< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/تیمم/احکام تیمم

موضع پنجم: نیاز به آب موجود برای تطهیر بدن یا لباس نجس ئ

الموضع الخامس: (از موارد تیمم) أن یکون بدنه أو لباسه نجساً و کان ما معه من الماء قلیلاً لا یفي بتطهیرهما و التوضّئ أو الاغتسال، وجب استعمال الماء في تطهیر البدن و اللباس و التیمّم للصلاة. و لکن لو لم یجد ما یصحّ التیمّم علیه، توضّأ أو اغتسل بالماء و صلّی في النجس و جمع بینه و بین وظیفة العاري علی الأحوط.

بدن یا لباس کسی نجس است. حالا اگر بدنش نجس باشد، مطلب روشن تر است. چون اگر بدنش نجس است، بدلی ندارد و بدن باید پاک باشد؛ لهذا باید تیمم بگیرد. اما اگر لباسش نجس است، در اینجا می گویند احتمالی هست که بگوییم بدل دارد. برای اینکه اولا این لباس اگر ساتر عورت نیست، باید آن را دربیاورد و بدون آن نماز بخواند یعنی همین که به مقدار ستر عورت لباس پاک بر تن دارد کافی است و بقیه اش لازم نیست. و ثانیا اگر آن لباس نجس همان ساتر عورت اوست باز هم می گویند که ما بدلی داریم و آن این است که انسان نمازش را عاریا بخواند و لباس نجس را استفاده نکند. در این فرض هم، صوری وجود دارد. اگر "لا یأمن من الناظر المحترم" نشسته می خواند و اگر "یأمن من الناظر المحترم" ایستاده [نماز می خواند]. که در هر دو حالت، باید نمازش را به اشاره بخواند. یعنی رکوع و سجود را ایمائاً به جا بیاورد. این را صلاة عاریا می گویند. یعنی آدمی که برهنه و عاری است. اگر لباس، نجس باشد، ملحق به عاری و مثل کسی است که اصلا لباس ندارد. این طور باید نماز بخواند که گفتیم.

سوال: ایستاده هم به اشاره باشد؟

جواب: بله؛ ایستاده هم با اشاره باشد. اگر نشسته است هم با اشاره باشد.

 

سوال: فرمودید لباس نجس مثل عاریا است؟

جواب: بله؛ ... لباس نجس را هم به صلاة عاریا ملحق کرده اند.

 

سوال: یعنی کسی که لباس نجس دارد و وقت ندارد که آب کشی کند و مجبور است با لباس نجس نماز بخواند، باید با اشاره سجده و رکوع برود؟

جواب: بله؛ عاری است. باید لباس را در بیاورد.

 

سوال: مگر اینکه اگر لباس نجس را در بیاورد، مریض شود ...

جواب: آن حرف جدایی است. اگر که معذور و مجبور است که لباس را بپوشد چون سرما می خورد، بحث جدایی دارد. اگر این جور نیست و می تواند در بیاورد، باید در بیاورد.

 

سوال: این خلاف ارتکاز متشرعه نیست؟

جواب: نه؛ خود متشرعه فتوا داده اند به اینکه این طور است.

 

بعضی از معاصرین از جمله محقق خویی(ره) مخالفت کرده اند‌؛ ولی مشهور همین است. به این صلاة عاریا می گویند. گفته اند پس این بدل دارد و آن این است که تکلیفش صلاة عاریا می شود. این احتمالی است. ولی احتمال اقوی این است که همان تیمم باشد و اعتباری به این حرف نیست.

 

سوال: طبق این احتمال که می گوییم بدل دارد، وضو هم بدل دارد که تیمم است. بعد چطور شد که بدل این را بر بدل تیمم ترجیح دادیم؟ طبق همان احتمال اول که بگوییم عاریا بخواند. بدل داشت که عاریا بود. آن هم بدل دارد که تیمم بود. حالا در تعارض بین بدل این با بدل آن کدام اولویت دارد؟ آیا باید عاریا بخواند یا تیمم کند؟

جواب: همین هم مورد بحث است که وجه ارجحیت [چیست؟] یعنی باید بگردیم رجحانی پیدا کنیم تا یکی از آنها بر دیگری ارجح شود و تقدمی پیدا کند که در این مورد بحث کرده اند. مرحوم امام این را بحث کرده است که این در چه صورت و آن در چه صورت ارجح می شود. مثلا با تقدم زمانیشان یا مورد دیگری [ارجح می شوند]. موضوع بحث است. به هر حال به نظر ما می رسد که نوبت به این حرف ها نمی رسد و همان تیمم است.

 

اینجا هم گفته ایم که:

توضّأ أو اغتسل بالماء و صلّی في النجس و جمع بینه و بین وظیفة العاري علی الأحوط.

یک احتمال دیگر هم داده ایم که غسل کند یا وضو بگیرد و دو نماز بخواند‌؛ یکی در لباس نجس باشد و بعد لباس ها را هم در بیاورد و عاریا هم بخواند.

 

سوال: در این فرضی که گفته ایم، نمی تواند تیمم کند. این فرضش چیز دیگری است که اصلا نمی تواند تیمم کند.

جواب: و لکن لو لم یجد ما یصحّ التیمّم علیه... . این از بحث خارج است. این بحثی ندارد. اگر ما يصح التیمم ندارد، اصلا تیمم وجود ندارد. اگر این فرض باشد، "توضأ أو اغتسل". آن وقت دو نماز می خواند. یک نماز در لباس نجس است که احتمال می رود مثلا تکلیفش این باشد. یک احتمال هم این است که تکلیفش صلاة عاریا باشد. بین هر دو جمع می کند.

 

سوال: هر دو را به نیت وجوب [انجام دهد] یا یکی از آنها احتیاطی است؟

جواب: بله؛ احتیاطی است.

 

سوال: فرمودید در چه صورت دوبار نماز بخواند؟ ...

جواب: یکی را در لباس نجس و دیگری را هم عاریا با وضو بخواند. این هم از باب احتیاط است. این در صورتی است که ما يصح للتیمم وجود ندارد. دیگر تیممی در کار نیست. نوبت می رسد به اینکه باید وضو بگیرد و احتیاطا دو نماز بخواند؛ یکی را با لباس نجس و دیگری را هم عاریا به همان کیفیتی که گفتیم بخواند.

 

اذ طهارة البدن و اللباس واجب في الصلاة و لیس لها بدل. و أمّا الطهارة من الحدث فأیضا واجبة في الصلاة و لکن للطهارة المائیة بدل قد امر الشارع به عند الحاجة و هو التیمّم‌؛ فیتقدّم ما لیس له بدل علی ما له بدل؛ و هذا في البدن واضح و أمّا في اللباس فیصحّ ذلک في خصوص ساتر العورة.

چون خصوص ساتر عورت، واجب است و بدلی هم ندارد، پس مقدم می شود.

أو إذا کان مضطراً إلی لبسه. و إلّا وجب نزعه و التوضي بالماء أو الاغتسال به.

حالا مثلا به علت سرما یا چیز دیگر، به لباس مضطر است. مجبور است بپوشد.

و یمکن التشکیک في مورد نجاسة ساتر العورة أیضاً و ذلک لمشروعیة صلاة العاري بکیفیة خاصة مذکورة في محلّها، فتکون بدلاً عن الصلاة الاختیاریة و ذهب بعض إلی وجوب الصلاة في النجس عند الاضطرار.

همین اشکالی بود که گفتیم که حتی در مورد ساتر عورت بگوییم که ساتر عورت را در بیاورد و نماز عاریا بخواند. پس دو نماز بخواند؛ یکی با آن ساتر عورت نجس و دیگری هم به صورت عاریا.

موضع ششم برای تیمم: انحصار آب موجود به غصبی یا در ظرف غصبی

الموضع السادس: لو کان عنده ماء مغصوب أو کان الإناء الذي فیه الماء مغصوباً و لم یکن عنده غیرهما، وجب التیمّم.

آبی هست که غصبی است یا اینکه ظرفش غصبی است. حالا اینجا چه کند؟ آب و ظرف، منحصرند. دیگر چاره ای ندارد جز اینکه تیمم کند؛ چون که اگر بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند، به حرمت غصب مبتلا می شود و یقینا حرمت غصب ملاکش بالاتر است. آن هم وضو بدلی دارد که تیمم است؛ اما حرمت غصب، بدلی ندارد.

 

سوال: اگر حرمت غصب را مرتکب شد، نمی رویم سراغ فرض بعدی که حرام را انجام داده است و حالا بر فرض حرام، امر دیگری بگوید که وضویت اشکال ندارد؟ طبق فرمایشی که آقای نائینی(ره) می فرمود. الان وظیفه اش تیمم است و غصب نکند و غصب حرام است. حالا که حرمت را مرتکب شد، بگوییم وضویش صحیح است؛ به دلیل‌ اینکه بر فرض انجام معصیت، امر دیگری بر وضو می آید.

جواب: نه؛ محل بحث است. چه امری؟ آن، امر ترتبی می شود. امر ترتبی که ان عصیت فتوضّأ. خود نائینی(ره) در این مسأله اشکال کرده که آیا در اینجا ترتب صدق می کند یا نه. مقداری محل بحث است. کسی از علما نگفته است. همه گفته اند که وضو با آب غصبی، باطل است. اما اینکه اگر نمی دانم چه کرد و بعد صحیح شود، کسی متعرض نشده است.

 

سوال: ... مقربیتی ندارد.

جواب: بله؛ مقربیت ندارد که بخواهیم بگوییم امر ترتبی داریم. امر ترتبی یعنی ان عصیت فتوضأ. عصیانش به نفس غصب است. ترتبش اشکال خاصی دارد که حالا فرصت نیست دوباره عرض کنم. ترتب در اینجا قابل تطبیق نیست.

 

سوال: اگر در مسأله، قائل به جواز اجتماع امر و نهی شویم، وضویش صحیح است؟

جواب: خیر؛ کسی از اصحاب، به جواز اجتماع امر و نهی و اینکه بگویند وضو با آب غصبی صحیح است، قائل نشده است.

 

سوال: علامه مظفر ... .

جواب: نمی دانم.

 

سوال: در فتوا نیست. ظاهرا در مقام امتثال، قبول نمی کنند ...

جواب: بله؛ چون که امکان تقرب نیست. امکان تقرب با آب غصبی وجود ندارد. ندیدم کسی به این چنین جایی فتوا دهد. حتی مثل مرحوم امام که جوازی هستند، در این مسأله، چنین مطلبی را می گویند.

 

موضع هفتم: تنگی وقت نماز با وضو یا غسل

الموضع السابع: أن یضیق الوقت عن الوضوء أو الغسل بحیث لو توضّأ أو اغتسل، وقعت الصلاة أو جزء منها في خارج الوقت، وجب التیمّم.

وقت مضیّق باشد و تا بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند، به نماز نمی رسد. اما اگر تیمم کند، فرصت دارد که نماز بخواند. در اینجا بحث مفصلی داریم.

هذا هو المتسالم علیه بین الاصحاب بل ظاهر العلامة في المنتهی أنّه إجماعي، لأنّه نسب القول بخلافه إلی بعض العامّة و نسب إلی الشیخ حسین آل عصفور أنّه ذهب إلی کونه فاقد الطهورین.

لکن یکی از علمای شیعه بوده است که مخالفتی کرده است. اسمش شیخ حسن آل عصفور بوده است. ایشان گفته است که این آدم، فاقد الطهورین و نماز از او ساقط است. برای اینکه اگر بخواهیم بگوییم تیمم بگیرد، فرض این است که آب هست. وقت نيست؛ ولی آب هست. پس آب که بود، واجد الماء است. واجد الماء، وظیفه تیمم را ندارد. از آن طرف، بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند، آن هم باطل است؛ برای اینکه مفوت وقت است. تا بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند، وقت نماز از دستش می رود. چون مفوت وقت نماز است، پس باطل است. پس در نتیجه، گفته است که نه تکلیف به وضو و نه تکلیف به تیمم دارد. هر دو از او ساقطند و این آدم فاقد الطهورین است. هیچ کس هم حرفش را قبول نکرده است و همه جواب داده اند و گفته اند که این آدم فاقد الماء است. چون مراد از فاقد الماء، کسی است که یا آب ندارد یا اگر آب هست، از استعمال آن معذور است. اینکه وقت نماز از دستش می رود، خودش عذری است که دیگر قادر به استعمال آب نیست. پس این آدم، مثل فاقد الماء و وظیفه اش تیمم است. بقیه این طور جواب داده‌اند.

 

سوال: فاقد الماء تکوینا نمی تواند از این آب استفاده کند از حیث اینکه حقیقتا برایش ضرر دارد. اما در اینجا از حیث تشریع و وقت شارع نمی تواند استفاده کند. حقیقتا فاقد الماء نیست.

جواب: درست است. الممنوع شرعا کالممتنع عقلا. وقتی که چیزی امتناع و مشکل شرعی داشت، به منزله این است که عقلاً امکان ندارد. بقیه این طور جواب داده و گفته اند اینکه آدم وقت نمی کند و وقت نماز از دستش می رود، خودش یک عذری شرعی است و همین عذر شرعی، باعث می شود که فاقد الماء باشد. به حسب ظاهر آب دارد؛ اما از استعمالش معذور است. همین که معذور است، باز هم همین طور است.

 

بعدش "ثمّ" هم داریم؛ "ثم لو سلّمنا أن هذا المکلّف ...".

می گوییم که به حسب ظاهر ادله، واجد الماء است؛ چون که به حسب ظاهر، آب دارد. پس این آدم واجد الماء است. سوال می کنیم که این آدم که واجد الماء است، حالا برایش جایز است که آب را برای وضو استعمال کند و وضو بگیرد؟ نه؛ چون وقت از دستش می رود. وقتی که عاجز بود و نتوانست وضو بگیرد، نماز از او ساقط نمی شود؛ چون الصلاة لا تسقط بحال. پس نتیجه این است که این آدم، نمازی باید بخواند و وضو هم حق ندارد بگیرد. پس دیگر چاره ای ندارد جز اینکه تیمم کند. التیمم احد الطهورین.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo