< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

97/12/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسائل/وقوف در عرفات/اعمال حج/کتاب الحج؛

ابتدا و انتهای وقوف در عرفات

مسألة ۳۶۸: الأحوط للمختار أن يقف في عرفات من أول ظهر التاسع من ذي الحجة إلى الغروب... [1]

بنا بر احتیاط مستحب حاجی باید از اذان ظهر تا غروب در عرفات بماند. در این‌جا تعبیر غروب آمده است. لکن با توجه به عنوان زوال حمره مشرقیه در بعضی از روایات، می‌گوییم: انتهای زمان وقوف، اذان مغرب است؛ یعنی حدود ربع ساعت، بعد از غروب آفتاب.

زمان انتهای وقوف در عرفات

ابتدا درباره مُنتهای زمان وقوف، بحث می‌کنیم.

در بعضی از روایات، عنوان غروب آمده است. ولی چون در بعضی دیگر زوال حمره مشرقیه را داریم، باید این احتیاط رعایت شود. صحیحه معاویة بن عمار چنین می‌فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْمُشْرِكِينَ كَانُوا يُفِيضُونَ قَبْلَ أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ فَخَالَفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَفَاضَ بَعْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ.[2]

"افاض" یعنی کوچ کرد و در آیه شریفه آمده: ﴿ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ﴾؛[3] چون اعیان و اشراف برای خودشان راه جدایی را درست کرده بودند و در عموم مردم نمی‌رفتند تا اشراف با فقرا مخلوط نشوند. آیه شریفه می‌فرماید: از آن راهی که همه مردم می‌روند، شما هم بروید و خودتان را از توده مردم جدا نکنید. البته این، بحث دیگری‌ست. مشرکین هم حج داشتند و در زمان جاهلیت هم حج برقرار بود؛ ولی ناقص و غلط. پیامبر(ص) آمد و آن را تصحیح نمود.

در این روایت می‌فرماید: مشرکین قبل از غروب آفتاب کوچ می‌کردند. ولی پیامبر(ص) با آن‌ها مخالفت نمود و بعد از غروب آفتاب کوچ کرد. دلالت این روایت واضح است. البته روایات دیگری نیز در این موضوع وجود دارد.

روایت بعد صحیحه یونس بن یعقوب است. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْبَجَلِيِّ وَ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَزَّازِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى نُفِيضُ مِنْ عَرَفَاتٍ (چه وقت از عرفات کوچ کنیم؟) فَقَالَ إِذَا ذَهَبَتِ الْحُمْرَةُ مِنْ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى الْمَشْرِقِ وَ إِلَى مَطْلَعِ الشَّمْسِ.[4] (حضرت(ع) فرمود: وقتی که حمره مشرقیه برطرف شد، کوچ کنید.)

روایت بعد نیز همین مطلب را افاده می کند.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى الْإِفَاضَةُ مِنْ عَرَفَاتٍ- قَالَ إِذَا ذَهَبَتِ الْحُمْرَةُ يَعْنِي مِنَ الْجَانِبِ الشَّرْقِيِّ[5] .

وقت اذان مغرب با زوال حمره مشرقیه فرا می‌رسد. حمره مغربیه هم که تقریبا یک ساعت بعد از اذان مغرب زائل‌می شود، انتهای وقت فضیلت نماز مغرب و نافله آن است. البته محل بحث ما درباره زوال حمره مشرقیه است. بنابراین نسبت به انتهای زمان وقوف-که همان غروب به معنای مغرب است- می‌توان فتوا داد و دیگر مطلب احتیاطی نیست.

زمان ابتدای وقوف در عرفات

و الأظهر جواز تأخيره إلى بعد الظهر بساعة تقريباً و الوقوف في تمام هذا الوقت و إن كان واجباً يأثم المكلف بتركه إلّا أنه ليس من الأركان، بمعنى أن من ترك الوقوف في مقدار من هذا الوقت لا يفسد حجّه، نعم لو ترك الوقوف رأساً باختياره فسد حجّه. فما هو الركن من الوقوف هو الوقوف في الجملة[6] .

محقق خویی می‌فرماید: صاحب جواهر مُصر است که ابتدای وقوف از اول زوال است.[7] قول مشهور نیز از نظر تبعیت کرده‌است. مرحوم امام هم قائل به همین قول است.[8] ولی عجیب این است که روایات دلالت واضحی بر این قول ندارند و مضافاً روایاتی خلاف آن نیز وارد شده است.

ابتدا چند روایت را می خوانیم.

ففي صحيحة معاوية بن عمار الواردة في صفة حج النبي (صلّى اللّٰه عليه و آله) أنه انتهى إلى نمرة (این مکان از عرفه خارج و از ملحقات مشعر -نه جزئی از آن- است.) و هي بطن عرنة بحيال الأراك (جایی که نزدیک اراک بوده، یقینا جزء عرفه نیست و خارج از عرفه و نزدیک به آن است.) فضربت قبّته (یعنی خیمه حضرت(ص) را نصب کردند.) و ضرب الناس أخبيتهم عندها (مردم هم خیمه‌هاشان را نزد خیمه رسول خدا(ص) برپا کردند) فلما زالت الشمس (ظهر که شد) خرج رسول اللّٰه (صلّى اللّٰه عليه و آله) و معه قريش و قد اغتسل و قطع التلبية حتى وقف بالمسجد (مسجد نمره) فوعظ الناس و أمرهم و نهاهم ثم صلى الظهر و العصر بأذان واحد و إقامتين ثم مضى إلى الموقف فوقف به[9] .

یعنی همه اعمال را خارج از عرفات انجام داد؛ غسل کرد و بعد سخنرانی فرمود و نماز ظهر و عصر را خواند. سپس به موقف آمد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: فَإِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى عَرَفَاتٍ- فَاضْرِبْ خِبَاءَكَ بِنَمِرَةَ (خیمه ات را این‌جا برپا کن) وَ نَمِرَةُ هِيَ بَطْنُ عُرَنَةَ دُونَ الْمَوْقِفِ وَ دُونَ عَرَفَةَ (خارج از عرفه است.) فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ يَوْمَ عَرَفَةَ (ظهر که شد در خارج از عرفه، غسل به جا بیاور) فَاغْتَسِلْ وَ صَلِّ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ (نماز ظهر و عصرت را بخوان) بِأَذَانٍ وَاحِدٍ وَ إِقَامَتَيْنِ فَإِنَّمَا تُعَجِّلُ الْعَصْرَ وَ تَجْمَعُ بَيْنَهُمَا لِتَفْرُغَ نَفْسُكَ لِلدُّعَاءِ فَإِنَّهُ يَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ[10] .

مستحب است که نماز ظهر و عصر با فاصله از هم اقامه شوند. اما دلیل این‌که حضرت(ع) فرمود: در آن روز به یک اذان و دو اقامه -یکی برای نماز ظهر و دیگری برای نماز عصر- اکتفا کن و بین دو نماز ظهر و عصر فاصله نیانداز، این است که او در این روز برای عبادت فراغ حاصل شده و باید زودتر مشغول عبادت شود؛ تا بتواند تا مغرب عبادت نماید.

عرفه روز درخواست از خداست. امام سجاد (ع) در این روز نگاهش به سائلی افتاد که از مردم درخواست کمک می‌کرد. حضرت(ع) بسیار ناراحت شد و فرمود: چرا در این روز، کسی باید از مردم و بندگان خدا، گدایی کند؟!. امروز، روز درخواست از خدا و روزی‌ست که امید می‌رود که جنین در شکم مادر به وسیله دعا سعادتمند شود.[11]

در موثقه ابی بصیر آمده است؛

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَنْبَغِي الْوُقُوفُ تَحْتَ الْأَرَاكِ فَأَمَّا النُّزُولُ تَحْتَهُ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ وَ يَنْهَضَ إِلَى الْمَوْقِفِ فَلَا بَأْسَ.[12]

فرمود: درخت اراک که درخت سایه داری‌ست، به درد وقوف نمی‌خورد. اما این‌که مقداری این‌جا بمانی تا ظهر شود و بعد از ظهر به موقف بروی، اشکال ندارد.

معنای کلام این است که دلیل بر امری خلاف وقوف از اول قائم شده است. لذا هرچند سیدناالاستاذ(ره) در ابتدا قائل به احتیاط شد ولی بعد فرمود: "و الأظهر جواز تأخيره إلى بعد الظهر بساعة تقريباً" یعنی این احتیاط، مستحب بوده و اظهر این است که تاخیر به مدت یک ساعت هم جایز است.

حکم صورتی که شخص در تمام وقت، وقوف نکند

بعد در ادامه مساله می‌فرماید:

"و الوقوف في تمام هذا الوقت و إن كان واجباً يأثم المكلف بتركه إلّا أنه ليس من الأركان، بمعنى أن من ترك الوقوف في مقدار من هذا الوقت لا يفسد حجّه، نعم لو ترك الوقوف رأساً باختياره فسد حجّه. فما هو الركن من الوقوف هو الوقوف في الجملة" [13]

بالاخره چه وقوف از اول ظهر باشد و چه یک ساعت بعد از ظهر، واجب است که تا مغرب شرعی ادامه پیدا کند. اگر انسان عمدا این کار را نکرد، گناهکار است. ولی چون همه وقوف رکن نیست و رکن تنها مسمای عرفی آن است، این مقدار هم موجب تصحیح حج می‌شود.

لهذا بهترین دلیل بر این مطلب همین است که هرچند کوچ عمدی قبل از غروب به مشعر، به صحت حج اشکالی وارد نمی‌کند، ولی موجب کفاره است. کفاره آن هم یک بدنه‌ است و اگر نتواند، باید در حج یا در راه یا در خانه هجده روز، روزه بگیرد.

اما در صورتی که همه وقوف رکن می‌بود، حج باطل می‌شد. لذا می گوییم: هرچند وقوف از ابتدا تا انتها واجب شده، ولی تنها مسمای آن از ارکان حج است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo