< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دفن میت/احکام اموات/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

اگر شخصی در چاه افتاد و مرد و خارج کردنش امکان نداشت

مسألة ۶۲۶. إذا سقط في البئر و مات فیه فإن لم یمکن إخراجه منه سدّ بابه و جعل قبراً له ولو کان البئر ملکاً للغیر وجب تحصیل رضاه.

اگر ممکن است میت را بیرون بیاورند، بیرون بیاورند و اگر ممکن نشد، همان جا قبرش می شود و سر چاه را می پوشانند. دلیلش روایت علاء بن سیابة است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ النُّمَیْرِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی بِئْرٍ مُحَرَّجٍ (یعنی مضیّق باشد؛ یعنی چاهی که درب آن تنگ باشد و خیلی سخت است یا نمی شود داخلش رفت و بیرون آمد) وَقَعَ فِیهِ رَجُلٌ فَمَاتَ فِیهِ (کسی در آن افتاد و فوت شد) فَلَمْ یُمْکِنْ إِخْرَاجُهُ مِنَ الْبِئْرِ أَ یُتَوَضَّأُ فِی تِلْکَ الْبِئْرِ (حالا اگر کسی در چاه مرده است، آیا می شود که از آن وضو بگیرند؟) قَالَ لَا یُتَوَضَّأُ فِیهِ (حضرت(ع) فرمود: نه) یُعَطَّلُ وَ یُجْعَلُ قَبْراً (قبرش می شود) وَ إِنْ أَمْکَنَ إِخْرَاجُهُ أُخْرِجَ وَ غُسِّلَ وَ دُفِنَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُرْمَةُ الْمُسْلِمِ مَیِّتاً کَحُرْمَتِهِ وَ هُوَ حَیٌّ سَوَاءٌ.[1]

در اينجا هم نوشته ایم که باید به صاحب چاه مراجعه کنند و او هم چون تکلیف شرعی دارد، باید پولش را بگیرد و رضایت دهد. بله؛ او پولش را طلب دارد. اما باید هم رضایت دهد؛ چون تکلیف این است.

سوال: ضعف سندش چه می شود؟

جواب: منجبر به فتوای اصحاب است.

سوال: در وسائل نوشته شده است که: "رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْمُقْنِعِ مُرْسَلًا".[2] می گوید شیخ صدوق(ره) هم این را مرسله نقل کرده است. مرسلات صدوق می شود ...؟

جواب: بله؛ تا حدودی.

اصحاب به این مسأله فتوا داده اند و از نظر فقهی مسلّم است.

سوال: نماز بر این شخصی که در چاه مرده است و خارج کردنش امکان ندارد، در بالای چاه است؟

جواب: بله؛ همان بالای چاه بر او نماز می خوانند.

حکم طفلی که در شکم مادرش مرده و بقائش برای مادر مضر است

مسألة ۶۲۷. إن مات الطفل في بطن أمّه و کان بقاؤه مضرّاً بأمّه، وجب إخراجه برفق ولو اضطرّ إلی تقطیعه جاز، و لکن یقوم به زوجه إن کان خبیراً في ذلک و الّا فالمرأة الخبیرة؛ و إن لم توجد فرجل من المحارم و إن لم یوجد فغیر المحرم و إن لم یوجد خبیر مطلقاً فغیر خبیر یقوم بذلک.

زنی هست که صحیح و سالم است و بچه ای در شکمش مرده است؛ بچه را به نحوی در می آوردند که به مادرش ضرری نرسد. اگر به تکه تکه کردن بچه اضطرار پیدا شد و چاره ای نیست، باید تکه تکه اش کنند. لکن وقتی زن اجنبیه است، چه کسی این عمل را انجام دهد؟ زوجش این کار را انجام دهد. اگر زوجش نتواند، غیر زوج از زنان این کار را انجام دهند. اگر زنی نبود، یکی از محارمش اگر به موضوع خبره باشد، این کار را انجام دهد.

حالا اگر فرض کردیم اصلا [کسانی که گفته شدند] هم پیدا نمی شوند و اگر بچه را در نیاوردند، این زن می میرد، هر کسی آن را در بیاورد، اشکال ندارد.

سوال: به چه دلیل باید زوجش انجام دهد؟

جواب: به خاطر محرمیت است. به خاطر اینکه مربوط به عورتین او است، زوجش [باید انجام دهد].

سوال: در کل زایمان ها باید این حرف را بزنیم.

جواب: بله؛ معلوم است. حتی الامکان باید این طور باشد. منتهی [اینکه] زنی انجام دهد، از باب مجبوری است. چون که عورتینش در معرض دیدن هستند.

حکم بچه زنده در شکم مادر فوت شده

مسألة ۶۲۸. إن ماتت الأُم و کان في بطنها طفل حیّ وجب إخراجه من بطن أمّه و إن لم یحتمل بقاؤه حیّاً ثمّ یخاط الموضع؛ و إن امکن إخراجه من الجانب الأیسر تعیّن إن لم یکن فیه ضرر علی الطفل.

اگر به عکس شد؛ یعنی زنی فوت کرده است و بچه زنده ای در شکمش هست. باید در اخراج طفل از شکم مادر به صورت زنده، سعی داشته باشند.

می فرماید که اگر خارج کردنش از جانب چپ ممکن است، واجب است که از جانب چپ خارجش کنند. این فتوای فقهاست. یعنی جانب ایسر را پاره می کنند و بچه را درمی آوردند.

قال صاحب الجواهر(ره): "في الفقيه والمقنعة والمبسوط والجامع والتذكرة والتحرير وجامع المقاصد وغيرها من كتب المتقدمين والمتأخرين التقييد بالأيسر؛ بل في التذكرة نسبته إلى علمائنا ويشهد له مع ذلك ما في فقه الرضا عليه‌السلام من التقييد به ... مع موافقته للاحتياط ... بل نقل عن النهاية التي هي متون أخبار وعن السرائر الذي لا يعمل إلا بالقطعيات إلى غير ذلك."[3]

سوال: اگر نمی دانند که بچه زنده یا مرده است، باید بررسی کنند؟

جواب: احتیاطا باید بچه را دربیاورند. احتمالش که هست، کافی‌است.

مستحبات دفن

مسألة ۶۲۹. یستحبّ حفر القبر بقدر قامة انسان متوسط (قبلا تا حد ترقوه گفته بودیم. آن حد اصلی اش است. این مستحبش است که به اندازه قامت انسانی و تا حد سر باشد.) و دفن المیّت في أقرب مقبرة إلّا أن یکون للبعید جهة رجحان؛ کأن یکون المدفونون فیها من الصلحاء أو کان زوّار المقبرة أکثر. (اگر مقابری باشند که یکی از آنها نزدیک و دیگری دور است، مستحب است که در نزدیک دفن شود. مگر اينکه جهت رجحانی باشد؛ مثلا قبرستان دور، مدفن علما و صلحاء است.)

سوال: قریب نسبت به کجاست؟

جواب: نسبت به خانه اش. نزدیک به خانه شان باشد. ... شاید در بیمارستان مرده است.

و یستحبّ أیضاً وضع الجنازة علی الأرض قریباً من القبر و تکراره ثلاثاً و یوضع في القبر في الرابعة.

مستحب است که وقتی می خواهند میت را دفن کنند. یک دفعه او را به طرف قبر نبرند؛ برای اینکه "إنّ للقبر هولاً و خوفاً و دهشةً". به همین خاطر او را سه بار روی زمین می گذارند و سپس بلند می کنند و بعد در مرتبه چهارم، او را در قبر داخل می کنند.

سوال: این برای مرد است.

جواب: نه؛ برای زن هم هست. در سه بار گذاشتن و بلند کردن، فرقی بین مرد و زن نیست. لکن کیفیت دفن بین مرد و زن متفاوت است. آن چیز دیگری است. لکن سه بار، اعم از مرد و زن است.

و إن کان المیّت رجلاً یوضع علی الأرض بنحو یکون رأسه محاذیاً لآخر القبر ثمّ یدخل القبر في المرّة الرابعة.

یعنی سر میت مرد، محاذی آخر قبر می شود و سپس در قبر داخلش می کنند.

و إن کان امرأة ففي المرّة الثالثة توضع في جانب القبلة و تدخل في القبر من طرف عرضه.

میت زن را در جانب قبله می گذارند؛ سپس او را در مرتبه چهارم به صورت عرضی در قبر داخل می کنند. عرضاً یعنی به عرض نه به طول. به طول یعنی از ناحیه سرش. به عرض یعنی او را از ناحیه تمام بدنش در قبر داخل می کنند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo