درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
97/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائلی در سعی/سعی/اعمال عمره تمتع/کتاب الحج؛
در مساله اخیر گفتیم: اگر شروع سعی از مروه باشد، هر تعداد شوط که انجام شود، باطل است. لذا باید آن سعی رها کرده و دو باره از اول صفا شروع کند. ما این حکم را به استناد صحاح معاویة بن عمار[1] بیان کردیم.
کلام صاحب جواهر(ره) و استدلال ایشاناما صاحب جواهر (ره) میفرماید: اشکالی ندارد که در فرض مذکور بگوییم: تنها شوط اول باطل بوده و شوط بعد از آن، که از صفا شروع میشود، ابتدای سعی صحیح است. در این فرض، نیت کلی کافیست.
ایشان کلام خود را به دو روایت در باب دهم مستند نموده؛ که البته یکی از آنها روایت علی بن ابی حمزه بطائنی ملعون و دومی روایت علی بن صائغ و -ان شاء الله- معتبر است. اما روایت اول، به خاطر ضعف راوی طبق مبنای ما و محقق خویی(ره) هیچ اعتباری ندارد.
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ قَبْلَ الصَّفَا- قَالَ يُعِيدُ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَوْ بَدَأَ بِشِمَالِهِ قَبْلَ يَمِينِهِ فِي الْوُضُوءِ أَرَادَ أَنْ يُعِيدَ الْوُضُوءَ.[2]
حضرت(ع) در این روایت مثالی ذکر کرده که صاحب جواهر(ره) از همین مثال استفاده میکند. حضرت(ع) میفرمایند: شروعِ کسی که از مروه ابتدا کرده و به صفا آمده، باطل بوده و حال کسی را دارد که در وضو دست چپش را قبل از دست راست بشوید. اگر چنین وضویی باطل است، چنین سعیی هم باطل خواهد بود.
روایت بعدی روایت علی الصائغ است که حضرت(ع) در آن نیز همین نکات را فرموده است.
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَلِيٍّ الصَّائِغِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ رَجُلٍ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ- قَبْلَ الصَّفَا قَالَ يُعِيدُ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَوْ بَدَأَ بِشِمَالِهِ قَبْلَ يَمِينِهِ كَانَ عَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ بِيَمِينِهِ ثُمَّ يُعِيدَ عَلَى شِمَالِهِ.[3]
صاحب جواهر(ره) از این مثال استفاده کرده و میفرماید: اگر متوضئ اول از دست چپش شروع کند و بعد دست راست را بشوید، غَسل دست راست صحیح بوده و تنها لازم است -برای مراعات ترتیب- مجددا دست چپ را بشوید. میفرماید: ما نشنیدیم که کسی فتوا به بطلان همه وضو بدهد. این مساله در کتاب الطهاره آمده و در بحث وضوست. در محل بحث نیز مطلب همین است. مقیس و مقیس علیه مثل هم هستند. همانطور که قضیه شروع از مروه و ختم به صفا درست مثل شروع وضو با دست چپ است؛ همانطور که در وضو فقط شستن دست چپ باطل بود، در اینجا نیز فقط همان شوطی اول که از مروه به صفا رفته باطل است؛ چون خلاف ترتیب است. اما بعد از آن، که از صفا به مروه آمد، سعیش درست است.[4]
در روایت علی الصائغ آمده، "قَالَ يُعِيدُ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَوْ بَدَأَ بِشِمَالِهِ قَبْلَ يَمِينِهِ كَانَ عَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ بِيَمِينِهِ ثُمَّ يُعِيدَ عَلَى شِمَالِهِ"
این روایت عبارت "یعید علی شماله" را دارد که اثبات کننده کلام صاحب جواهر(ره) است.
اما روایت اول درمورد سعی فقط فرمود: "یعید". "قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ قَبْلَ الصَّفَا قَالَ يُعِيدُ"؛ یعنی شوط اول باطل است و باید هفت شوط دیگر برود. در حقیقت اینجا به دلیل اینکه در شوط اول است، باید سعی را از ابتدا اعاده کند. لذا اشکالی ندارد که ما "یعید" را در همین حد بگیریم.
در نتیجه استدلال صحاب جواهر(ره) منحصر به قیاس خواهد بود.
نقد فرمایش صاحب جواهر(ره):عبارت "يُعِيدَ عَلَى شِمَالِهِ" در روایت علی الصائغ به این معناست که غسل دست راست صحیح بوده و تنها شستن دست چپ لازم است. لذا نمیتوان گفت: این روایت فقط در مورد شروع از دست چپ است و دلالتی بر محل بحث ندارد.
بنابراین کلام صاحب جواهر(ره) هم صحیح است. این طور نیست که تشبیه ذکر شده هیچ دلالتی نداشتهباشد. بالاخره در آن إشعاری به مطلب وجود دارد. اما الآن باید این ظهور و دلالت را با جملهای که حضرت(ع) در صحیحه معاویه بن عمار فرمود، مقایسه کرده و ببینیم که ظهور کدامیک اقواست.
حالا باید به صحیحه معاویة بن عمار برگردیم تا قوت دلالی آن را بررسی نماییم.
حضرت در این صحیحه فرمود: "مَنْ بَدَأَ بِالْمَرْوَةِ قَبْلَ الصَّفَا فَلْيَطْرَحْ مَا سَعَى".
ظاهر این است که هر چه سعی انجام داده را باید رها کند. بنا بر انصاف ظهور صحیحه معاویة بن عمار در مطلب اقواست. لذا باید ظاهر را حمل بر اظهر -که اقوا دلالتاً است- کرده و از ظاهر صرف نظر نماییم.
اما اگر بخواهیم از ظهور این روایت صرف نظر کنیم، باید محملی بیابیم. لذا میگوییم: قیاس سعی به باب وضو، قیاس از تمام جهات نبوده و تنها از بابت شروع وضو را از جای بیمورد -یعنی دست چپ- است. هرچند سعیی که ابتدای آن مروه باشد نیز از جای غلطی شروع شده، اما در سایر حالات و احکام، دلالت صحیحه معاویه بن عمار، واضحتر است.
بنابراین باید گفت: حضرت(ع) فقط در مقام بیان این بوده که ابتدای سعی از محل غلطی است، همانطور که ابتدا شستن دست چپ در وضو اشتباه است. ثمره مطلب بطلان همه اشواط است. اما درباب وضو فقط غسل دست چپ باطل بوده و بقیه وضو صحیح است.
اما دلیل عدم تعارض دو روایت، تفاوت میزان ظهور آنهاست. چرا که گفتیم: ظهور یکی اقوی و از دیگریست.
جواز سعی سوارهمسألة ۳۳۷: لا يعتبر في السعي المشي راجلًا فيجوز السعي راكباً على حيوان أو على متن إنسان أو غير ذلك (چنانکه طواف را میتوان به صورت سواره انجام داد، سعی نیز چنین است. بلکه در سعی اگر بر دوش دیگری هم باشد، اشکالی ندارد.) و لكن يلزم على المكلف أن يكون ابتداء سعيه من الصفا و اختتامه بالمروة.[5]
كما جاز في الطّواف، يدلُّ عليه روايات، منها: صحيحة معاوية بن عمار[6] "سألته عن الرجل يسعى بين الصفا و المروة راكباً، قال: لا بأس، و المشي أفضل".[7]
حضرت(ع) فرمود: سعی سواره عیبی ندارد. اما سعی با پای پیاده، ثواب بیشتری دارد.
اعتبار انجام سعی از مسیر متعارفمسألة ۳۳۸: يعتبر في السعي أن يكون ذهابه و إيابه فيما بين الصفا و المروة من الطريق المتعارف، فلا يجزئ الذهاب أو الإياب من المسجد الحرام أو أيّ طريق آخر، نعم لا يعتبر أن يكون ذهابه و إيابه بالخط المستقيم.[8]
سعی صفا و مروه در یک مسیر مستقیم است و مکلف باید از همان خط مستقیمی که رفته، بازگردد؛ لذا اگر هنگامی که از صفا به مروه میرسد، نباید از سمت چپ به مسجد الحرام رفته و دور بزند. این عمل سبب بطلان سعی است. مکلف باید سعی را به صورت خط مستقیم انجام دهد. متعارف نیز همین است و از ابتدا سیره بر همین قائم شده است.
بحث دیگر، سعی از صفا به مروه لکن با حرکت به صورت عقب عقب رفتن است؛ یعنی پشتش را به طرف مروه کرده و این خط مستقیم را طی نماید. این نوع سعی جایز نبوده و خلاف متعارف است.
جواز نشستن بر صفا یا مروه یا بین آن دو برای استراحتمسألة ۳۴۰: يجوز الجلوس على الصفا أو المروة أو فيما بينهما للاستراحة، و إن كان الأحوط ترك الجلوس فيما بينهما.[9]
درروایت هم آمده که جایز است انسان مدت کمی -مثلا دو سه دقیقه- برای استراحت بر سر کوه صفا یا مروه، بنشیند. این کار منافاتی با موالات عرفیه ندارد. اما نشستن دو_سه دقیقهای در میان سعی، خلاف احتیاط است.
دلیل این مطلب دو روایت است. البته روایاتی نیز نشستن را چه در میان طریق و چه بر کوه اشکالی بیاشکال میدانند. روایت دیگری نیز به نشستن در میان طریق، اشکال کرده است. از این جهت گفتیم: احتیاط مستحب این است که انسان در میان طریق ننشیند؛ ولی نشستن بر روی دو کوه جایز است.