< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غسل مس میت/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

غسل مس میت

بحث ما در اغسال بود و حالا به احکام اموات رسید و از غسل مس میت شروع می شود. غسل جنابت، غسل های حیض، استحاضه و نفاس را خواندیم و حالا به غسل مس میت رسیدیم.

وجوب غسل مس میت

مسألة ۵۲ یجب الغسل لمس میت الانسان بعد برده بالموت و قبل غسله؛ سواء کان المس بالإختیار أم بدونه و سواء کان الممسوس مما تحلّه الحیاة أم لا کالعظم و الظفر. و أمّا میت الحیوان فلا غسل في مسّه؛ و أما نجاسة بدن المیت فتثبت بمجرّد الموت و لا یتوقّف علی برده بالموت.

اگر بدن انسان به میتی رسید، با دو شرط غسل مس میت واجب می شود. یکی اینکه بدن میت سرد شده باشد؛ یعنی اگر تازه فوت کرده و بدنش گرم است، غسل مس میت ندارد. دوم اینکه اغسال ثلاثش تمام نشده باشد. اگر غسل های سه گانه اش تمام شده باشند و دستی به بدنش برسد، غسل مس میت ندارد. با این دو شرط دیگر فرق نمی کند که مس، با اختیار یا بدون اختیار باشد. اگر شخصی بدن میت را با اختیار مس کند یا مثلا او را هل بدهند و بی اختیار روی میت بیافتد، تفاوتی ندارد؛ چون موضوع، مس است‌؛ مس میت که حاصل شد، این غسل واجب می شود.

وسواء کان الممسوس مما تحله الحیاة ام لا؛ کالعظم و الظفر.

فرقی ندارد که آن قسمتی که مس می کند، ما تحله الحیاة باشد یا نباشد. اگر ما تحله الحیاة نبود، پاک است و نجس نیست. مثلا ناخن یا موی بدن میت که لا تحله الحیاة هستند، نجس نمی شوند. اما در قضیه غسل مس میت، فرقی نمی کند. اگر اینها را مس کند، یعنی دستش به ناخن یا موی بدن میت برسد، غسل مس میت واجب می شود؛ برای اینکه موضوعش مس جزئی از بدن میت است و صدق می کند که این جزئی از بدن میت است. با قضیه طهارت و نجاست فرق دارد. عنوان طهارت و نجاست، میته است و میته باید ما تحله الحیاة باشد. اگر لا تحله الحیاة باشد، بنابراین حیاة هم از او خارج نشده است؛ چون از اول، این طور است. این نجس نیست؛ مثل پشم و کرک و ناخن. اما در قضیه مس میت، فرق نمی کند.

سوال: اسکلت بدن آدم که در آزمایشگاه هست، همین طور است؟

جواب: بله؛ اسکلت هم تا زمانی که معلوم باشد مال بدن انسان است و قبل از تغسیل باشد، [همین طور است.]

عدم لزوم غسل در مس میت حیوان

و اما میت الحیوان فلا غسل في مسه.

اینکه که گفتیم، مربوط به میت انسان است. اما میت حیوان، هیچ دلیلی ندارد [که مس میته او وجب غسل داشته باشد.] البته میت حیوان، نجس است و دست که به آن رسید، هم نجس می شود. اما مس آن، غسل ندارد؛ چون ادله در قضیه غسل مس میت، به میت انسانی اختصاص دارند. مثلا فرض کنید اگر الاغ مرده ای را مس کرد، غسل مس میت ندارد؛ هر چند بدن الاغ با موتش، نجس می شود و اگر دست به آن خورد و رطوبت داشت، نجس می شود.

سوال: در قسمت اغسال ثلاثه، تبعض هم جایز است؟

جواب: آن را بعدا عرض می کنیم.

سوال: به مرده الاغ، میت هم نمی گویند.

جواب: به آن، میت نمی گویند. اطلاق میت، منحصر در انسان است.

نجاست بدن میت

اما نجاسة بدن المیت ...

ما گفتیم که دو مطلب هست. یکی از آنها وجوب غسل مس میت است که گفتیم بعد از سرد شدن و قبل از اتمام اغسال بدن میت است. اما ببینیم نجاست بدنش چطور است؟ این انسان هم بالاخره حیوانی است و وقتی که مرد، میته است و بدنش نجس می شود. این نجاست، شرطی ندارد. شرط بعد از سرد شدن، در نجاست بدن این انسان وجود ندارد و از همان اول، بدنش نجس است. پس مسأله ای که گفتیم که بماند تا سرد شود، مربوط به غسل مس میت بود. اما در نجاست بدن میت، چنین قیدی وجود ندارد. اما بدن میت، بعد از غسل، هم پاک می شود و هم غسل مس میت ندارد. "فتثبت بمجرد الموت و لا یتوقف علی برده بالموت".

ادله احکام غسل مس میت

حالا مقداری از ادله اش را بخوانیم. [سید حکیم در] مستمسک فرموده است: "کما هو المشهور (یعنی قضیه غسل مس میت، از جمله مطالب مشهور بین فقهاست.) کما عن جماعة و عن الخلاف و ظاهر الغنیة، الاجماع علیه للنصوص المستفیضة بل المتواترة؛ منها صحیح محمد بن مسلم عن احدهما علیهما السلام."[1]

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: قُلْتُ الرَّجُلُ یُغَمِّضُ الْمَیِّتَ (یعنی بعد از اینکه فوت کرد، چشمهایش را روی هم می آورد؛ چون چشمان میت وقتی که از دنیا رفت، باز می ماند. آن وقت مستحب است که چشمهایش را روی هم بیاورند. درباره کسی سوال می کند که چشم میت مسلمانی را روی هم آورده است.) أعَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ إِذَا مَسَّهُ بِحَرَارَتِهِ فَلَا وَ لَکِنْ إِذَا مَسَّهُ بَعْدَ مَا یَبْرُدُ فَلْیَغْتَسِلْ... .[2]

حضرت(ع) تفصیل داد و فرمود: اگر بلافاصله تا مرد و هنوز گرم است، مسّش کرد، غسل مس میت ندارد. اما اگر زمانی گذشته و بدنش سرد شده، غسل مس میت دارد.

سوال: حرارت از شئون حیات است.

جواب: حرارت از علائم حیات نیست؛ از تبعاتش است.

و قد اشتمل الصحیح علی التفصیل بین حالة البرد و الحرارة. و اوضح منه صحیحة اسماعیل بن جابر في تغسیل الامام میت اسماعیل. (امام صادق(ع) فرزند خودش اسماعیل را غسل داد.) فسأله عن غسل المیت فَقَالَ: "أَمَّا بِحَرَارَتِهِ فَلَا بَأْسَ إِنَّمَا ذَاکَ إِذَا بَرَدَ".[3] (این غسل میت، در موقعی است که بدن، سرد شده باشد. اما اگر گرماگرم است، یعنی همان اول موت است، غسل مس میت ندارد.)

اما عدم وجوبه بعد غسل المیت فتدل علیه صحیحة محمد بن مسلم عن ابی جعفر(ع).

مسأله دیگری گفتیم که اگر اغسال ثلاثه انجام شد، مس بدن میت، غسل مس میت ندارد. این تا زمانی است که اغسال، واقع نشده باشند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَسُّ الْمَیِّتِ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ بَعْدَ غُسْلِهِ وَ الْقُبْلَةُ لَیْسَ بِهَا بَأْسٌ.[4]

یعنی اگر کسی بخواهد میتی را ببوسد یا مس کند و تازه مرده و هنوز گرم است، غسل مس میت ندارد. یا اینکه اگر از مردنش گذشته است، اما اغسال ثلاثه اش واقع شده اند، دیگر [مس او وجوب] غسل مس میت ندارد.

روایت معارض

اما در روایتی از عمار ساباطی بر خلافش آمده است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... کُلُّ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ قَدْ غُسِّلَ.[5]

می گوید ولو میت را غسل هم داده باشند، اگر کسی مسش کرد، باید غسل مس میت انجام دهد. این روایت، محمول بر استحباب است؛ چون آن روایات که دلالت دارند، تفصیل واضح دارند و روایات معتبری هستند. پس این روایت جناب عمار ساباطی، حمل بر استحباب می شود. ولو بعد از غسل، میت را مس کنی، غسل مس میت مستحب است.

سوال: روایت، موثقه است؟

جواب: بله؛ اما هر جا که ما به چیزی امری داشتیم و از آن طرف دلیل آمده است که لازم نیست، این امر، حمل بر استحباب می شود؛ چون که امر، ظهوری در وجوب دارد و نص در وجوب نیست. اگر نصی بر عدم وجوب آمد، این روایاتی که امر هم در آنها هست، حمل بر استحباب می شوند. در همه جا همین طور است و به عمار ساباطی منحصر نیست. اگر راویانی بالاتر از عمار، مثل زراره و محمد بن مسلم باشند، باز همین طور است. سندش موثقه است؛ چون خود عمار ساباطی به عنوان فطحی، معروف است. از باب فطحی بودن، متهم به موثقه است و صحیحه نیست. ولی روایتی از موسی بن جعفر(ع) دیدم که فرمود: "قد سألت ربّي أن یهبني عمّاراً"؛ یعنی از خدای خودم خواسته ام که عمار را به من ببخشد؛ چون آدم خیلی خوبی بوده و خیلی هم روایت داشته است. البته فطحی ها دوازده امامی هم بوده اند و دوازده امام را هم قبول داشته اند. عبدالله افطح را هم قبول داشته اند. ولی از روایت استفاده می شود که عمار در آخر عمرش مستبصر شده است.

اما عدم الفرق بین تحلّه الحیاة و ما لا تحل فلأنها من بدن المیت.

گفتیم که در قضیه طهارت و نجاست، اگر جزئی از بدن میت، لا تحله الحیاة است، مثل ناخن و موی بدن، نجس نیست و پاک است. اما در قضیه مس میت فرق نمی کند؛ اینها جزء بدن میتند و اگر دست به آنها خورد، غسل مس میت واجب می شود.

اما عدم الفرق بین المس الاختیاری و غیر الاختیاری...

این را هم که گفتیم.

اما نجاسة بدن المیت و نجاسة ما یلاقیه برطوبة...

گفتیم که غسل مس میت، مال بعد از سرد شدن بدن با موت است؛ یعنی اگر در اول مرگش، مس شود، غسل مس میت واجب نیست. ولی زمانی که گذشت و بدن میت، با موت سرد شد، آن وقت واجب است. این مسأله، مخصوص غسل است. اما در قضیه نجاست، به محض اینکه میت از دنیا رفت، بدنش نجس است؛ برای اینکه میت است و میت یعنی چیزی که روح از بدنش رفته است؛ لهذا بدنش نجس است. بقیه حیوانات هم همین طورند. پس نباید این دو مسأله را به هم قیاس کرد.

سوال: اینکه نجس است، در غسل چه اثری دارد؟

جواب: درباره غسل اثری ندارد؛ اما اگر دست با رطوبت به آن خورد، نجس است و فقط باید آب کشی و پاک شود و احتیاج به غسل ندارد.

عدم وجوب غسل مسّ در صورت سرد نشدن تمام بدن میت

مسألة ۵۲ انما یجب الغسل فیما اذا مس المیت بعد برد تمام بدنه؛ فلو برد بعضه دون بعض لم یجب الغسل.

اگر بعضی از اجزای بدنش سرد شد و بعضی دیگر از آنها سرد نشد، این چطور است؟ برای وجوب غسل، باید همه بدنش سرد بشود و اگر مقداری سرد شود و مقداری گرم باشد، فایده ندارد؛ برای اینکه حکمی که ذکر شده است، به حسب ظاهر روایات، در صورت سرد شدن تمام بدن است.

سوال: حد سرد شدن، چقدر است؟

جواب: اگر گرمی ای که بدن دارد، برطرف شود و دست که به آن می زنی مثل اینکه به دیوار دست می زنی، [سرد شدن صدق می کند.]

سوال: نمی شود بگوییم که آن قسمتی که گرم است، نجس باشد؛ ولی آن قسمتی که سرد است ...؟

جواب: نه‌؛ بحث در پاک و نجسی نیست. بحث در غسل مس میت است. در غسل مس میت، مجموع بدن باید سرد شده باشد.

سوال: اینهایی که قطع نخاع شده اند، پاهایشان ممکن است چند روز سرد شود ...

جواب: چون ظاهر ادله، همین است. علاوه بر ظهور ادله اگر شک کنیم و فرض کنیم که ادله، کافی نیستند و ما در حکم شک کردیم، مرجع، اصالة البرائة از وجوب غسل است. نمی دانیم که این عمل بر ما واجب شد یا نشد؟ اصل، برائت است.

عدم وجوب غسل در صورت مس بدن میت با مو یا مس موی بدن میت با بدن

مسألة ۵۲۴. إن مسّ بشعره بدن المیت أو مسّ شعر بدن المیت لا یجب الغسل الا أن یکون الشعر قصیراً معدوداً من اجزاء البدن فلا یترک فیه الإحتیاط.

در السنه فقها معروف است که اگر دستش به موی میت برسد یا موی خودش به بدن میت برسد، اعتبار ندارد؛ چون به روایات هم استدلال شده است. مشهور بین فقها این است که مس مو کفایت نمی کند و فرقی ندارد که ماسّ یا ممسوس باشد. دلیل بر این مطلب، صحیحه عاصم بن حمید است که چنین فرموده است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَیِّتِ إِذَا مَسَّهُ الْإِنْسَانُ أَ فِیهِ غُسْلٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا مَسِسْتَ جَسَدَهُ حِینَ یَبْرُدُ فَاغْتَسِلْ.[6]

روایت دارد که جسدش را مس می کنی. می گویند جسد میت، به مو صدق نمی کند. جسد میت، اعضایی اند که گوشت و پوست و استخوان دارند؛ اما بر مو، عنوان جسد صدق نمی کند.

و مثلها صحیحة محمد بن الحسن الصفار.

این روایت به همین مضمون است که عنوان جسد دارد.

حالا ما شبهه ای به ذهنمان آمده است و گفته ایم که موها فرق می کنند. اگر موهای دراز و ضخیمی اند، همین طور است که گفته اند. مثلا موی سر، خیلی دراز است و به همین صورت است که گفتیم. اما موهای ریزی که متصل به خود بدن هستند، نزد عرف از توابع بدن حساب می شوند. فإذن لا یترک الاحتیاط بمس هذه الشعور الرقیقة المتصلة بالبدن التی تعدّ من توابع البدن.

سوال: اگر آن قدر کوتاه باشند، لازمه اش این است که به بدن میت بخورد.

جواب: اگر به بدن خورد که دیگر به طریق اولی است. اگر نخورد، این طور است. یعنی ما گفتیم احتیاط کنیم؛ چون که جسد، توابعش را هم می گیرد و اینها از توابع بدن، حساب می شوند.

وجوب غسل در مس طفل میت در صورتی که بعد از چهار ماهگی سقط شود

مسألة ۵۲۵. یجب الغسل في مس الطفل المیت و لو کان سقطاً بعد تمام أربعة أشهر و یحسن ذلک قبل تمام أربعة أشهر أیضا. و لذا یجب الغسل علی أمّ الطفل الذی یخرج من بطنها السقط إن کان بارداً بالموت بعد تمام أربعة أشهر. و إن کان حارّاً فعلی الأحوط الإستحبابي.

مس جنین سقط شده ای که چهار ماهش تمام و چون روح در آن دمیده شده است، حالش حال آدم کامل است و هیچ فرقی با آدم بزرگ ندارد و غسل مس میت دارد. اما اگر چهار ماهش تمام نشده است، مسش غسلی لازم ندارد. گرچه احتیاط مستحبی است؛ اما لازم و واجب نیست. چون که هنوز روح در آن ندمیده و خارج نشده است، بنابراین میت حساب نمی شود. موقعی میت حساب می شود که روح در آن دمیده و از آن خارج شده‌ باشد.

تفصیل در وجوب غسل مس میت بر زنی که بچه در شکمش سقط شده است

لهذا در همین رابطه چیزی فرموده اند که مقداری هم به نظر ما محل اشکال است. گفته اند زنی که بچه اش در شکمش سقط می شود و این سقط بیرون می آید، باید غسل مس میت انجام دهد. خیلی از آقایان هم این را در رساله هایشان نوشته اند. خود زن به خاطر اینکه بدنش این میت را مس می کند، غسل مس میت دارد. این طور فرموده اند. ما گفته ایم که مگر شرطش این نبود که بدن میت سرد شود؟ اگر جنین سقط شده، در همان ابتدا خارج شد و هنوز بدنش گرم است و سرد نشده است، مس میت ندارد. پس باید تفصیل دهیم که آیا خروج این جنین و سقط، بعد از برودت یا [قبل از آن و ] همان اول کار بوده است که بدنش گرم بوده است؟ اگر در زمانی که بدنش گرم است، خارج شود، غسل ندارد. لذا ما این تفصیل را آورده ایم و حال آنکه آقایان تفصیل نداده اند. من نمی دانم چرا تفصیل نداده اند. گفته اند وقتی سقط جنین می شود و بیرون می آید، مادرش باید غسل مس میت کند و حال اینکه به نظر ما این تفصیل، تفصیل به موردی است که بالاخره اگر مُرد و بلافاصله بیرون آمد، مادرش برای چه باید غسل کند؟ بدنش هنوز گرم است. تا زمانی که گرم است، غسل مس میت ندارد.

سوال: معمولا داخل شکم می میرد و اگر مُرد، قطعا سرد است. به همین خاطر آقایان ...

جواب: نه؛ از خود داخل شکم مادر هم گرم است. به این زودی سرد نمی شود.

سوال: آن گرما مال بدنش نیست.

جواب: همین را هم گفتیم. این تفصیل را داده ایم که موارد این مختلفند. اگر زیاد مانده تا سرد شده و این حرارت، از بابت شکم مادر، عارضی است، آن هم اعتبار ندارد. اما اگر می دانیم که این تازه مرده و بیرون آمده است، دیگر متعارف در آدمی که تازه می میرد این است که بدنش گرم است و سرد نیست. به خصوص اگر دست گذاشتیم و دیدیم که بدن این جنین گرم است. اگر دیدیم گرم است، نباید تفصیل دهیم؟ ظاهرا که مقتضای قاعده تفصیل است و نمی دانم چرا علمای اعلام ایّدهم الله تعالی این تفصیل را نفرموده اند. تفصیل بین اینکه آن قدر طول کشیده باشد که بدن سرد شده است و وقتی بیرون آمد که دست رویش گذاشتیم، دیدیم سرد است و بین اینکه همان اول بیرون آمد و رویش دست گذاشتیم و دیدیم گرم است. اینها فرق می کنند. این تفصیل را ما در اینجا ذکر کرده ایم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo