< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1400/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: چند مساله در شرایط وضو/وضو/کتاب الطهارة؛

اگر کسی غصبیت آب را فراموش کرد و با آن وضو گرفت

مساله ان نسی غصبیة الماء و توضأ به کان الوضوء صحيحا.

اگر کسی یادش رفت که آب، غصبی است و با آن وضو گرفت، وضویش صحیح است؛ برای اینکه نسیان، مسقط حکم از فعلیت است. نهی "لا تغصب" را داشتیم؛ اما در حال نسیان، از فعلیت، ساقط است و در این صورت، موجبی برای بطلان وضو نیست. موجب بطلان وضو، اجتماع امر و نهی بود و این تا موقعی است که نهی از فعلیت ساقط نشود. اگر نهی به سببی مثل نسیان، از فعلیت ساقط شد، مثل این است که نهیی نداریم و امر به وضو باقی می ماند و وضو در این صورت، صحیح است.

علما به این قائلند که نسیان الغاصب مستثناست؛ ولی در فتوای حضرت امام(ره) به این اشاره ای نشده است. تقریبا می توان گفت که این بیان، بیان درستی است. اگر غصب را کس دیگری کرده است و این شخص، آن را فراموش کرد، همان طور که گفتیم، وضو اشکالی ندارد؛ اما اگر خود شخص، غاصب بود و غصب خودش را نسیان کرد، گفته اند که مبغوضیت در نسیان الغاصب، باقی است. یعنی از نظر عرفی عقلایی، اگر انسان چیزی را خودش غصب کرد، حتی اگر نسیان کرد، حرمتش از فعلیت نمی افتد و بر مبغوضیت باقی است. لهذا باید تخصیص بزینم و بگوییم: "الا اذا کان الناسی هو الغاصب" یا اینکه بگوییم: "الغاصب هو الناسی". پس مشهور، نسیان الغاصب را استثنا کرده اند.

وضو با آب مباح در ظرف غصبی

مساله ان کان الماء المباح فی ظرف غصبی و لم یکن عنده ماء آخر وجب عليه التیمم ولو توضأ منه کان باطلا. و لو کان عنده ماء مباح آخر فلو ارتمس فی ذلک الماء الذی فی الظرف المغصوب او اخذه و صب منه الماء علی وجهه و یدیه للوضوء فوضوئه باطل. و لکن لو اغترف منه لوضوئه فوضوئه صحيح و ان ارتکب حراما بسبب التصرف فی المغصوب. و الوضوء من اواناء الذهب و الفضة علی الاحوط الوجوبی بحکم الوضوء من الظرف المغصوب.

قبلا به این مسأله اشاره ای کردیم و آن این است که اگر آب در ظرف غصبی باشد و مندوحه نداشته باشیم، یعنی آب وضو، منحصر در همین آبی است که در ظرف غصبی است، وضو با این آب، مطلقا باطل است؛ به این دلیل که وقتی شخصی می خواهد با این آب، وضو بگیرد، قدرت بر وضو ندارد مگر با این آب و در این صورت، امر به وضو، ساقط است. برای اینکه "الممنوع شرعا کالممتنع عقلا"؛ یعنی نمی تواند وضو بگیرد مگر اینکه عمل حرامی انجام دهد و چیزی که متوقف بر عمل حرامی شد، مثل ممتنع عقلی است که امرش ساقط است. در اینجا تزاحم بین امر و نهی شده و این، موجب سقوط امر از فعلیت می شود؛ چون ملاک نهی، غالب است. عبادت اگر امر نداشته باشد، باطل می شود.

اما اگر مندوحه باشد، یعنی آب مباح دیگری هم باشد که این شخص می تواند با آن وضو بگیرد، اگر از روی خباثت با این آبی که در ظرف غصبی است بخواهد وضو بگیرد، دو صورت دارد؛ یک صورت این است که به صورت ارتماسی وضو بگیرد؛ یعنی دستش را در کاسه آب بگذارد تا وضو ارتماسی بگیرد؛ در اینجا به خاطر اجتماع امر و نهی، وضو باطل می شود.

اما اگر وضویش را به صورت ترتیبی بگیرد، یعنی کفی از آب را از ظرف بردارد، این برداشتن کفی از آب مقدمه است و خود وضو نیست؛ وضو از موقع ریختن آب روی صورت شروع می شود و فرض این است که خود آب، مباح است ولی کاسه، غصبی است؛ پس عمل حرامی که صورت گرفته، در مقدمه عمل بوده و قدرت بر وضوی صحیح هم بوده است؛ چون آب مباح، در ظرف مباح دیگر هم بوده است؛ پس از این بابت، امر به وضو دارد. در اینجا اجتماع امر و نهی حاصل نشده است؛ چون بلند کردن کفی از آب، خود وضو نیست؛ بلکه مقدمه است. مقدمه اثری ندارد و موجب صدق اجتماع امر و نهی نمی شود. اجتماع امر و نهی، باید در نفس عمل وضو باشد و نفس وضو، غسلتان و مسحتان است که از شستن صورت شروع می شود. لهذا اگر وضو به صورت ترتیبی صورت بگیرد، عمل حرامی انجام شده ولی وضو، صحیح است. برداشتن آب از ظرف غصبی، عمل حرامی است؛ چون تصرف در کاسه است.

پس اگر مندوحه نبود، وضو مطلقا باطل است و اگر مندوحه وجود داشت و وضو به صورت ارتماسی گرفته شد، باز هم وضو باطل است و اگر مندوحه بود و وضو به صورت ترتیبی انجام می شد، صحيح است؛ ولی با عمل حرامی همراه می شود.

وضو در حوضی که یکی از آجرهایش غصبی است

مساله ان کان فی بناء حوض طابوق غصبی، فالوضوء منه صحیح و لکن ان عد وضوئه منه تصرفا فی المغصوب، فوضوئه حرام و ان کان صحیحا.

اگر حوض بزرگی باشد که وسط دیواره هایش، آجر غصبی ای وجود دارد ولی آب این حوض، مباح است، وضو در آن آب چه می شود؟ اگر امواج آب به آجر غصبی می خورد، مقداری اشکال دارد؛ چون تصرفی در مغصوب، حساب می شود. اما اگر این آجر در وسط دیواره حوض است و آب به آجر غصبی نمی خورد، وضو صحيح است. ولی بالاخره، وضو در این حالت، بی اشکال نیست و احتیاط دارد؛ ولی نمی توان گفت که حرام است؛ چون که وقتی وضو گرفته می شود، این آجر، وصل به آب نیست؛ بلکه داخل دیواره حوض و ستون است و اگر امواج آب به آن اصابت نمی کند، وضو اشکال ندارد.

وضو با آب حوض یا نهری که در مقبره تعطیل شده ای قرار دارد

مساله ان بنی حوض او نهر فی ارض کانت مقبرة الاموات ثم تعطّل فان لم یعلم وقفیتها لدفن الاموات فالوضوء منه صحيح و اما اذا علم ذلک و ان الحوض او النهر علی خلاف جهة الوقف، فلا یصح و لايجوز الوضوء منه.

اگر حوضی در مقبره تعطیل شده ای هست و این مقبره مثلا به پارک یا زمینی تبدیل شده است و واقف آن حوض را برای خصوصیت مقبره، وقف کرده است، وضو در آن، تا آخر، جایز نیست‌؛ ولی اگر واقف، چنین نیتی نداشته، وضو در آن حوض، اشکال ندارد.

اگر عضوی از اعضای وضو بعد از اتمام آن عضو و قبل از اتمام کل وضو نجس شود

مساله ان تنجس عضو من اعضاء الوضوء بعد ان تم وضوء ذلک العضو و قبل اتمام کل الوضوء لم یقدح فی صحة الوضوء.

اگر شخصی وضو گرفت و بعد دستش نجس شد، وضویش باطل نمی شود. البته باید بدنش را آب کشی کند، ولی وضویش صحيح است.

اگر عضوی غیر از اعضای وضو نجس شود

مساله ان کان عضو من اعضاء البدن غیر اعضاء الوضوء نجسا، کان الوضو صحیحا. و لکن ان کانت النجاسة فی موضع البول و الغائط کان الاولی تطهیرهما ابتدائا ثم التوضؤ.

وقتی آدم، وضو می گیرد، باید صورت، دست و محل مسحش پاک باشند. اما اگر مثلا شکمش نجس شده، وضویش صحیح است؛ چون اینها به هم ربطی ندارند.

اما در اینجا استثنایی وجود دارد و آن این است که اگر نجاست در موضع بول و غائط باشد، اولی این است که ابتدائا آنها تطهیر شوند و بعد وضو گرفته شود. البته وضو در این صورت، صحیح است؛ ولی باید موضع عورتش را برای نماز، آب کشی کند. مرحوم امام می فرمایند که در اینجا احتیاط اولایی هست که آب کشی عورتین را بر وضو مقدم کند. ظاهرا از روایات استفاده می شود که استنجاء بر وضو مقدم است. در این مورد، موثقه ابی بصیر را داریم که چنین می فرماید‌:

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنْ أَهْرَقْتَ الْمَاءَ وَ نَسِیتَ أَنْ تَغْسِلَ ذَکَرَکَ حَتَّی صَلَّیْتَ فَعَلَیْکَ إِعَادَةُ الْوُضُوءِ وَ غَسْلُ ذَکَرِکَ.[1]

ظاهرا حضرت(ع) فرموده که وضو و نمازت باطل است؛ چون بعد از نماز، یادت آمده است که عورتت را آب کشی نکرده ای.

ولی اصحاب این امر را بر استحباب حمل نموده اند و این به خاطر صحیحه علی بن یقیطین از ابوالحسن اول(ع) است که می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَخِیهِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی الرَّجُلِ یَبُولُ فَیَنْسَی غَسْلَ ذَکَرِهِ ثُمَّ یَتَوَضَّأُ وُضُوءَ الصَّلَاةِ قَالَ یَغْسِلُ ذَکَرَهُ وَ لَا یُعِیدُ الْوُضُوءَ.[2]

یعنی کسی بول کرده و یادش رفته است که خودش را آب کشی کند و وضو هم گرفت؛ حضرت(ع) فرمود: باید آن محل را آب کشی کند؛ ولی اعاده وضو لازم نیست.

پس به قرينه این صحیحه، روایت قبل را بر استحباب، حمل می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo