< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/تیمم/ احکام تیمم

موضع سوم وجوب تیمم: خوف ضرر

الموضع الثالث: أن یخاف علی نفسه الموت أو حدوث المرض أو طول مرضه (اگر وضو بگیرد یا غسل بکند، جانش به خطر می افتد یا مریض می شود یا اینکه مرضش طولانی می شود.) أو شدّته أو صعوبة علاجه باستعمال الماء، ففي هذه الصور وجب عليه التیمّم. (مطلب، معلوم است.) و لکن إذا کان الوضوء بالماء الدافيء غیر مضرّ بحاله وجب علیه تدفأة الماء و التوضّؤ به. (اگر که آب را گرم کند و با آب گرم بخواهد وضو بگیرد ضرر ندارد، یقینا باید آب را گرم کند و با آب گرم وضو بگیرد یا غسل کند تا مریض نشود.)

این مطلب هم معلوم است.

 

سوال: این طور که می فرمایید سرما خوردگی هم ضرر حساب می شود؟

جواب: سرماخوردگی شدید و معتدّ به.

 

سوال: اگر امکانات گرم کردن نبود؟

جواب: اگر امکانش نبود که لازم نیست و باید تیمم کند. بحث ما در صورتی است که امکان داشته باشد.

 

سوال: اگر وضو بگیرد، باطل است؟

جواب: آن بحث دیگری است. حالا فعلا اصل مطلب را می گوییم.

 

عنونه فی الوسائل بباب جواز التيمّم مع عدم التمكّن من استعمال الماء لمرض و برد (هوا سرد است) وجُدري (آبله. در صد سال پیش که هنوز درمانش کشف نشده بود و مرض خیلی بدی هم بود، خیلی ها مبتلا می شدند و کور می شدند یا عوارض دیگری داشت و در صورتشان حالتی پیدا می شد) وكسر (شکستگی) وجرح (مجروح شدن) وقرح (دمل پیدا کردن) ونحوها". این عبارتی است که صاحب وسائل(ره) به کار برده است.[1] این باب پنجم از ابواب تیمم است که صاحب وسائل(ره) به این مباحث اختصاصش داده است.

 

سوال: منظور از کلمه جواز تیمم، وجوب تیمم است؟

جواب: بله؛ وقتی که‌ این‌ مسائل بود و مضر بود، دیگر قهرا تیمم واجب می شود.

 

از جمله روایاتش صحیحه داود بن سرحان است.

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ وَ بِهِ جُرُوحٌ (زخم) أَوْ قُرُوحٌ (دمل) أَوْ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ مِنَ الْبَرْدِ (هوا خیلی سرد است و می ترسد سرما بخورد) فَقَالَ لَا یَغْتَسِلُ وَ یَتَیَمَّمُ.[2] (غسل نکند و تیمم بگیرد.)

صحیحه احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از امام رضا(ع) همین طور است که حضرت فرمود: تیمم بکن.[3] نمی خواهد وضو بگیری یا غسل کنی و خودت رو مریض کنی.

روایات در این باب زیادند.

کفایت خوف ضرر در انتقال وظیفه به تیمم

مسألة ۶۶۷. یکفي في انتقال الوظیفة إلی التیمّم خوف الضرر وهو يحصل باحتماله العقلائي، فإن کان الإحتمال في نظر العقلاء مقبولاً کفی في ذلک.

وقتی که قضیه ضرر هست و تکلیف از بابت ضرر، به تیمم تبدیل می شود، میزان در آن، علم یا ظن به ضرر نیست؛ بلکه میزان خوف ضرر است. خوف ضرر یعنی همین مقدار که آدم بترسد. این ترس، با احتمال عقلایی حاصل می شود. میزان در ترس، احتمال عقلایی است. یک وقت احتمال خیلی ضعیف است که عقلا به آن اعتنا نمی کنند، اهمیت ندارد. اما اگر احتمالی است که اهمیت دارد و در دل انسان تشویشی حاصل می شود، این موجب خوف است.

 

سوال: یعنی همان ظن است.

جواب: نه؛ از ظن هم ممکن است پایین تر باشد.

سوال: عقلا به پایین تر از ظن اعتنا می کنند؟

جواب: بله؛ ‌اعتنا می کنند. احتمال قوی است. احتمال می دهد که اگر این راه را برود، دیوار بر سرش خراب می شود. ظن هم ندارد. اما اگر احتمال معتدّ بهی می دهد، نباید برود.

 

خوف ضرر، میزان است و میزان در خوف، احتمال عقلایی است.

منشأش روایات متعدده است که میزان در حکم به تیمم را خوف ذکر کرده اند. حالا چند روایت از این روایات را می خوانیم.

یکی از روایات از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی صاحب الرضا است که از امام رضا(ع) نقل کرد که حضرت فرمود:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ مُوسَی بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ جَمِیعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع ... أَوْ یَکُونُ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ الْبَرْدَ فَقَالَ لَا یَغْتَسِلُ یَتَیَمَّمُ.[4]

حضرت(ع) خوف را ميزان قرار داد که اگر خوف هست، باید تیمم کند.

همچنین در صحیحه داود بن سرحان از امام صادق (ع) آمده است:

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع ... أَوْ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ مِنَ الْبَرْدِ فَقَالَ لَا یَغْتَسِلُ وَ یَتَیَمَّمُ.[5]

یعنی اگر از بابت سرما بر خودش می ترسد، تیمم کند. حضرت(ع) خوف را ملاک قرار داده است.

 

سوال‌: خوف، شخصی یا نوعی است؟

جواب: نه؛ شخصی است.

 

صحیحه داود رقی می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع ... قَالَ لَا تَطْلُبِ الْمَاءَ وَ لَکِنْ تَیَمَّمْ فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ التَّخَلُّفَ عَنْ أَصْحَابِکَ فَتَضِلُّ وَ یَأْکُلُکَ السَّبُعُ.[6]

سوال کرد که در قافله ای هستیم و داریم می رویم. حالا من احتیاج به وضو یا غسل پیدا کردم. آیا پیاده شوم و به سراغ چاه بروم و آب بکشم و وضو بگیرم؟ حضرت(ع) فرمود: نه؛ بر تو می ترسم که از قافله جدا و گرفتار سبُع شوی. یک حیوان درنده به جانت بیافتد و تو را تکه پاره کند. لهذا از قافله جدا نشو.

عبارت صحیحه عبدالله بن سنان در باب شانزدهم این است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ فِی اللَّیْلَةِ الْبَارِدَةِ وَ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ التَّلَفَ إِنِ اغْتَسَلَ فَقَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَمِنَ الْبَرْدَ اغْتَسَلَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.[7]

اگر می ترسد که با غسل کردن تلف شود، باید تیمم کند.

در صحیحه دیگری آمده است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِی رَجُلٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فِی السَّفَرِ وَ لَیْسَ مَعَهُ إِلَّا مَاءٌ قَلِیلٌ وَ یَخَافُ إِنْ هُوَ اغْتَسَلَ أَنْ یَعْطَشَ قَالَ إِنْ خَافَ عَطَشاً فَلَا یُهَرِیقُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ لْیَتَیَمَّمْ بِالصَّعِیدِ فَإِنَّ الصَّعِیدَ أَحَبُّ إِلَیَّ.[8]

کسی مقداری آب همراهش هست. اما می ترسد که اگر این آب را صرف وضو کند، چون در بیابان برهوت است و آب گیر نمی آید، دچار عطش و از تشنگی تلف شود. حضرت(ع) همین جا خوف را ذکر کرد و فرمود: "إِنْ خَافَ عَطَشاً (اگر از عطش می ترسد) فَلَا یُهَرِیقُ مِنْهُ قَطْرَةً". (از این آب یک قطره هم نریزد. این آب را نگه دارد تا بعدا تشنه نشود و از آن استفاده کند.)

و مثله صحیح الحلبي و موثقة سماعة. و الخوف يحصل بالإحتمال المعتنی به لدی العقلاء.

 

سوال و جواب: عیب ندارد؛ فعلا بحث خوف است. آنجا بحث خوف نیست. اینجا موضوعیت در بحث خوف است.

 

سوال: روایات، خوف شخصی را گفته اند؛ چرا خوف عقلایی را فرمودید؟

جواب: نه؛ همان خوف، احتمال عقلایی است. خوف شخصی با احتمال عقلایی حاصل می شود.

 

سوال‌: مقابل هم نیستند؟

جواب: نه؛ خوف شخصی است. اما این خوف شخصی با چه احتمالی حاصل می شود؟ یک احتمال ضعیف و یک احتمال قوی داریم. احتمال ضعیف، احتمالی است که معمولا عقلا به آن اعتنا نمی کنند. اما احتمال قوی است که مورد اعتنای عقلاست و این، میزان است.

 

سوال: اگر خودش ترسید ولی این مقدار خوف شخصی که برای او ایجاد شده است، عقلا اعتبارش نکردند، این چطور می شود؟

جواب: نه؛ میزان همان احتمال عقلایی است.

 

سوال: یعنی می توانیم بگوییم که خوف، خوف نوعی است.

جواب: نه؛ خوف هم شخصی است. اما اندازه اش طوری است که وقتی به عقلا عرضه می شود، همه به او می گویند که رعايت کن. مثلا می گویند از این کوچه نرو؛ یک مرتبه دیوار بر سرت خراب می شود یا این سفر را نرو؛ یک مرتبه کشتی ات غرق می شود. اینها احتمالاتند. اما احتمالات را باید به عقلا عرضه کنیم و ببینیم نظر عقلا چیست؟

 

سوال: یعنی این خوف شخصی هست؛ ولی مناط و ملاکش ...

جواب: بله. ملاکش عقلا است.

 

وجوب تیمم بر کسی که چشم درد دارد و آب برای چشمش مضر است

مسألة ۶۶٨. من کان به رَمد و کان الماء مضرّاً لعینه، وجب علیه التیمّم.

کسی که مبتلا به رمد است چه کند؟ رمد یعنی درد چشم. چشمانش قرمز شده اند و مبتلا شده است. این شخص باید تیمم کند. این را برای چه ذکر کرده است؟ یک مرتبه احتمال ندهیم که در اینجا باید چشمانش را بگذارد يا دستمالی روی چشمانش بگذارد و وضوی جبيره ای بگیرد. این، غلط است. کسی که به قرمزی چشم مبتلا شد و چشمانش درد گرفت، باید تیمم کند. مثل زخم های دیگر نیست و فرق می کند. مثلا دستش [زخمی] شود، جبيره است. اما در خصوص چشم، چنین نیست؛ برای اینکه رمد چشم، مرضی در انسان است. همان طور که وقتی انسان به هر مرضی مبتلا شد، باید تیمم کند و وضو ساقط است و با زخم فرق می کند. اگر صورتش زخم شد یا استخوانش شکستگی پیدا کرد، جای جبيره است و باید جبيره بگیرد. اما اگر مبتلا به مرضی در صورتش مثل قرمزی چشم شد، آن جای تیمم است.

 

سوال: یعنی اگر کسی اشتباهی به چشمش زد و مثلا جراحتی برداشت، باید وضوی جبيره ای بگیرد؟

جواب: بله؛ مصداق مرض یا زخم است؟ اگر زخم است، باید وضوی جبيره ای بگیرد. اگر مرض است، باید تیمم بگیرد.

 

اگر به‌ خاطر ضرر تیمم بگیرد و قبل از نماز یا بعد از آن به انتفای ضرر علم پیدا کرد

مسألة ۶۶ إن تیمّم لخوف الضرر أو الیقین به ثمّ علم بانتفاء الضرر قبل الصلاة بطل تیمّمه؛ و إن صلّی ثمّ علم بذلک فصلاته صحیحة.

کسی خوف ضرر پیدا کند و تیمم هم بکند، اگر تا حین نماز خوفش ادامه پیدا کرد، تیممش درست است و نماز را هم خواند و بعد از نماز متوجه شد که اشتباه بوده است. مثلا این ضرری را که فکر می کرده، وجود نداشته است. این دو صورت دارد؛ یک صورت این است که خوف داشت و تیمم هم کرد و قبل از نماز متوجه شد که اشتباه کرده است؛ در این صورت، تیممش باطل است و باید وضو بگیرد و نماز بخواند. اما اگر خوفش تا نماز ادامه پیدا کرد و نماز را هم خواند و بعد از نماز فهمید که اشتباه کرده است، هم تیمم و هم نمازش صحیح است.

این اصل مسأله است و اما دلیل بر آن چیست؟ اینجا چند مسأله هست. یکی اینکه اولا آیه شریفه دارد: ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[9] [که در صورتی است که] آب نبوده است. اینجا بحث سر این است که آب هست ولکن استعمالش ضرر دارد. پس یک مطلب باید اضافه کنیم که مستفاد از روایات این است که ضرر هم به منزله فقدان الماء است؛ یعنی چه آب نباشد و چه آب باشد؛ ولی استعمالش مضر باشد. فرقی ندارد. این هم از روایات استفاده می شود؛ چون در آیه نیامده است؛ اما در روایات آمده است. این یک مسأله است.

مطلب دوم این است که می گوییم اگر تا بعد از نماز فهمید، نماز صحیح است. مربوط به این بحث است که آیا این خوف، طریقی یا موضوعی است؟ اگر خوف، طریقی باشد، معنی طریقی این است که هیچ اعتباری به آن نیست؛ هر وقت معلوم شد که این خوف واقعیت نداشته و از بین می رود، حکمش هم از بین می رود. ولو اینکه بعد از نماز باشد. لکن نظر ما این است که این خوف در خود روایات و در همه جا آمده است و هیچ وجهی ندارد که عنوان خوف را بر طریقی حمل کنیم. خود خوف، موضوعیت دارد. خوف، موضوعیت داشت و وضع این است که این خوف، تا وقت نماز ادامه پیدا کرد. چه زمانی راجع به این قضیه خوف میزان است؟ موقع اقامه نماز. آیه شریفه می فرماید: ﴿اذا قمتم الی الصلاة﴾[10] . میزان وقت "قمتم الی الصلاة" است. فرض این است که این زمانی که قام الی الصلاة در همان موقع خوف ضرر را داشت. خوف ضرر هم موضوعیت داشت و در حالی که می خواست نماز بخواند، وظیفه اش چه بوده است؟ بایستی تیمم کند؛ چون که خوف داشته و خوف هم موضوع تیمم بوده است و این هم طبق تکلیفش عمل و تیمم کرده و نماز را هم خوانده‌ است. در چه زمانی؟ حین اقامة الصلاة. "اذا قمتم الی الصلاة". بعد از نماز کشف خلاف شد. برای اینکه موضوع برای تیمم حین اقامة الصلاة، خوف بود و خوف هم وجود داشت. موضوع وجود داشت و نماز را خواند؛ نمازش صحیح است.

اگر طریقی باشد که دیگر باطل است؛ در صورتی که قبل از نماز باشد. یعنی مثلا فرض کنید یکی دو ساعت قبل از نماز خوف داشت و تیمم هم گرفت؛ بعد هنوز وقت نماز نشده است، متوجه شد که اشتباه کرده و این خوف، بی مورد بوده است و آب هم برایش ضرر ندارد. حالا این تیممش باطل است؛ برای اینکه میزان، حین اقامه نماز است. فرض این است که این آدم حين اقامه نماز، هیچ خوفی ندارد. خوف که نداشت، وظیفه اش حین اقامه نماز، وضو یا غسل است. پس آن تیممی هم که گرفته بی مورد و باطل بوده‌ است. بنابراین در این مسأله، چند صورت بود و شقوق مختلف بود که الحمدلله همه را بیان کردیم. حالا اگر هم لازم شد، فردا دوباره تکرار می کنیم.

 

سوال: در بحث اجزاء، درست یا غلط باشد، نمی دانم؛ ولی اطلاقی را از آن استفاده می کردند. حالا باز این بیان، بيان قشنگی بود. می گفتند گفته است خوب. اما دیگر نگفته است که اگر بعد از نماز عذرت برطرف شد، دوباره اعاده کن. اطلاق داشته است و از اطلاقش استفاده کن و دیگر اعاده نیاز ندارد. حکم اجزا را دارد.

جواب: ولی مشروط است به اینکه موضوعی باشد. مثلا اگر طریقی باشد، مثل قطع است. بله؛ نتیجه اش این است که موضوعی شود. برای اینکه اگر کسی قطع پیدا کرد که آب برایش ضرر دارد و با قطع کاری انجام داد، قطع طریقی است. اگر بعدا کشف خلاف شد، باید اعاده کند.

 

سوال: ما از لفظ جبيره می فهمیم که در ... و رمد و امثالهم جزء مصادیق جبيره نیست؟ از این معنا؟

جواب‌: بله؛ از خود روایات جبيره، متعرض شده اند. جبيره در کجاست؟ در جایی است که جرح یا قرح یا کسر باشد. موضوعش اینهاست.

 

سوال: پس حضرت عالی، خوف را موضوع قرار داده اید.

جواب: بله؛ خوف، موضوعیت دارد.

 

سوال: طهارت، حکم واقعی است. حتی اگر انکشاف خلاف شود و موضوعی باشد، آن تاثیر را می تواند بگذارد؟ چون فهمیده است که این ... طهارتش نبوده است.

جواب: فهمیده است. اما در حین نماز، چه تکلیفی داشته است؟

سوال: متوجه شده که طهارتی که با این تراب گرفته است، در واقع، طهارت نبوده است ... .

جواب: اینکه شما می گویید، همان بیان طریقی است. اگر موضوعی شد، چون خود خوف را داشته و خوف هم برای این وظیفه تیمم، تمام الموضوع بوده است، بنابراین طهارت داشته و تیمم صحیح بوده است؛ چون موضوع، وجود داشته است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo