< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

99/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موضوع: کتاب الطهارة/ احکام آبها/ احکام آب باران

 

طهارت متنجس با نزول آب باران بر آنمساله یطهر المتنجس بنزول المطر عليه ان لم یکن فیه عین النجاسة و فی اللباس و الفراش لا یجب العصر. ولکن لا یصدق المطر علی نزول قطرات من السماء بل لابد من استمراره بنحو یصدق نزول المطر علیه عرفا.

نزول باران بر متنجسی که خالی از عین نجاست باشد، سبب تطهیر است.

برای تطهیر فرش، لحاف و چیزهایی که آب در آن‌ها نفوذ می‌کند، با دیگر آب‌ها باید آن‌ها را فشرد. لکن تطهیرشان با آب باران، نیازی به فشردن ندارد. البته باید توجه داشت که بر نزول چند قطره، باران صدق نمی‌کند و باید بارش استمرار داشته‌باشد.

در صحیحه علی آمده، عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَطَرِ يَجْرِي فِي الْمَكَانِ فِيهِ الْعَذِرَةُ فَيُصِيبُ الثَّوْبَ أَ يُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ يُغْسَلَ قَالَ إِذَا جَرَى بِهِ الْمَطَرُ فَلَا بَأْسَ.[1]

آب باران اگر در حال جریان بود، پاک کننده است؛ چون آب باران، معتصم است و با ملاقات نجاست، نجس نمی‌شود. مگر این‌که متغیر شود.

سند روایت معتبر است؛ چون خود صاحب وسائل(ره) آن را از علی بن جعفر نقل کرده است. این‌که صاحب وسائل(ره) حدیث نهم باب را از کتاب علی بن جعفر و حدیث دوم را به واسطه شیخ صدوق(ره) از علی بن جعفر نقل کرده، ممنوع نبوده و اشکالی ندارد.

در حدیث دوم باب می‌فرماید: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ يُبَالُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ يُغْتَسَلُ مِنَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ يُصِيبُهُ الْمَطَرُ أَ يُؤْخَذُ مِنْ مَائِهِ فَيُتَوَضَّأُ بِهِ لِلصَّلَاةِ فَقَالَ إِذَا جَرَى فَلَا بَأْسَ بِهِ.[2]

سوال در این‌جا از این است که آیا می‌توان با این آب وضو گرفت؟ حضرت(ع) فرمود: اشکالی ندارد؛ چون آب باران، معتصم است.

این بحث در هنگام نزول باران است. اگر باران، قطع شد، در این صورت باید دید آیا مجموع آبی که عذره در آن است، کر هست یا نه؟ اگر کر باشد، به خاطر کریت، معتصم خواهد بود. اما آب قلیل و کم‌تر از کر، نجس است. البته اگر ظاهر این حدیث در مورد هنگام نزول باران نباشد، باید بر آن هنگام حملش کرد.

ترشح آب باران با نزولش بر عین نجس بر موضع دیگرمساله ان ترشح المطر بنزوله علی عین النجس منه الی موضع آخر فان لم یکن فیه عین النجاسة و لم یتغیر اوصافه الثلاثة بالنجاسة کان طاهرا. کما اذا نزل المطر علی الدم و ترشح منه قطرات الی موضع آخر.

می‌فرماید: اگر باران در محلی ببارد که عذراتی وجود داشته باشد و آب به نقطه دیگری ترشح کند، آن ترشحات پاک هستند؛ زیرا ترشح از آب معتصم است؛ مگر در صورتی که ترشحات در اثر نجاست، متغیر شده باشند. مرحوم امام به خون مثال زده. ذکر این مثال به خاطر این است که تغیر آب باران با خون بسیار اتفاق می‌افتد. اما اگر آب باران زیاد و خون خشک باشد، ترشحش متغیر نشده و پاک خواهد بود.

نزول باران بر سقفی که حاوی عین نجاست است

مساله 57. ان نزل المطر علی سقف نجس و فیه عین النجاسة فما یترشح منه او ینزل من المیزاب او یَکِفُ (کفّ یکفّ به معنی چکه کردن سقف است) فی الداخل طاهر ما دام نزول المطر. و اما بعد انقطاعه فان علم ملاقاته للنجاسة فهو محکوم بالنجاسة.

اگر آب بارانی که بر سقف حاوی نجاست می‌بارد و کم‌کم به داخل نفوذ کرده یا از طریق ناودان به جایی منتقل شود، هنگام نزول متغیر شود، نجس است و در غیر این‌صورت حکم به طهارت آن می‌شود.

اما در فرضی که باران قطع شده، باید دید که آب جمع شده بر سقف، کر یا کمتر از آن است؛ اگر کر باشذ، نجس نمی‌شود و اگر از کم‌تر از آن باشد، نجس خواهد بود. حکم این صور واضح است. همه طبق قواعدی هستند که داریم. صدق عرفی آب باران متقوم به نزول باران است.

مطهر بودن آب باران بی واسطه یا با واسطه مساله اذا نزل المطر علی موضع النجس فهو یطهر. کما انه اذا جری المطر علی وجه الأرض فوصل الی موضع نجس تحت السقف و کان بحیث لا ینزل علیه المطر مباشرة لکن یصل الیه مع الواسطة فهو ایضا طاهر.

در این مساله دو فرع وجود دارد؛ یکی اینکه نزول آب باران بر موضع نجس و خیس کردن آن، سبب تطهیر است.

فرع دوم این است تطهیر قسمت زیر سقف در اثر نفوذ باران و جریان آب تا آن‌جاست. باران به طور مستقیم به زیر سقف نمی‌خورد. اما اگر جریان پیدا کرده و به اینجا رسید، سبب تطهیر قسمت‌های نجس آن خواهد شد. هرجا که آب باران، به آن جریان پیدا می‌کند و به آن جایی که باران می بارد وصل است، حکم آب باران را دارد. دلیل این امر، وحدت آب در نظر عرف است.

نحوه طهارت خاک با آب باران مساله التراب المتنجس الذی یصیر وحلا بنزول المطر علیه فان کان الماء واصلا الی جميع اجزائه فهو طاهر.

اگر باران بر زمینی خاکی و نجس ببارد و آن را گِل نماید، حاصل پاک خواهد بود؛ زیرا این آب به اجزاء خاک رسیده است. درست است که بعد از اینکه که گل شد، حالت مضاف پیدا کرده؛ اما قبل از آن مطلق و موجب تطهیر نجاست بوده است.

شیخ صدوق(ره) روایت کرده، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: سُئِلَ يَعْنِي الصَّادِقَ ع عَنْ طِينِ الْمَطَرِ يُصِيبُ الثَّوْبَ فِيهِ الْبَوْلُ وَ الْعَذِرَةُ وَ الدَّمُ فَقَالَ طِينُ الْمَطَرِ لَا يُنَجِّسُ.[3]

این مطلب، شدت اعتصام ماء المطر را می‌رساند.

البته این امر بعید به نظر می‌رسد؛ چون این آب حالت مضاف دارد. لکن در ابتدای بارش با وصف اطلاق به خاک رسیده و به محض وصول آن را پاک می‌کند. اما این‌که بعداً چه بلایی سرش می‌آید را کاری نداریم. مهم حین الوصول است که در آن حال مطلق و طاهر بود.

تطهیر با آب باران جمع شدهمساله اذا اجتمع ماء المطر فی مکان حین نزول المطر و لو کان اقل من الکر و غسل فیه شیء النجس و لم یتغیر احد اوصافه بالنجاسة کان طاهرا و مطهرا للمتنج

اگر در گودال کوچکی آبی کم‌تر از کر بود، در هنگام بارش حکم آب باران را دارد؛ زیرا صادق است که بگویند: این آب متصل به باران است. لهذا اگر چیزی در آن تطهیر شود، پاک خواهد شد. این فرض مثل مورد اتصال به کر است.

طاهر شدن زمین نجس با نزول آب باران بر آن با وجود فرشمساله ان کان علی ارض نجس فراش طاهر و نزل علیه المطر و جری لم یتنجس الفراش بل یطهر به الارض.

می فرماید: اگر فرش نجسی روی زمین باشد و باران آن را خیس کند به طوری که رطوبت به پشتش برسد، هم آن فرش پاک شده و هم رطوباتی که به زیر رسیده و زمینی که در اثر آن خیس شده پاک خواهند بود؛ چراکه اتصال به آب باران برقرار شده. استدلال عقلی در اینجا چنین است، "فوصل المطر من خلال الفرش الی الارض التی تحته فهو ایضا طاهر".

اصل مطلب طبق مرسله کاهلی[4] است که فرموده: "ما یراه ماء المطر فهو طاهر". در بعضی از روایات عبارت "و جری" وجود دارد ولی بعضی دیگر این جریان را لازم ندانسته‌اند؛ مثلاً در روایاتی سوال شده که پیراهن نجس بر تنم بود و باران زد تا آن پیراهن خیس شد. در این گونه روایات عنوان جریان وجود ندارد. حضرت(ع) در پاسخ فرموده: اگر خیس شود، پاک است.

لهذا بحثی در لزوم و عدم لزوم قید جریان پیش می‌آید؟ ما می‌گوییم: طهارت تقیدی به جریان ندارد. اگر باران لباس را خیس کرد، پاک می‌شود؛ هرچند در یکی از صحیحه های علی بن جعفر، عنوان "جری" ذکر شده و فرموده: عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَطَرِ يَجْرِي فِي الْمَكَانِ فِيهِ الْعَذِرَةُ فَيُصِيبُ الثَّوْبَ أَ يُصَلِّي فِيهِ قَبْلَ أَنْ يُغْسَلَ قَالَ إِذَا جَرَى بِهِ الْمَطَرُ فَلَا بَأْسَ.

قید جریان تنها در این روایت آمده و بقیه روایات، چنین قیدی ندارند. بنابراین مفهوم این روایت را تخصیص می‌زنیم. مفهوم می‌گوید: "اذا لم یجر لا یطهر" این مفهوم عموم دارد و ما مجبوریم این عموم را تخصیص بزنیم؛ زیرا روایت دیگر هم صحیحه هستند و می‌فرمایند: به محض خیس شدن، پیراهن پاک است.[5] یا در روایت مرسله کاهلی آمده که "ما رآه المطر فقد طهر"؛ پس یقیناً قید جریان وجود ندارد. نتیجه تخصیص هم این است که خیس شدن محل با آب باران برای تطهیر کافی‌ست.

این بحث تمام شد. بحث بعد با موضوع ماء البئر است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo