب داده است.

استدلال محقق خویی(ره) در مخالفت با قول به سقوط تیمم و نماز

خالف فیه الاستاد الخوئي و قال بوجوب الصلاة علیها متیمّمة.

حق این است که باید نماز را با تیمم بخواند و تیمم صحیح است.

و استدل علیه بأن المرأة یجب علیها الغسل بعد انقطاع الحیض و هو مشروع في حقها في حالة الطهر لولا ضیق الوقت.

می فرماید این طور باید حساب کنیم که بعد از آنکه حیض منقطع شد، فتره، فتره کمی است؛ اما موظف به غسل و نماز است. پس اینجا غسل در حقش مشروع است. مشروع است که در همان فتره پاکی غسل را انجام دهد. منتهی تنها چیزی که مانع است، ضیق وقت است و ضیق وقت از اسباب انتقال به تیمم است. بنابراین اگر ضیق وقت نباشد، باید حساب کنیم. اگر ضیق وقت نباشد، مکلف به غسل بود و حالا از بابت ضیق وقت است که نمی تواند غسل انجام دهد؛ پس به تیمم منتقل می شود. یکی از اسباب انتقال به تیمم، خود ضیق وقت است. بنابراین در اینجا اگر ضیق وقت نباشد، این تکلیف به غسل دارد. حالا وقتی ضیق پیش آمده است، باعث انتقالش به تیمم می شود.

وضیق الوقت من اسباب انتقال الوظیفة الی البدل و هو التیمم الا ان یقال بعدم کفایة ضیق الوقت لتبدل الوظیفة کما اختاره الشیخ حسین آل عصفور، و لکنه ضعیف جدا.

تنها شیخ حسین آل عصفور قائل شده است که ضیق وقت، برای تیمم کافی نیست. تیمم به خاطر مریضی و نبودن آب، خوب است؛ اما به خاطر اینکه وقت، ضیق است و به نمازش نمی رسد، چنین چیزی نداریم. این را شیخ حسین آل عصفور فرموده است؛ ولی بقیه رد کرده اند. مشهور بلکه مجمع علیه است که ضیق وقت، از اسباب تیمم است. یعنی وقتی که انسان وقت نمی کند که هم غسل کند یا وضو بگیرد و هم نماز بخواند، این موجب انتقال به تیمم است. پس این طور باید بگوییم که اگر ضیق وقت نبود، غسل در حقش مشروع و واجب بود. حالا ضیق وقتی پیش آمده است و این ضیق وقت هم باعث انتقال به تیمم می شود. بنابراین ایرادشان ایراد واردی نیست.

سوال: پس آقای خویی، غسل را مشروع می دانند؟

جواب: بله؛ غسل مشروع است؛ به خاطر اینکه اگر ضیق وقت نباشد، مکلف به غسل است. ضیق وقت نمی گذارد. بنابراین اگر ضیق وقت نبود، فی نفسه مشروعیت داشت. حالا وظیفه اش در ضیق وقت چیست؟ ضیق وقت چه می کند؟ ضیق وقت از اسباب انتقال غسل به تیمم است.

سوال: ضیق وقتی که مال قضای نماز است، از اسباب انتقال به تیمم است. مثلا آفتاب دارد طلوع می کند، آن سبب انتقال به تیمم است. در این ضیق وقت، دارد حیض می شود.

جواب: نه؛ حیض شده و حالا پاک شده و پاکیش کم است. فتره اش کم است و نمی رسد هم غسل کند؛ هم وضو بگیرد و هم نماز بخواند. اما می رسد تیمم کند. حالا چه باید بکند؟ تیمم کند.

فما قیل من أن المبدل منه لم یتعلق به التکلیف لمقارنته للحیض. ففیه انا ننقل الکلام الی زمان الطهر و الغسل و الوضوء و الصلاة في حالة الطهر کلها متعلق للتکلیف و لا مانع فی البين الا ضیق الوقت الذی یکون سببا للانتقال الی البدل و هو التیمم.[1]

پس محقق خویی(ره) با این بیان، نظر آنها را رد کرده است. اینجا ما هیچ مشکلی غیر از ضیق وقت نداریم. اگر ضیق وقت نباشد، مشروع است. اگر ضیق وقت نمی بود، چه مانعی داشت. هم غسل می کرد؛ هم وضو می گرفت و هم نمازش را می خواند. پس ضیق وقت است که نمی گذارد. همین ضیق وقت، از اسباب تیمم است. بنابراین باید تیمم کند.

سوال: این کلام صاحب عروه(ره) است؟

جواب: نه؛ این کلام آقای خویی(ره) است.

سوال: مخالف است.

جواب: نه؛ مخالف نیست. معلوم نیست. از گذشتگان. از قدما. مخالفت را از دیگران نقل کرده است.

سوال: چون گفته اند بدل از حیض نمی شود تیمم کرد، از این جهت، آقایی که نظرش این بود که نماز بر او لازم نیست، چون زمانی که می خواسته غسل کند، زمانی بوده که حیض بوده است و الان هم که می خواهد تیمم کند، تیمم بدل از حیض است. پس آن زمان بر او واجب نبوده است. از این جهت رد می شود.

جواب: نه؛ آقای خویی(ره) می فرماید ما غسلش را در زمان حیض، فرض نمی کنیم. فتره ای بالاخره پاک شده است. منتهی این فتره، کم بوده و [فرصت] غسل و نماز نبوده است. بنابراین ما به غسل در زمان حیض نمی گوییم؛ ما غسل در زمان پاکی را می گوییم. اما اینکه فتره پاکی ضیق و کم بود، مانع شد. ضیق وقت هم از اسباب انتقال به تیمم است. پس غسل در زمان حیض را نمی گوییم تا بگویید مشروع نیست. غسل در زمان پاکی را می گوییم. منتهی زمان این پاکی، کم است و برای هم نماز و هم غسل، گنجایش ندارد. حالا که کم است، ضیق وقت [هست]. جواب این است که ضیق وقت خیلی خوب و از اسباب انتقال به تیمم است. پس غسل در زمان حیض را فرض نکردیم. آنها غسل در زمان حیض را فرض کردند که گفتند نامشروع است. ما غسل در زمان طهر را می گوییم. اما این طهر، مقدارش کم است و به ضیق وقت مبتلا می شود.

سلام: مناطا یکی می شوند. وقتی که به اندازه انجام غسل، وقت نباشد، ... درخارج از وقت خودش انجام می شود.

جواب: این ضیق وقت می شود. این غسل در زمان حیض نیست. غسل در زمان پاکی است؛ ولی وقتش کم است. همین کمی وقت، باعث انتقال به تیمم است. پس غسل در زمان حیض را فرض نکردیم. غسل در زمان پاکی را فرض کردیم. ولی زمان این پاکی، کم است. کم که شد، ضیق وقت، باعث انتقال به تیمم می شود. پس ربطی به زمان حیض ندارد. اصل جواب آقای خویی(ره) این است که وقوع غسل را در زمان حیض فرض نمی کنیم تا بگویید نامشروع است. نه خیر؛ در همین پاکی. منتهی چون زمان این پاکی کم است، ضیق وقت، باعث انتقال به تیمم است.

سوال و جواب: نه؛ این طوری نیست. آن تیمم به واسطه عذری است که اگر آن عذر نمی بود، آن غسل و وضو صحیح بود. منتهی عذری پیدا کردیم؛ مثل اینکه آب نیست یا اینکه مریضیم و نمی توانیم آب استعمال کنیم؛ لهذا به تیمم منتقل می شود. اما اگر این عذر نبود، آن وضو و غسل، صحیح اند؛ به خلاف وضو و غسل در زمان حیض. وضو و غسل در زمان حیض، باطل اند. اما ما اگر این عذر را نداشته باشیم، مثلا اگر مریض نباشیم، غسل و وضو صحیح است.

سوال: خود حیض را نمی شود یک عذر حساب کرد؟

جواب: نه؛ حیض، هیچ عذری نیست. غسل در زمان حیض، صد در صد باطل است.

پس هم تیمم و هم غسل، در پاکی ملحوظند. جواب ما این است. منتهی مقدار این پاکی کم است و به ضیق وقت مبتلا می شود و ضیق وقت، باعث انتقال به تیمم است. این جواب هست و خیلی هم جواب درستی است. به نظر من جواب، صحیح است.

سوال: اینکه می گوید زمان حیض، وجوب غسلی وجود ندارد. زمان طهارت، غسل واجب می شود.

جواب: این بالاخره حق ندارد نمازش خارج از وقت بیافتد. باید در وقت باشد. در وقت که شد، به عقب برمی گردیم. اول، غسل و وضو و بعد نماز هست. حالا نمازش گنجایش ندارد. اگر بخواهیم به عقب برگردیم، غسل، به زمان حیض می افتد. حیض بود و پاک شد. اما فتره پاکی اش کم بود. پس الان اگر می خواست غسل را با وضو و نمازی انجام دهد و نماز هم در وقت باشد، غسلش به زمان حیض می افتاد. غسل در زمان حیض، نامشروع است. اینها استدلالشان این بود. جواب را هم دادیم و دیگر تکرار نکنیم. اینجا باید دو تیمم بگیرد؛ یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضو.

سوال: چرا احتیاط دادید؟ جواب: الأحوط جمع دو قول است. دو قول بود. ما از باب جمع بین دو قول، احتیاط را گفتیم. سوال: قول مخالفین را رد کردید؛ پس وجه احتیاط چیست؟ جواب: حالا به "الاقوی" تبدیلش کنیم. احوط را به اقوی تبدیل کنیم. حق به جانب شماست. به نظر ما قول دوم، اقوی بود. پس باید بگوییم الاقوی و نگوییم الأحوط.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo