< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1401/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحنیط/احکام اموات/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

وجوب حنوط میت بعد از غسل

مسألة ۵٨۴. یجب بعد الغسل، التحنیط و هو إمساس الجبهة و الکفّین و الرکبتین (دو زانو) و رؤوس الإبهامین (سر انگشتان بزرگ پا) بالکافور (اینها مواضع سجده اند) و یستحبّ إمساس طرف أنفه ایضاً (طرف انف یعنی آخر بینی که مستحب است به کافور [مس شود.] مقصود نوک بینی است.) و إن زال عطر الکافور بمرور الزمن فلا یکفي مسّه. (اگر کافور خیلی مانده است، به طوری که عطرش رفته است، به درد نمی خورد. کافوری باید باشد که عطر داشته باشد.)

اما از جمله ادله اش، صحیحه حلبی است.

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحَنِّطَ الْمَیِّتَ فَاعْمِدْ (یعنی رو بیاور و قصد کن) إِلَی الْکَافُورِ فَامْسَحْ بِهِ آثَارَ السُّجُودِ مِنْهُ (مواضع سجود را مسح کن) وَ مَفَاصِلَهُ کُلَّهَا وَ رَأْسَهُ وَ لِحْیَتَهُ وَ عَلَی صَدْرِهِ مِنَ الْحَنُوطِ (اینها مستحبند. مواضع سجده واجبند؛ اما سر و ریش و روی سینه اش مستحبند. همه مفاصلش مستحبند. البته زانو هم جزء مفاصل است. زیر زانو مفصل است. اما بقیه مفاصل، مستحبند.) وَ قَالَ (حَنُوطُ الرَّجُلِ) وَ الْمَرْأَةِ سَوَاءٌ وَ قَالَ أَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ بِمِجْمَرَةٍ.[1]

سوال: فامسح که می گویند اگر از بالا بریزند، کفایت نمی کند و باید حتما دست بکشند؟

جواب: بله؛ مسح با مالیدن و امرار الید است. باید دست را با کافور رویش بکشانند.

دلیل وجوب حنوط در مواضع سجده

حالا چرا مواضع سجده را واجب می دانیم؛ اما بقیه را مستحب می دانیم. مواضع سجده در همه روایات آمده اند؛ اما بقیه در بعضی از روایات آمده اند و این خودش دلیل است بر اینکه مهم نیستند؛ اگر مهم بودند در همه روایات می آمدند. پس در مورد آنهایی که در بعضی [از روایات آمده اند]، می گوییم مستحبند. مثلا یک روایت، اینها را گفته است؛ اما بقیه روایات نگفته اند. می گوییم این مستحب است.

سوال: چرا مطلق بر مقید حمل نمی شود؟

جواب: چون مثبتین اند.

ان الأمر بجعل الکافور علی المساجد السبعة مضافا الی مسّها به کان مستحبا.

حالا مورد دیگری داریم که ظاهرا در اینجا ذکرش نکردیم. علاوه بر اینکه مسح با کافور مستحب است، مستحب است که قدری کافور رویشان بگذاریم. یجعل علی مواضع السجدة، شیئا من الکافور؛ یعنی اول مسحشان کنید و بعد مقداری کافور رویشان بگذارید. این هم مستحب است.

روایت عبدالرحمن بن ابی عبدالله می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَنُوطِ لِلْمَیِّتِ فَقَالَ اجْعَلْهُ فِی مَسَاجِدِهِ.[2]

در بعضی از روایات آمده‌است: "اجعله في مساجده".

صاحب وسائل(ره) هم در بابی همین را دارد که "باب وجوب جعل الکافور علی مساجد المیت" است.[3] پس احتیاطا هر دو کار را بکنند؛ هم مسح کنند و هم مقداری کافور بگذارند. چون صاحب وسائل(ره) تعبیر به وجوب کرده است. احتیاطش این است.

اما اینکه بویش برطرف نشده باشد، به دلیل انصراف ادله است. انصراف ادله به کافوری است که بو داشته باشد؛ چون غرض از آن عطر است. اگر بویش از بین رفته است، دیگری فایده ای ندارد.

عدم وجوب مراعات ترتیب در مس مساجد هفت گانه

مسألة ۵۸۵. لا تجب مراعاة الترتیب في مسّ المساجد السبعة و إن کان الأولی مسّ جبهته اوّلاً.

مراعات ترتیب نداریم. مثلا فرض کنید که در پیشانی و زانوها و سر انگشت ها و کف دست، مراعات ترتیب لازم نیست. هر کدام اول یا دوم بود، مهم نیست؛ چون در خیلی از روایات، همه باهم آمده اند. مثلا آمده است که به کل مساجد کافور می زنند و همه باهمند و ترتیبی ندارند. اما اولی در تقدیم جبهه است؛ چون در خیلی از روایات، خود پیشانی جداگانه ذکر شده و اول هم آمده است؛ بعد هم می دانید که مقوّم سجده، وضع الجبهة است؛ اما مثلا دست و زانو واجبند؛ ولی مقوّم سجده نیستند.

سوال: اگر دوبار سرش به مُهر خورد، دو سجده است.

جواب: بله؛ دو سجده است.

لهذا احتمال می دهیم که جبهه، از بقیه اهم باشد. این مسأله ی اهمیت است.

سوال: وقتی عطفشان با واو است، دیگر مطلق الجمع است. استحباب تقدیم جبهه، از عطف با واو برداشت نمی شود.

جواب: نه؛ همین که گفتم. آن که مربوط به مسأله نیست که جبهه، مقوم سجده است؛ به خلاف بقیه اعضا که مقوم نیستند.

سوال: تشبیه قضیه حنوط به سجده از کجا در آمده است؟

جواب: چون مساجد سجده را داریم.

گفتیم که ترتیب واجب نیست؛ اما اولویت دارد. بهتر این است که اول، جبهه باشد؛ به خاطر اینکه به صورت جداگانه ذکر شده و به خلاف بقیه مساجد سبعه، مقوم سجده است. مقوّم سجده، وضع الجبهة علی الأرض است؛ اما وضع الیدین و الرکبتین مقوّم نیست. مثلا اگر آدم یادش رفت که پیشانی اش را بر سجده بگذارد، سجده نکرده و باطل است؛ اما اگر پیشانی اش را گذاشت و در اثر فراموشی زانوهایش را بر زمین نگذاشت، سجده اش صحیح است. چون که جبهه نسبت به سجده، رکن و قوام است.

سوال: تنزیل مواضع حنوط به سجده، فقط در حد این است که مکانهایش را بگوید. اما چه عموم تنزیلی داریم که به سجده تشبیهش کنیم و بگوییم که چون جبهه در سجده مقوم است، در اینجا هم مقوم باشد؟

جواب: در روایت هم مواضع سجده آمده است. روایت می فرماید: "فَاعْمِدْ إِلَی الْکَافُورِ فَامْسَحْ بِهِ آثَارَ السُّجُودِ مِنْهُ ... "؛ خود سجده، موضوعیت دارد. نمی شود منکر شویم.

بهتر بودن تحنیط میت قبل از تکفین

مسأله ۵۸۶. الأفضل أن یحنّط المیّت قبل التکفین و إن کان في اثناء التکفین کان صحیحا أیضاً.

بهتر این است که بعد از غسل، اول میت را حنوط کنند و بعد کفنش کنند. اما اگر همان طور که کفنش می کنند حنوطش کنند، اشکالی ندارد. مخصوصا که در روایات هم آمده است. روایت یونس می فرماید:

"... ثُمَّ ابْسُطْ عَلَیْهَا الْإِزَارَ ثُمَّ ابْسُطِ الْقَمِیصَ عَلَیْهِ وَ تَرُدُّ مُقَدَّمَ الْقَمِیصِ عَلَیْهِ ثُمَّ اعْمِدْ إِلَی کَافُورٍ مَسْحُوقٍ فَضَعْهُ عَلَی جَبْهَتِهِ مَوْضِعِ سُجُودِهِ وَ امْسَحْ بِالْکَافُورِ عَلَی جَمِیعِ مَفَاصِلِهِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ ... ."[4]

می فرماید که قمیص، ازار، مئزر و امثال اینها را این گونه روی هم بگذار. "ثُمَّ اعْمِدْ إِلَی کَافُورٍ مَسْحُوقٍ فَضَعْهُ عَلَی جَبْهَتِهِ مَوْضِعِ سُجُودِهِ"‌؛ روی قضیه سجده تاکید دارد. "وَ امْسَحْ بِالْکَافُورِ عَلَی جَمِیعِ مَفَاصِلِهِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ". قرن یعنی بالای سر‌ و سمت پیشانی. "الی قدمه" یعنی تا پاهایش. منظور این است که اثنای کفن هم آمده است؛ پس اشکالی ندارد.

سوال: از همین روایت می شود فهمید که کافور را از بالا به پایین بزنند يعنی از پیشانی شروع کنند، بهتر است؟

جواب‌: بله؛ بهتر است. من قرنه الی قدمه برای تعمیم و مستعمل در تعمیم است؛ یعنی همه بدنش. در مورد همه بدن، از کله سر تا ناخن پا می گوییم. حالا اگر از ناخن پا شروع و تا کله سر تمام شد، صدق می کند. این، قید موضوع است. خودمان در فارسی هم می گوییم که از کله سر تا ناخن پایش. حالا حتما نباید از بالا شروع شود؛ بلکه از پایین شروع شود، اشکال ندارد. مثلا آدم که غسل می کند، اول سر و گردن است. اما بعد در جنب راست و چپ، اگر به جای اینکه از شانه هایش شروع کند، از پایش شروع کند، اشکالی ندارد. از پای راستش شروع کند و بالا رود تا به شانه اش برسد؛ بعد هم از پای چپ شروع کند و از پایین به بالا رود تا اینکه به شانه هایش برسد؛ این اشکالی ندارد.

سوال: در غسل چنین است؛ اما در وضو باید از بالا باشد.

جواب: بله؛ معلوم است. غسل را داریم می گوییم. در وضو بحث دیگری هست.

سوال: در خود غسل هم بعضی ها می گویند که شستن از بالا به پایین مستحب است.

جواب: شاید مستحب باشد. واجب نیست.

سوال: اینجا در مورد حنوط هم می توانیم بگوییم مستحب است که از پیشانی شروع شود.

جواب: بله؛ همه چیز ممکن است.

عدم جواز تحنیط میت محرِم

مسألة ۵۸۷. لا يجوز تحنیط المحرم الذي یموت في الحج قبل إکمال سعیه و في إحرام عمرة التمتّع قبل التقصیر.

کسی در حال حج بوده و از دنیا رفته است. حج و عمره فرق می کنند. اگر در حال حج است، حنوطش قبل از اکمال سعی جایز نیست؛ چون حنوط جزء عطر است و تا قبل از اکمال سعی نباید به بدنش برسد. اگر در حال عمره است، قبل از اتمام تقصیر، نباید حنوط شود. چون در روایات داریم که تجهیز میت، مُحرِم و مُحِلش مثل هم است "الا أنه لا یمس طیبا" یا "الا في الکافور". کافور نباید نزدیکش برود.

حالا سوال این است که در امر حج که می گوییم تا اکمال سعی و در امر عمره که می گوییم تا تقصیر، دلیلش چیست؟

سوال: دیگر آن از إحرام خارج می شود.

جواب: نه؛ با سعی خارج نمی شود. در تقصیر بله؛ اما در سعی نه.

سوال: سعی برای حاجی مُحل طیب است.

جواب: بله؛ علتش این است که مرده از زنده که بالاتر نیست. طیب در حج تا اکمال سعی، بر زنده حرام است. بعد از اکمال سعی، چیزهایی از جمله بوی خوش حلال می شوند. بیست و چهار چیزند که حرامند. اما در عمره، بعد از اتمام تقصیر است.

روایت موثقه سماعه می فرماید:

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ یَمُوتُ فَقَالَ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ بِالثِّیَابِ (یعنی ثیاب کفن) کُلِّهَا وَ یُغَطَّی وَجْهُهُ (صورتش هم پوشیده می شود) وَ یُصْنَعُ بِهِ کَمَا یُصْنَعُ بِالْمُحِلِّ غَیْرَ أَنَّهُ لَا یُمَسَّ الطِّیبَ.[5] (از بوی خوش باید اجتناب کنند.)

سوال: پس عمره هم که می گوییم، عمره تمتع است؛ نه عمره مفرده.

جواب: در عمره مفرده هم جایز نیست. آن مربوط به نساء است. این [عدم جواز] تا تقصیر است.

علامه(ره) در تبصره می فرماید: "الحرام کالحلال الا في الکافور فلا یقربه".[6] الحرام کالحلال یعنی المحرم کالمحل.

وجوب تحنیط میت زنی که همسرش وفات کرده است

مسألة ۵٨٨. المرأة التی توفّي زوجها و إن وجب علیها الحداد بترک الزینة و استعمال العطر و لکن یجب تحنیطها اذا ماتت.

زنی است که مردش فوت کرده است. این تا چهار ماه و ده روز در عده وفات است. بر زن در ایام عده وفات واجب است که حداد بگیرد. در ایام حداد، استعمال عطر حرام است. حالا اگر در ایام حداد، این زن فوت شد، ربطی ندارد و استعمال کافور برایش اشکالی ندارد؛ چون که آن حداد مال زمانی است که زنده بود و اگر مُرد، تکلیف ساقط می شود.

کراهت معطر کردن میت با سایر عطرها غیر از کافور

مسألة ۵۸ یکره تطییب المیت بالمسک و العنبر و العود و سائر العطور أو خلطها بالکافور.

میت فقط با کافور معطر می شود. اگر بخواهند عنبر، مشک و غیره با آن مخلوط کنند، کراهت دارد. این به دلیل روایت مفضّل بن عمر و صحیحه محمد بن مسلم است که می فرمایند:

وَ (عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ وَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع ... وَ لَا تَمْسَحُوا مَوْتَاکُمْ بِالطِّیبِ إِلَّا الْکَافُورِ ... .[7]

فقط کافور و نه چیزهای دیگر.

همچنین در صحیحه یعقوب بن یزید آمده است:

وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... وَ لَا یُحَنَّطُ بِمِسْکٍ.[8]

و صحیحه داود بن سرحان می فرماید:

وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِی فِی کَفْنِ أَبِی عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءِ، إِنَّمَا الْحَنُوطُ الْکَافُورُ ... .[9]

گفته اند که کراهت دارد.

سوال: حرمت برداشت نمی شود؟

جواب: بله؛ برداشت می شود؛ اما فتوای اصحاب این است که در حد کراهت است. البته باید کم باشد که نگویند با کافور و مسک حنوط شد و الا باطل است. باید اغلبش کافور باشد. اگر مختصری مخلوط کنند، عیب ندارد‌؛ اما کراهت دارد. ولی در بعضی روایات ذریره را دیدم. ذریره هم عطری است. ظاهرا آن اشکالی ندارد؛ چون در بعضی از روایات، آمده است.

سوال: پس مسک خالی حرام است.

جواب: مسک خالی، باطل است. حتما باید کافور و کافور هم حتما باید غالب باشد.

استحباب مخلوط کردن تربت امام حسین با کافور

مسألة ۵۹۰. یستحبّ خلط التربة الحسینیة – علی صاحبها السلام – بالکافور و لا یمسّ به الّا مواضع یلیق بشأن التربة و لا تکون التربة بقدر یسلب صدق الکافور.

مستحب است که تربت امام حسین علیه السلام را با کافور مخلوط کنند. ولی باید مواظب باشند به جاهایی بزنند که خلاف شأن تربت نباشد. آن وقت خلط تربت هم نباید طوری زیاد باشد که کافورش مستهلک شود و مختصری تربت مخلوط کنند. روایتی در این باب داریم که وسائل در باب دوازدهم از ابواب تکفین آورده است. بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ التُّرْبَةِ الْحُسَیْنِیَّةِ مَعَ الْمَیِّتِ فِی الْحَنُوطِ وَ الْکَفَنِ وَ فِی الْقَبْرِ.[10] از جمله روایات باب، روایت محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری است که می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الْفَقِیهِ ع أَسْأَلُهُ عَنْ طِینِ الْقَبْرِ (یعنی قبر امام حسین(صلوات الله علیه)) یُوضَعُ مَعَ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ هَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ أَمْ لَا فَأَجَابَ وَ قَرَأْتُ التَّوْقِیعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ (یعنی نامه را خواندم و از روی آن نوشتم) تُوضَعُ مَعَ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ وَ یُخْلَطُ بِحَنُوطِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[11] (می گذارند و با حنوط مخلوط می کنند.)

کلمه "فقیه" برای تقیه بوده است. اسم نمی بردند. معلوم است که امام(ع) است. اینها که نقل کنند و فقیه بگویند، فقیه دیگری را قبول نداشته اند. تعبیر به فقیه از ائمه(ع)، اصطلاحی هم بوده است. عبد صالح، راجع به موسی بن جعفر گفته می شد. عن العالم و عن الفقیه هم داریم. شاید کلمات دیگری هم داشته باشیم که در مورد ائمه(ع) مصطلح است.

تقدیم غسل میت بر حنوط در مصرف کافور موجود

مسألة ۵۹۱. اذا قلّ الکافور و لم یسع الغسل و الحنوط، قدّم الغسل و إن لم یسع لجمیع المساجد اکتفی ببعضها مع تقدیم الجبهة.

مقداری کافور هست که برای غسل و حنوط کافی نیست. میت هم باید با آب کافور، غسل و هم باید حنوط شود. غسل، مقدم است. اینجا در شرحش نوشته ایم به جهت اینکه وجوب حنوط، وجوب شدیدی نیست. حتی بعضی از علما قائل به استحبابش شده اند. لهذا عند التزاحم، قطعا غسل مقدم است. اگر مقداری کافور داریم و حنوط به جميع مواضع نمی رسد، اما به دو یا سه موضع می رسد، به همان اندازه که می رسد، باید انجام دهیم.

سوال: اولویت با کدام موضع است؟

جواب: اولویت با جبهه است؛ به همان ادله ای که قبلا عرض کردیم.

استحباب گذاشتن دو جریده همراه میت در قبر

مسألة ۵۹ یستحبّ وضع جریدتین مأخوذتین من النخل في القبر مع المیّت.

مستحب است که دو جریده یعنی دو شاخه از درخت نخل ببُرند و همراه میت بگذارند. صاحب وسائل(ره) چند باب هم راجع به این موضوع دارد که کاری به آنها نداریم. در صحیحه جمیل آمده است. حالا جریده چقدر است؟ اینجا "قدر شبرٍ" یعنی به اندازه یک وجب دارد.

وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: قَالَ: إِنَّ الْجَرِیدَةَ قَدْرُ شِبْرٍ تُوضَعُ وَاحِدَةٌ مِنْ عِنْدِ التَّرْقُوَةِ إِلَی مَا بَلَغَتْ مِمَّا یَلِی الْجِلْدَ (یکی از آنها را از حد گلو می گذارند) وَ الْأُخْرَی فِی الْأَیْسَرِ مِنْ عِنْدِ التَّرْقُوَةِ إِلَی مَا بَلَغَتْ مِنْ فَوْقِ الْقَمِیصِ.[12] (دیگری را از بالای پیراهن می گذارند. یکی را زیر کفن از پوست بدن و دومی را از بالای کفن می گذارند؛ به همین صورتی که عرض کردیم.)

منتهی در بعضی روایات یک ذراع دارد. نیم ذراع و یک ذراع. متعارفش در حدود پنجاه، شصت سانت است که الان می گذارند. اما یک ذراع، چهل سانت نیست و تقریبا بالای پنجاه سانت می شود. مقداری بیشتر است.

بحث بعدی در مورد نماز میت است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo