درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
99/10/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرایط مطهریت آب و نحوه تطهیر ظروف/مطهرات/احکام آبها/کتاب الطهارة؛
شرایط مطهریت آب
مسأله الماء یطهّر المتنجس بشروط اربعة:
الاول ان یکون مطلقا فلا یطهر المضاف کماء الورد و عرق الطحل.
الثانی: ان یکون طاهرا.
الثالث ان لا یصیرا مضافا حین الغسل و لا یصیر متغیرا باوصاف النجاسة.
الرابع: ان لا یوجد ذرات النجاسة فی المغسول و الا کان باقیا علی نجاسته. و التطهیر بالماء القلیل له شروط اخری سیاتی بیانها ان شاء الله تعالی.
آب با چهار شرط پاک کننده است؛
اول؛ مطلق باشد. اگر مضاف بود صلاحیت پاک کنندگی ندارد؛ مثل آبمیوه.
گفتیم: ما در اطلاق عرقیاتی مثل گلاب و عرق بید اشکالی نداریم. فلهذا بهتر این است که به اینها مثال نزنیم.
دوم؛ طاهر باشد. شرطیت این شرط واضح است. آبی که نجس است، متنجس را بیشتر نجس میکند.
"ذات نا یافته از هستی بخش، کی تواند که شود هستی بخش؛ خشک ابری که بود زاب تهی، ناید از وی صفت آب دهی." پس آب نجس، نمیتواند چیزی را پاک کند.
سوم؛ هنگام شستن مضاف نشود. شرط اطلاق باید تا آخر باقی بماند. آبی که بخاطر پر از گِل بودن متنجس گل آلود میشود، نمیتواند پاک کننده باشد.
چهارم؛ نباید ذرات نجاست در مغسول بماند؛ مثلا هنگام آبکشی، اگر ذرات نجاست در پارچهای باقی ماند، نجاستش برطرف نمیشود.
این شرایط، واضح و واقعی هستند و احتیاج به توضیح ندارند.
نحوه طاهر کردن ظرف نجس با آب قلیل، کر و جاری
مساله یطهر الاناء النجس بغسله بالماء القلیل ثلاث مرات. و الاحوط استحبابا غسله فی الکر و الجاری ایضا کذلک. و ان کان الاقوی کفایة غسله فیها مرة واحدة.
در آب کشی میان ظرف و چیزهای دیگر فرق است. برای تطهیر ظرف با آب قلیل، حتما باید بعد از ازاله نجاست، سه بار آب کشی صورت گیرد.
اما بنا بر احتیاط مستحب، در تطهیر با آب کر یا جاری نیز باید آب کشی سه مرتبه باشد و یک مرتبه هم کافیست.
نحوه تطهیر ظرفی که سگ در آن چیز مایعی خورده یا آب دهانش در آن افتاده است
ادامه مساله و اما الاناء الذی ولغ فیه الکلب او لعقه فیجب تعفیره اولا بالتراب الطاهر ثم غسله فی الکر او الجاری او القلیل مرتين علی الاحوط و اذا وقع بصاق الکلب فی اناء وجب علی الاحوط تعفیره اولا ثم غسله.
وقتی مایعی در ظرفی باشد و سگی در آن دم بزند، این را ولوغ کلب میگویند. این کار سبب نجاست ظرف است. اما وقتی چیز جامدی در ظرف باشد، ولوغ، صادق نیست.
در صورت ولوغ، ابتدا باید ظرف، حتما خاکمالی شود و بعد از آن، با آب قلیل سه بار آب کشی گردد. اما در تطهیر با آب کثیر یک بار آبکشی کافیست.
"و اذا وقع بصاق الکلب فیه"
همچنین است حکم صورتی که سگ در ظرف دم نزد، ولی آب دهانش در آن بیفتد. البته این حکم، علی الأحوط و احتیاط واجب است. پس بنا بر احتیاط، اول باید خاکمالی و بعد آب کشی شود.
در شرح گفتهایم: این مساله دو فرع دارد؛ فرع اول این است که ظرف نجس شده، با چیزهای دیگر فرق دارد و برای تطهیر احتیاج به سه بار آب کشی با آب قلیل است. فرع دوم هم درباره نجاست کلبیه است.
دلیل تفاوت نحوه طاهر کردن ظرف در مقایسه با چیزهای دیگر
دلیل فرع اول، موثقه عمار ساباطی است. "مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی (عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْکُوزِ وَ الْإِنَاءِ یَکُونُ قَذِراً کَیْفَ یُغْسَلُ وَ کَمْ مَرَّةً یُغْسَلُ قَالَ یُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ یُصَبُّ فِیهِ الْمَاءُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ یُصَبُّ فِیهِ مَاءٌ آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ (خالی می شود) ذَلِکَ الْمَاءُ ثُمَّ یُصَبُّ (ریخته می شود) فِیهِ مَاءٌ آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ... .[1] (سه بار آب در آن ریخته و بعد آب را در آن حرکت میدهیم تا به بدنهاش برسد. سپس آن را خالی کرده و برای بار دوم و سوم هم این کار را انجام میدهیم. در این صورت پاک می شود.
اشکالی به ضابطیت عمار ساباطی
اما بعضی گفتهاند: ضابطیت عمار ساباطی برای ما مشکوک است و نمیتوان به او استناد کرد. محقق خویی میفرماید: ما بررسی کردیم و دیدیم این اشکال به قدری زیاد نیست که صلاحیت و حجیتش او نزد عقلا از دست برود.
میزان آب کشیدن ظرفی که سگ در آن خورده با آب کر و جاری
یکبار آب کشی با آب جاری و کثیر، برای ظرفی که سگ در آن ولوغ کرده کافی است.
اما موثقه عمار ساباطی مخصوص آب قلیل است؛ زیرا میفرماید: که آب را در آن ریخته و تکان میدهی و آن را خالی می کنی. در حین اتصال به به کر، این کار معنا ندارد. پس روایت در مورد آب قلیل سه بار شستن را لازم میداند. اما در غیر آب قلیل اگر در الحاق به قلیل شک کنیم، باید به اطلاق صحیحه محمد بن مسلم مراجعه نماییم. میفرماید: اگر ظرفی نجس شد، با آبکشی پاک میشود. با موثقه عمار ساباطی آب قلیل از ذیل این اطلاق خارج میشود و آب کر و جاری در اطلاق باقی میمانند.
هرچند که این دو دسته روایت مثبت هستند، ولی تضادی نیز دارند. روایت محمد بن مسلم با اطلاقش فرموده: یک بار آبکشی کافیست و اما موثقه عمار ساباطی، سه بار را لازم میداند. این تضاد ما را ملزم به تقیید میکند.
مطلبی را هم که در متن از قول امام نقل کرده بودیم، در شرح اثبات کرده و پذیرفتیم.
فرع دوم در مورد تطهیر ظرفی بود که با ولوغ کلب نجس شود؛ مثل ظرفی که با لیسیدن سگ یا افتادن آب دهانش در آن نجس گشته.
در صحیحه بقباق چنین آمده است؛ وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ (یعنی زیادی؛ مثلا چیزی در ظرف بوده که آن را خورده و مقداری از آن باقی مانده است) الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَیْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُکْ شَیْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّی انْتَهَیْتُ إِلَی الْکَلْبِ (تا به کلب رسیدم و گفتم: اگر اضافه ای از سگی باقی مانده) فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ (از آن وضو نگیر) وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ (البته فرقی ندارد که باقی مانده آب باشد یا غذای مایع) وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاء.[2] (فرمود: اول آن ظرف را خاکمال کن و بعد آن را با آب بشوی.)
تعبیر غسل در مورد خاکمالی، استعمالی مجازی است.
اختلاف در نقل صحیحه بقباق
در این روایت از لفظ "بالماء" استفاده شده؛ ولی محقق در معتبر این روایت را به این صورت نقل کرده است: "ثم بالماء مرتین"؛[3] لذا بعضی از اعلام احتیاط واجب و بعضی دیگر احتیاط مستحب دارند که بعد از خاکمالی دوبار آب کشی شود. البته آنچه ما در صحیحه بقباق که در مجامع حدیثی وارد شده دیدیم، بدون عبارت "مرتين" بود. در نتیجه این نقل محقق، مرسله می شود؛ چون سندش را هم ذکر نکرده است؛ لهذا این ثابت نیست و به اطلاق صحیحه بقباق یکبار شستن کافی است.
لکن موثقه عمار ساباطی را نباید از یاد ببریم که ثابت کرد اگر تطهیر با آب قلیل صورت بگیرد، حتما باید سه بار باشد؛ بنابراین ناگزیریم که به آن عمل کنیم و بین آب قلیل و آب کر تفصیل می دهیم و می گوییم که با آب قلیل، سه بار شستن می خواهد و با آب کثیر یا جاری، به مقتضای صحیحه بقباق، یکبار شستن هم کافی است.
البته صحیحه محمد بن مسلم هم مؤيد است؛ چون اطلاقش در غیر آب قليل، یکبار را کافی میداند.
این مساله مویداتی دارد؛ مثلا در تطهیر با آب باران گفته شده:"ما رآه المطر فقد طهر"؛[4] یعنی یکبار آب باران کافیست.
نحوه طاهر کردن ظرفی که دهانه اش تنگ است
مساله 145. ان کانت فتحة (دهانه) اناء ولغ الکلب فیه او وقع فیه ریقه ضیقا و لم یمکن تعفیره فیلف خشبة بخرقة و یدخل فیه و بذلک به داخل الاناء بالتراب الطاهر و بدونه یشکل حصول الطهارة.
اگر بخواهیم ظرفی که دهانه تنگ دارد و دست در آن فرو نمیرود را خاکمال کنیم، باید سر چوبی را با پارچه ببندیم و مقداری در ظرف آن خاک بریزیم و این پارچه را داخل کنیم و به کمک آن، خاک را به بدنه ظرف بمالیم. پس فرقی نیست که خاکمالی با دست یا چوب یا مانند آن باشد. دلیل این امر نیز واضح است. به هر صورتی خاکمالی حاصل شود کفایت میکند.
نحوه طاهر کردن ظرفی که خوک در آن چیز مایعی خورده است
مساله اذا شرب الخنزیر من الآناء یجب غسله بالماء القلیل سبع مرات و کذلک فی الکر و الجاری علی الاحوط وجوبا و لا تجب تعفیره بالتراب و ان کان الاحوط استحبابا ذلک و کذا الحکم فی لحسه الاناء.
اگر خوک مایعی را از ظرف بخورد، برای تطهیر واجب است با آب قلیل هفت مرتبه شسته شود. البته با آب کر و جاری هم هفت مرتبه لازم است.
دلیلش این حکم صحیحه علی بن جعفر است. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ سَأَلْتُهُ عَنْ خِنْزِیرٍ شَرِبَ مِنْ إِنَاءٍ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ یُغْسَلُ سَبْعَ مَرَّاتٍ.[5]
کلام امام(ع) در اینجا عموم دارد؛ چه با آب کر و جاری و چه با آب قلیل، باید هفت مرتبه شسته شود.
قرائنی را که در موثقه عمار ساباطی که اقتضا آب قلیل داشت، در اینجا وجود ندارد. پس اطلاق این روایت شامل هر آبی میشود و احتیاطاً حتی آب باران را هم شامل است؛ زیرا نسبت بین این صحیحه و آن روایات، عموم و خصوص مطلق است. این روایت به خنزیر اختصاص دارد و آن روایات، از بابت انواع نجاسات، عمومیت دارند. بنابراین نسبتشان عام و خاص است. لذا باید تخصیصشان بزنیم.
البته متنجس به خنزیر، برای تطهیر نیاز به تعفیر ندارد. ولی بعضی از علما از باب امکان الحاق خنزیر به کلب، احتیاط مستحب دارند.
"و کذلک الحکم فی لحسه الاناء"
اگر خنزیر، کاسه را لیسید، بازهم احتیاط واجب است که هفت بار شسته شود.
تقریر عموم و خصوص من وجه در محل بحث
ما در اینجا عموم و خصوص من وجهی پیدا کردیم. در صحیحه علی بن جعفر، فرموده: "يغسل سبع مرات" که در خصوص خنزیر شامل آب قلیل و کثیر میشود. این روایت از جهتی عام و از جهت دیگری خاص است؛ خاص از جهت اختصاص به خنزیر و عام از جهت شمول نسبت به انواع آبها؛ چه قليل، چه کثیر و چه جاری.
اما موثقه عمار ساباطی سه بار شستن را در خصوص آب قلیل فرموده و حکم آب قلیل را هم در همه نجاسات آورده است. پس موثقه از جهت انواع نجاسات، عام و از جهت آب قلیل خاص است. اینجا عموم و خصوص من وجه میشود. ماده اجتماع، خصوص خوک در مورد آب قلیل است که دو روایت بر آن منطبق میشوند. از این حیث که خوک است، داخل در روایت علی بن جعفر است که میفرماید: "هفت بار آبش بکش" و از این حیث که مورد آب قلیل است، در روایت عمار ساباطی وارد میشود که فرموده: "سه بار آبکشی کن". در اینجا دو ماده افتراق و یک ماده اجتماع داریم. ماده اجتماع، نجاست به خنزیر درخصوص آب قلیل است.
دلیل عدم تساقط دو دسته روایت در ماده اجتماع
قاعدتاً دو روایت در ماده اجتماع، باید تعارض و تساقط کنند. لکن چنین نمیشود. در مواردی در ماده اجتماع عامین من وجه، موجبات تکلیف به گردن ما هستند؛ وقتی به یک طرف عمل کنیم و تعارضی در کار نخواهد بود. اینها را مرجحات دلالی میگویند. درما نحن فیه هم چنین مرحجی داریم. از تقدیم موثقه در ماده اجتماع - یعنی آب قلیل- لازم میآید که بگوییم: در مورد خنزیر سه بار شستن کافیست. اما این قبیح است؛ زیرا در این صورت با آب کر و جاری، هفت بار شستن لازم است و با آب قلیل، سه بار کافی خواهد بود. به عبارت دیگر مقام آب قلیل از آب کر بالاتر برده میشود و این بالوجدان غیر معقول و واضح البطلان است. اما اگر صحیحه علی بن جعفر را مقدم کرده و بگوییم: در صورت استعمال آب قلیل در مورد خنزیر، هفت بار شستن لازم است و این مورد را از تحت موثقه عمار خارج کنیم، هیچ محذور عقلی لازم نمیآید. پس باید گفت: موثقه عمار ساباطی که سه بار را کافی دانسته، در مورد غیر خوک بوده و در خصوص خوک، هفت بار شستن لازم است. این مورد از مرجحات است که باعث میشود صحیحه را بر موثقه مقدم کنیم.
دلیل عدم لزوم تعفیر
اما تعفیر به تراب در مورد خنزیر که مرحوم امام در مورد آن، احتیاط استحبابی دارند،[6] هیچ وجهی ندارد و در روایت هم نیامده است؛ مگر اینکه خنزیر را به کلب ملحق کرده و بگوییم: این دو نجس العین هستند. ولی این وجه، صحیح نیست.
نحوه تطهیر ظرف متنجس به خمر
مساله یکفی فی تطهیر الاناء المتنجس بالخمر، غسله ثلاث مرات بالماء القليل و الکر و الجاری و لو غسل سبع مرات کان احسن.
در نجاست به خمر بازهم مخصصی داریم که فرموده: "ظرف متنجس به خمر باید سه بار آب کشی شود". ظاهر ایناست که بین آب قلیل و کر و جاری فرقی نیست؛ چون روایت اطلاق دارد.
روایت هم موثقه عمار ساباطی است که میفرماید: مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... وَ قَالَ فِی قَدَحٍ أَوْ إِنَاءٍ یُشْرَبُ فِیهِ الْخَمْرُ قَالَ تَغْسِلُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.[7]
در جای دیگر به نحو اعم فرمود و همه انواع آب ها را در برمیگیرد. لذا باید تخصیص بزنیم؛ چون صحیحه محمد بن مسلم که فرمود: "یکبار شستن هم کافیست" را بر آب کر و جاری حمل کردیم. حال در اینجا هم باید مورد نجاست خمريه را از تحت صحیحه محمد بن مسلم بیرون آوریم.
روایت عمار اطلاق دارد و شامل آب قلیل، کر و جاری میشود. لذا این اطلاق که در مورد خمر است، اطلاق مخصص بوده و بر اطلاق دیگری حاکم است. پس شستن خمر با تمام آبها را از تحت صحیحه محمد بن مسلم خارج میکند.
لکن هفت بار شستن مستحب است؛ چون خود عمار سه بار و هفت بار را روایت کرده است. روایاتی که هفت بار شستن را میفرمایند، در مورد نبیذ و روایاتی که سه بار شستن را گفته، در مورد خمر است. اما چون نجاست نبیذ، سبکتر از خمر است، معقول نیست که در خمر سه بار شستن و در نبیذ هفت بار شستن لازم باشد. بنابراین این اعداد بر استحباب حمل میشوند.