< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام محتضر/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

باقی گذاشتن میت به صورت رو به قبله تا قبل از تشییع

بحث ما به مسأله ۵۳۵ رسید.

مسألة ۵۳۵. الأحوط وجوبا أن یبقی المیّت مسجّی إلی القبلة قبل نقله إلی محلّ آخر، فإذا نقلوه إلی محلّ آخر فلایجب ذلک.

یعنی بعداز آنکه در موقع فوت، رو به قبله اش کردند، احوط این است که بعد از فوت، تا تشییع جنازه، به همان حال رو به قبله بماند. البته اول چیز دیگری نوشته بودیم؛ نوشته بودیم تا اینکه به مکان دیگری نقلش کنند. ولی بعد به: "الی تشییع جنازته" تبدیلش کردیم. تشییع جنازه اش می کنند و دیگر از آن حالت، خارج می شود.

او طروّ حالة یعسر معها التوجّه نحو القبلة کلزوم وضعه فی الثلّاجة.

یا اینکه لازم است میت را در سردخانه بگذارند و معمولا این طور می کنند. در اینجا هم تکلیف رو به قبله کردن، ساقط و چیزی خارج از اختیار است.

اما راجع به اینکه [تکلیف] ادامه پیدا کند، می گوییم برای این است که تکلیف فقط برای حالت احتضار نیامده است؛ چون دارد: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَیِّتِ (نه عن المحتضر) فَقَالَ اسْتَقْبِلْ بِبَاطِنِ قَدَمَیْهِ الْقِبْلَةَ؛[1] سوال از خصوص محتضر نیست؛ بلکه از حکم میت است؛ پس معنی اش این است که بعد از موت هم باید رو به قبله باشد. اما ادامه اش تا کی باشد؟ مثلا می گوییم تا تشییع جنازه باشد؛ برای اینکه جزء بدیهیات و مسلمیات فقه است که در تشییع جنازه آزادند که میت را به هر صورتی، به طرف [قبر] ببرند. پس با تشییع جنازه، تکلیف، ساقط است. در سردخانه هم ساقط است؛ به علت اینکه: ﴿يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾[2] ؛ [رو به قبله کردن در سردخانه،] خارج از اختیار است.

 

سوال: روایتی داریم که اذا اشتدّ به النزاع قبل أن تخرج روحه، ینقل الی مکان مصلّاه؟

جواب: این کار از مستحبات در حال احتضار است.[3]

 

سوال: اضطرار که فرمودید، حکم ثانوی می شود؟ اگر امکانش هست، در سردخانه هم باید رو به قبله باشد.

جواب: بله؛ حکم ثانوی می شود. در سردخانه معلوم است که امکانش نیست. لازم نیست؛ چون گفته نشده است که میت در سردخانه، باید رو به قبله باشد.

 

سوال: در گذشته که سردخانه نبوده است ...

جواب: نه؛ سردخانه را هر طور که ساختند، دیگر همان را استفاده می کنند و تکلیف، ساقط است و الزامی نیست که رو به قبله بسازند.

 

وجوب رو به قبله کردن محتضر مسلمان بر هر مسلمان

مسألة ۵۳۶. یجب توجیه المحتضر المسلم الی القبلة علی کل مسلم و لا یجب الإستیذان من الولي.

اینکه میت را در حال احتضار، باید رو به قبله کنند، تکلیف هر مسلمان و از واجبات کفائیه است و لازم نیست به دستور ولی باشد؛ برای اینکه تکلیف در اینجا متوجه به ولی نیست؛ تکلیف متوجه به مسلمین است. این یک دلیل است. چون در روایت آمده است که "اذا مات منکم میت فسجّوه الی القبلة"؛[4] "سجّوا" ضمیر جمع دارد و مخاطبش کل مسلمین است و اختصاصی به ولی ندارد. نگفته است "فسجِّهِ"؛ یعنی شخص خاصی را خطاب نکرده است تا بگوییم مراد، ولی است. پس کل مردم به این تکلیف مکلفند.

نکته دوم این است که ولایت ولی، بعد از موت است؛ حال آنکه بحث ما در قضیه رو به قبله کردن، مربوط به حال احتضار و قبل از موت است که هنوز مسأله ولایت نیامده است. مسأله ولایت ولی، بعد از موت، مستقر می شود. اما توجیه به سمت قبله، قبل از موت است. بنابراین ولی نمی تواند در آن دخالتی کند.

 

سوال: در حال غسل هم اجازه ولی لازم است؟

جواب: این فقط درباره توجیه به سمت قبله است. بله؛ واجب است. آن چیز دیگری است. ولایت، بعد از موت ثابت است. اما قضیه توجیه به سمت قبله، قبل از موت است.

 

سوال: می توانیم بگوییم محتضر، در حکم میت است؟

جواب: در حکمش نیست. دلیلی ندارد.

 

آنچه در تلقین محتضر مستحب است

مسألة ۵۳۷. یستحبّ تلقین المحتضر الشهادتین و الإقرار بالأئمة الأطهار(ع) و کذلک سائر العقائد الحقّة و یستحبّ تکرارها إلی حین الموت.

برای محتضر مستحباتی هست. یکی از آنها این‌ است که مستحب است شهادتین را به او تلقین کنند؛ یعنی یک کسی کلمه کلمه، بلند شهادتین را می خواند تا او هم به قلب و دلش بخواند. اگر بتواند به زبانش و اگر نمی تواند به قلبش بگوید.

یکی یکی ائمه (ع) را پیش او اسم می برند که او هم تلقین شود. سائر عقائد حقه را مثل معاد و مسائل آن مثل صراط، حساب، کتاب و محشر را تلقین می کنند. همان تلقینی است که سر قبر می خوانند.

و یستحبّ تکرارها إلی حین الموت.

تا او میت نشده است، اینها را از شهادتین تا اقرار به ائمه اطهار (علیهم السلام) و تا "أشهد أنّ الموت حق و سؤال نکیر و منکر حق و الحساب حق و المیزان حق و الصراط حق و الکتاب حق"، همین طور تکرار و تلقین کنند تا اینکه از دنیا برود. این مستحب است.

اما دلیلش روایاتی است که داریم. از جمله آنها صحیحه حلبی از ابی عبدالله(ع) است که می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا حَضَرْتَ الْمَیِّتَ قَبْلَ أَنْ یَمُوتَ فَلَقِّنْهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ.[5]

اين روایت در باب ۳۶ است. در باب ۳۷ از ابواب احتضار، راجع به اقرار به ائمه اطهار علیهم السلام آمده است.

 

سوال: چرا این مستحب است؟

جواب‌: بر عدم وجوب، اجماع داریم. جزء واجبات نیست. اجماع و دلیل داریم بر اینکه یکی از واجبات، توجیه به سمت قبله است. واجبات، معین شده اند؛ لهذا هر چه خارج از این مدار باشد، مستحب است. یا مثلا فرض بفرمایید که بعدش، انجام غسل، کفن، دفن و صلاة، واجباتی معین هستند. غیر از اینها هر چه امر داریم، استحبابی است.

 

دعایی مستحب در تلقین مختصر

مسألة ۵۳۸. یستحبّ تلقین المحتضر بهذا الدعاء: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ وَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ وَ اعْفُ عَنِّی الْکَثِیرَ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللّهم ارحمنی فإنَّکَ رحیم".

اين دعای مخصوصی است که مستحب است به او تلقین کنند. این دعا پیش محتضر خوانده شود و محتضر تلقین شود که این کلمات را بگوید. صاحب وسائل(ره) این مطلب را در باب ۳۹ از ابواب احتضار آورده است.[6]

آنچه قرائتش برای راحتی محتضر مستحب است

مسألة ۵۳ یستحب لإراحة المحتضر قراءة یس و الصافّات و الأحزاب و آیة الکرسي و الآیة الرابعة و الخمسین من سورة الأعراف و الآیات الثلاثة من آخر سورة البقرة (آمن الرسول) و کلّ ما یمکن قراءته من القرآن.

برای راحت شدن میت، مستحب است که سوره‌ های یس، صافات، احزاب، آیة الکرسي، آیه ۵۴ از سوره اعراف و سه آیه آخر از سوره بقره، خوانده شود.

آیه ۵۴ تا ۵۶ از سوره اعراف می فرماید:

﴿إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ﴾[7] ﴿ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ﴾[8] وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ﴾ [9]

این آیات، جزء تعقیبات نماز صبح اند. یستحب لکل انسان حیٍّ عدلٍ من دون موت و لا احتضار أن یقرأ هذه الآیات بعد صلاة الصبح إن شاء الله. ان شاء الله فراموشش نکنید و خواندنش بعد از نماز صبح در هر روز، از مستحبات مؤکده است.

بعدش آیات آمن الرسول است که هم مستحب است، خوانده شوند. سه آیه در آخر سوره بقره هستند. این آیات می فرمایند:

﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ﴾[10] ﴿لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ﴾[11]

اینها آیات آمن الرسول اند که راوی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت دیدم از خانه ای از انصار، ظاهرا بین الطلوعین، عمودی از نور تا آسمان می رود و پایین می آید. پیامبر(ص) فرمود بروید بپرسید چه می خواند. ظاهرا آمن الرسول را می خواند. آمدند سوال کردند و گفت بله؛ من صبح ها آمن الرسول را می خوانم.

صاحب وسائل(ره) استحباب خواندن سوره یاسین و صافات را در باب ۴۱ از ابواب احتضار، ذکر کرده است.[12] باقی مواردی که مستحب است خوانده شوند، در کتب فقهیه و حدیث آمده اند و شرح ندارند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo