< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1400/01/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وضوی ارتماسی/وضو/کتاب الطهارة؛

وضوی ارتماسی

مسأله الوضوء الارتماسی یحصل برمس العضو فی الماء و یجب ان یکون الغسل مع مراعات الاعلی الی الاسفل فانه نوی الوضو حین ادخال العضو فی الماء کما اذا ادخل وجهه فی الماء فیجب ان يدخله من اعلی جبهته من الماء الی اسفل شیئا فشیئا. و کذلک یدخل یدیه من المرفق الی الساعد ثم الی الکفین ثم الی انتهاء الکفین من الاعلی الی الاسفل.

می توان به صورت ارتماسی وضو گرفت؛ یعنی به جای اینکه مشتش را پر از آب کند و به صورتش بزند، صورتش را در آب قرار دهد. اما باید مراعات الاعلی فالاعلی را بکند. یعنی جزء جزء از بالا به پایین را باید رعایت کند. پس باید از محل رویش مو، سر را در آب قرار دهد و کم کم به پایین بیاید تا به چانه اش برسد و به این صورت، رعایت اعلی الی الاسفل را بکند. شستن دست هم به همین صورت است؛ دستش را که می خواهد در آب قرار دهد، از مرفق شروع کند و خود مرفق داخل در حد است و باید شسته شود. مرفق، کمی بالاتر از آرنج و مجمع سه استخوان است که دو استخوان از آنها برای زراع است و یک استخوان از طرف بازو به سمت پایین می آید. پس از مرفق باید شروع کند و کم کم به سمت پایین بیاید تا به انتهای انگشتان برسد؛ این صورت، مطابق احتیاط است. شکل دیگری هم فرموده اند و آن این است که صورت و دستها، بدون قصد وضو در آب قرار داده شوند و بعد آنها را به قصد وضو با رعایت الاعلی الی الاسفل از آب، بیرون بیاورد. این صورت، آسانتر است. این موارد، مقداری بحث دارند.

اشکال محقق خویی(ره) به صورت دوم از شستن صورت و دستها

یک بحث این است که شکل دومی را که علما فرموده اند، محقق خویی(ره) قبول ندارد.[1] ما نوشته ایم که:

"هل یکفی نیة الغسل حين اخراج العضو عن الماء"

اگر موقع خارج کردن عضو از آب، شستن برای وضو را نیت کنیم، صحیح است؟

"ظاهر الاعلام صحته و کفایته (ظاهر کلمات اعلام، صحت این کار است) و خالف فیه المحقق الخویی. فقال ما حاصله: ان الظاهر من تعلق الأمر بعنوان طلب ایجاد ذلک العنوان و أحداثه دون ابقائه."

ایشان فرموده که وقتی که امر به عنوانی مثل شستن صورت و دست ها تا مرفق تعلق گرفت، در طلب احداث و ایجادش ظهور دارد. یعنی این نبود و ما ایجادش کردیم. اما اینکه ما در مرحله بقاء یعنی در حالی که دستمان در آب هست، نیت کنیم، ایشان می‌فرماید که این، خلاف ظاهر است. پس شق دوم باطل می شود.

بعد نوشته ایم: "والذی یکشف عنه انه لو امر بالغسل مرتين".

اگر چیزی متنجس بود و باید دوبار شسته می شد، می توانیم یک بار هنگام ادخال، شستن را نیت کنیم و شستن بار دوم را هم هنگام اخراج، نیت کنیم؟ جواب این است که این داخل و خارج کردن، یک بار شستن حساب می شود و دوباره که داخل و خارجش کردیم، بار دوم حساب می شود. نزد عرف این طور است؛ حال آنکه اگر فرمایش علما درست باشد، با یک بار داخل و خارج کردن، دوبار شستن حساب می شود و این، یقینا قابل قبول نیست. منشا این بیان این است که وقتی امر، به غسل، تعلق گرفت، همین که دستمان را در آب داخل می کنیم، ظاهر امر این است که با داخل کردن دست در آب، این ماهیت را به وجود می آوریم؛ غسل، ایصال الماء الی البدن بود که با این کار حاصل شد. اما موقعی که دستمان در آب هست و می خواهیم بیرون بیاوریم، یک غسل نیست و این را اخراج من الماء می گویند و بعید است که عرفا به آن غسل بگویند. پس ایشان می فرمایند: اگر امر، به عنوانی تعلق گرفت، ظهور در حدوثش دارد؛ نه بقائش؛ بقاء، تتمه حدوث است و عنوان جدایی ندارد و امتثال به آن حاصل نمی شود؛ امتثال به ادخال در آب، حاصل می شود. این ایراد محقق خویی(ره) بود. بنابراین محقق خویی(ره) این قسم دوم را قبول ندارد؛ چون که می فرماید که این، غسل نیست. پس بر بقای عضو در آب، امتثال امر صدق نمی کند. امتثال امر، به احداثش است نه ابقائش. حالا باید این مساله را بررسی کنیم.

اما بنا بر قول کسانی که صورت دوم از شستن یعنی قصد شستن هنگام خارج کردن دست از آب را قبول دارند، هیچ اشکالی به وجود نمی آید؛ چون شستن از بالا تا پایین هم رعایت شده است.

دو اشکال در وضوی ارتماسی

اما مطلب دیگری که داریم، راجع به مسح است. مسحی که می کشیم باید با آب کف دست باشد و از جای دیگر نمی توانیم برای آن، آب بگیریم؛ حالا وقتی نیت می کنیم که غسل وضوئی با خروج عضو از آب صدق کند، در اینجا آب جدیدی وجود ندارد و اشکالی ندارد که با آبی که روی کف دستمان هست، مسح کنیم؛ چون این آب، همان "بلة الوضوء" یعنی رطوبت ناشی از آب وضوست. اما اگر به صورت شق اول وضو بگیریم، یعنی با داخل کردن دست در آب از بالا به پایین، نیت وضو کنیم، این صورت که از نظر آقای خویی صحیح است، اشکالی پیدا می کند‌. آن اشکال این است که چون نیت وضو با ادخال دست در آب است و ابتدا کف دست از طرف مچ داخل می شود تا رعایت اعلی تا اسفل شود، وقتی که کف دستمان را زیر آب قرار می دهیم، امکان بیرون آوردن کف دست، بدون دوباره آب خوردنش، وجود ندارد. یعنی در اولین لحظه ادخال، وضو برای کف دست تحقق پیدا کرد و امکان ندارد که هم انگشتان را از بالا به پایین بخواهیم در آب ببریم و هم کف دست را از طرف دیگر بیرون بیاوریم. غسل هم با اولین لحظه دخول کف دست در آب، حاصل می شود و لحظات بعدی ای که دست در آب می ماند تا اینکه انگشتان فرو روند، خارج از وضوست و آب جدید و بعد از وضوست. اگر می خواهیم اعلی تا اسفل را رعایت کنیم، باید این کار را بکنیم. در این صورت، آب جدید که روی دست آمد، مسح با آن باطل است. حالا این دو اشکال را چطور حل کنیم. یک اشکال از آقای خویی(ره) بود و این هم یک اشکال دیگر است که هر کاری بکنیم، درست بشو نیست.

گفته اند که راه حلش این است که باید دست چپ را به صورت ارتماسی تا مچ بشوییم و بعد کف دست چپ را به صورت ترتیبی بشوییم. در این صورت هم در دست راست، آب جدید نیست؛ چون یک مشت آب گرفتیم تا دست چپ را بشوییم و هم در دست چپ، آب جدید نیست؛ برای اینکه دست چپ را با دست راست شسته ایم و می توانیم با آن مسح کنیم. پس راه حل قضیه این طور است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo