< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

97/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقوف در عرفات/اعمال حج/کتاب الحج؛

طواف مستحبی متمتع بعد از احرام حج

مسألة ۳۶۴: الأحوط أن لا يطوف المتمتع بعد إحرام الحج قبل الخروج إلى عرفات طوافاً مندوباً، فلو طاف جدّد التلبية بعد الطّواف على الأحوط.[1]

بنا بر احتیاط کسی که احرام حج را بیرون و یا داخل مسجد می‌بندد، نباید طواف واجب یا مستحبی به‌جا‌آورد. روایاتی بر این مطلب دلالت دارند که یکی از آن‌ها صحیحه حلبی است.

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَتَى الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ قَدْ أَزْمَعَ بِالْحَجِّ (تصمیم به انجام حج گرفت.) أَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ قَالَ نَعَمْ مَا لَمْ يُحْرِمْ.[2]

حضرت(ع) فرمود: تا محرم نشده، اشکالی ندارد که طواف به جا آورد. ولی اگر احرام بست دیگر نباید طواف کند.

روایت دیگر صحیحه حماد است. "مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... وَ دَخَلَ مُلَبِّياً بِالْحَجِّ فَلَا يَزَالُ عَلَى إِحْرَامِهِ فَإِنْ رَجَعَ إِلَى مَكَّةَ رَجَعَ مُحْرِماً وَ لَمْ يَقْرَبِ الْبَيْتَ- حَتَّى يَخْرُجَ مَعَ النَّاسِ إِلَى مِنًى عَلَى إِحْرَامِهِ..."[3] می‌فرماید: عیبی ندارد که احرام بسته و در مکه به مسجد الحرام برود. اما نباید به بیت نزدیک شود. مقصود از نزدیک نشدن به بیت، انجام طواف حول آن و حرکت به سمت عرفات است. گاهی برخی از استعمالات، کنایی هستند.

دو روایت بالا دلالت واضحی بر مطلب ندارند. معتبره اسحاق بن عمار نیز در مقابل آن‌هاست.

" وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: ... وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ مِنْ مَكَّةَ ثُمَّ يَرَى الْبَيْتَ خَالِياً فَيَطُوفُ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ عَلَيْهِ شَيْ ءٌ فَقَالَ لَا الْحَدِيثَ" [4]

روایت در مورد کسی است که احرام بسته و می‌بیند اطراف کعبه خلوت بوده و برای طواف مستحبی مناسب است. لذا از روی جهل طواف می‌کند. سوال از این است که به‌خاطر انجام این طواف -که نباید انجام می‌شد-، کفاره‌ای بر او واجب است یا نه؟ حضرت(ع) در جواب فرموده: این عمل تبعات و کفاره‌ای ندارد و موجب بطلان احرام نیست؛ تا لازم باشد دوباره محرم شود.

محقق خویی(ره) به استناد این روایت، قدری مردد شده و می‌فرماید: باید آن روایات را حمل بر کراهت کرده یا بگوییم: دلالتشان کافی نیست؛ چون این روایت معارض آن‌هاست.

لکن در این روایت، سوال از درستی یا غلط بودن این طواف نیست. سوال از این است که این عمل، موجب چیزی مثل کفاره یا اعاده احرام هست یا خیر؟ لذا این روایت منافاتی با منع تکلیفی ندارد؛ چرا که فرمایش حضرت(ع) فقط در نفی کفاره و اعاده و عدم باطل احرام است. ممکن است، بدی این عمل مفروض باشد. پس منافاتی با آن دو روایت وجود ندارد. دو روایت بالا بر این دلالت دارند که نباید این کار انجام شود، هرچند انجام آن موجب بطلان طواف نمی‌شود. محقق خویی(ره) نیز به همین دلیل قائل به احتیاط واجب شده‌است.[5]

اما دلیل این‌که امام چیزی درباره بد بودن این عمل نفرموده، وجود بیان منفصل در جایی دیگر است. گاهی مقیِّد به صورت متصل و گاهی منفصل بیان می‌شود؛ زیرا مصلحت تدریج اقتضا دارد که دلیل مقید به صورت متصل وارد نشود.

وقوف در عرفات؛ دومین واجب از واجبات حج

"الثاني من واجبات حج التمتّع: الوقوف بعرفات بقصد القربة، و المراد بالوقوف هو الحضور بعرفات من دون فرق بين أن يكون راكباً أو راجلًا ساكناً أو متحركاً"[6]

دومین واجب از واجبات حج، وقوف با قصد قربت در عرفات است.

وقوف معانی مختلفی دارد. گاهی وقوف به معنای ایستادن است؛ لذا به انسان نشسته، واقف نمی‌گویند. اما مراد از وقوف در عرفه در این‌جا، مطلق الحضور و بودن در عرفات است. فرقی ندارد که ایستاده، خوابیده، نشسته، سواره یا در حال قدم زدن باشد. پس وقوف در این‌جا به معنای ایستاده بودن نیست.

وقوف در عرفات باید به قصد قربت باشد؛ چون این عمل یکی از اجزای مهم حج است. خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ﴾؛[7] یعنی حج و عمره را از اول تا آخر برای خدا انجام دهید. پس همه این دو عمل، عبادی هستند؛ مضاف به این‌که عبادیت حج و عمره از مسائل مجمع علیهی‌ست که خلافی در آن وجود ندارد. پس باید با قصد قربت انجام شوند.

نکته دیگر این‌که آیه شریفه می‌فرماید: "لله"؛ نمی‌گوید: "للامر" که در این صورت دور لازم می‌آمد. دور یعنی توقف الشیء علی نفسه. اگر می‌گفت: "و اتموا الحج و العمرة للامر" -یعنی این عمل را به قصد این امر، به‌جا آوردید- امر مبتلا به دور می‌شد.

حدود عرفه

الثالثة: في بيان حدود عرفة و هي مكان معروف قد حدد في الروايات من بطن عرنة و ثوية و نمرة إلى ذي المجاز، و من المأزمين إلى أقصى الموقف كما في صحيحة معاوية بن عمار و أبي بصير و المرجع في معرفة ذلك هو أهل الخبرة و سكنة تلك البلاد[8] .

الآن معنای هیچ یک از این اماکن، معلوم نیست. مگر این‌که با علائمی که از سابق مانده یا به وسیله اهل محلی که به آن‌جا آشنایند، این اسامی را بشناسیم.)

حکم وقوف بر روی کوه

مسألة ۳۶۶: الظاهر أن الجبل موقف ، و لكن يكره الوقوف عليه و يستحب الوقوف في السفح من ميسرة الجبل[9] .

کوهی در وسط عرفات هست که نامش شاید جبل النور یا جبل الرحمه باشد. می‌فرماید: ظاهر این است که جبل نیز جزئی از موقف است؛ اصحاب هم همین‌طور فتوا داده‌اند. نظر مشهور نیز این است که رفتن بالای کوه و وقوف در آن کراهت دارد؛ نه این‌که جزء موقف نباشد.

در روایت آمده که سیره رسول خدا(ص) نیز چنین بود که در سفح الجبل -یعنی در دامنه طرف چپ کوه-، وقوف میکردند.[10] لذا انجام این کار به دلیل اقتدا به سنت رسول خداست. همچنین در روایت وارد شده که بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی، نقل کرده‌اند که امام(ع) در روز عرفه از خیمه بیرون آمد و همراه اصحاب به سمت کوه رفت. ایشان در دامنه کوه در جانب چپ رو به بیت ایستاد و شروع به خواندن دعا کرد.[11] در باب یازدهم از ابواب احرام حج و وقوف عرفه هم روایاتی‌ دال بر استحباب وقوف در صفح جبل وجود دارد.[12] اهل سنت اصرار دارند که به بالای کوه بروند و گویا این کار را مستحب می‌دانند. البته نمی‌دانیم که فتوایشان این است یا این کار آن‌ها، عملی عوامانه است. در هر صورت بنا بر فتوای شیعه، رفتن بالای کوه، کراهت دارد.

اعتبار اختیار در وقوف

مسألة ۳۶۷: يعتبر في الوقوف أن يكون عن اختيار، فلو نام أو غشي عليه هناك في جميع الوقت لم يتحقق منه الوقوف.[13]

این مطلب اجماعی‌ست که وقوف باید از روی اختیار باشد. لذا وقوف از اول ظهر تا غروب آفتاب توسط شخص غافل و بدون قصد، باطل است. لذا وقوف کسی که در عرفات کمی قبل از ظهر خواب برود و بعد از مغرب بیدار شود یا مغمی علیه یا مست گردد، باطل خواهد بود. فتوای همه همین است و می‌توان بر این امر ادعای اتفاق کرد. اما اگر مکلف کمی از ظهر گذشته و بعد از قصد بخوابد، عمل او صحیح است.

دلیل این حکم واضح است؛ زیرا برای آن امر داریم و امر تنها به حصه اختیاریه تعلق می‌گیرد. لذا نماز و روزه با غفلت و بدون حواس نیز صحیح نبوده و باید انسان از روی اختیار، قصد امتثال امر نماید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo