< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

99/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام تخلی و استبراء/احکام آبها/کتاب الطهارة؛

مکروهات تخلی

مساله یکره البول قائما و فی الارض الصلبة و علی القبور و الاکل و الشرب فی حال التخلی و یکره البول فی جحر النمل و فی الماء خصوصا الماء الراکد.

از جمله مکروهات تخلی، ایستاده ادرار کردن، ادرار در زمین سفت، ادرار بر قبور، اکل و شرب در حال تخلی، ادرار در لانه مورچه ها و در آب خصوصا آب راکد است.

صاحب وسائل (ره) کراهت بول به صورت ایستاده را در باب 33 و کراهت بول در زمین صلبه را در باب 22 و کراهت بول در آب خصوصا آب راکد را در باب 24 و کراهت تخلی بر قبور را در باب 16 آورده است.

حالا اینها وجوه طبی ای هم دارند؛ چون که اگر انسان بخواهد به صورت ایستاده بول کند، به خلاف نشسته، مقداری از بول در مثانه می ماند و این کم کم باعث دردی در مثانه می شود. اما کراهت در زمین سخت هم معلوم است که به خاطر ترشح و ایجاد نجاست در بدن و لباس است. اما کراهت بول خصوصا در آب راکد به خاطر این است که به ماهی ها و موجودات در آب، ضرر می رساند. اما تخلی بر قبور، اگر قبور مومنین باشند، موجب هتک است که این کار، حرام است؛ ولی تخلی بر قبوری که مال مومنین نیستند، مکروه است.

کراهت امتناع از بول و غائط

مساله یکره الامتناع من البول و الغائط و تاخیرهما و ان کان مضرا فحرام.

اگر آدم، محصور باشد و تخلی خودش را عقب بیاندازد، این کار، مکروه است. اما اگر این کار برای کلیه و مثانه مضر باشد، حرام است.

اما در کتاب وسائل، درباره کراهت، به این صورت بیان نشده است و کتاب مستدرک الوسائل از رساله ذهبیه که منسوب به امام رضا(ع) است، این مورد را بیان نموده است. رساله ذهبیه رساله ای بوده که امام(ع) برای مامون، نوشته است؛ چون مأمون از امام(ع) درخواست کرد که دستورالعملی برای زندگیش بنویسد و حضرت(ع) نامه طولانی ای که رساله شد، برای او نوشت و فرستاد که نامش را رساله ذهبیه یعنی طلایی گذاشتند. امام رضا(ع) در آن رساله نوشت که "و من اراد الا یشتکی مثانته فلا يحبس البول ولو علی ظهر دابته"؛[1] یعنی هر که می خواهد که مبتلا به درد مثانه نشود، حبس بول نکند و تا محصور شد به دستشویی برود؛ حتی اگر بالای مرکبش و در مسیر باشد. در فقه الرضا هم آمده که "اذا هاج بک البول فَبُل"‌؛[2] یعنی هنگامی که بول از جایش حرکت کرد و احساس بول داری، بول کن. این امر برای استحباب مؤکد است و ترکش خوب نیست. در روایت قبل هم ترکش را مکروه کرده است. اینها روایاتی هستند که در این مورد وارد شده اند و در مستدرک الوسائل هستند.

اما روایات این بحث، در وسائل، در خصوص نماز است. یعنی اینکه آدم درحال محصور بودن، نماز بخواند، به شدت، کراهت دارد.

وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ یَحْیَی بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع یَقُولُ لَا صَلَاةَ لِحَاقِنٍ وَ لَا لِحَاقِبٍ وَ لَا لِحَازِقٍ فَالْحَاقِنُ الَّذِی بِهِ الْبَوْلُ وَ الْحَاقِبُ الَّذِی بِهِ الْغَائِطُ وَ الْحَازِقُ الَّذِی قَدْ ضَغَطَهُ الْخُفُّ.[3]

نماز این سه نفر، قبول نمی شود؛ حاقن و حاقب و حارق. حاقن، کسی است که محصور به ادرار باشد و حاقب کسی است که می خواهد برای تغوط به دستشویی رود و حازق کسی است که کفشش تنگ است و پایش را اذیت می کند و از جهت اذیت شدن، نماز در این حالت، کراهت دارد.

در روایت دیگری آمده است که:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص لِعَلِیٍّ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ ثَمَانِیَةٌ لَا تُقْبَلُ مِنْهُمُ الصَّلَاةُ ... وَ الزِّبِّینُ وَ هُوَ الَّذِی یُدَافِعُ الْبَوْلَ وَ الْغَائِطَ.[4]

از جمله کسانی که نمازش قبول نمی شود، زبّین است و زبّین کسی است که بول و غائطش را عقب می اندازد و در آن حال، نماز می خواند. البته این مساله، منشا عقلایی دارد و آن این است که این کار، حضور قلب را از بین می برد و سبب می شود که نماز با عجله خوانده شود و این در نماز، چیز خوبی نیست.

زمان هایی که بول مستحب است

مساله یستحب البول قبل الصلاة و قبل النوم و قبل الجماع و بعد خروج المنی.

مستحب است که انسان، قبل از نماز، قبل از خواب، قبل از جماع و بعد از خروج منی، بول کند تا محصور نباشد.

اما در مورد استحباب بول قبل از خواب، صدوق(ره) در خصال با سندش از اسبق بن نباته چنین روایت نموده است:

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُبَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هُدْبَةُ بْنُ خَالِدٍ الْقَيْسِيُ‌ قَالَ حَدَّثَنَا مُبَارَكُ بْنُ فَضَالَةَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ‌ نُبَاتَةَ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع لِلْحَسَنِ ابْنِهِ ع يَا بُنَيَّ أَ لَا أُعَلِّمُكَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِي بِهَا عَنِ الطِّبِّ فَقَالَ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَيْتَ عَنِ الطِّبِ. [5]

امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن(ع) فرمود که آیا چیزی به تویاد ندهم که به وساطه رعایت آن از طبابت اطبا مستغنی شوی؟ عرض کرد: بله یا اميرالمؤمنين(ع). فرمود: مشغول به غذا نشو تا اینکه خوب، احساس گرسنگی کنی. از غذا دست بر ندار مگر اینکه میلی به غذا داری. غذا را هم خوب و با آرامش بجو. هر وقت که می خواهی بخوابی اول به دستشویی برو و بعد بخواب. اگر این چهار چیز را رعایت کنی به زودی مریض نمی شوی. عمده مرضها از معده است. این راجع به تخلی قبل از خواب بود.

اما مورد دیگری که امام رضا(ع) در رساله ذهبیه بیان فرموده و در کتاب مستدرک الوسائل نقل شده چنین است:

"... ثم انهض للبول ، اذا فرغت من ساعتك شيئا ، فانك تأمن الحصاة باذن الله تعالى."[6]

یعنی به محض اینکه نزدیکی کردی، بول کن تا اینکه در مثانه یا کلیه ات، سنگ پیدا نشود.

البته این تعبیر، مقداری با متن متفاوت است؛ چون در متن، "قبل الجماع" آمده است و حال آنکه ظاهر تعبیر "ثم انهض للبول"، بعد از جماع است. این مطلب، احتیاج به مراجعه بیشتری دارد تا ببینیم این حکم را از کجا می توانیم به دست آوریم. البته شکی نیست که این تعابیر، در کلمات فقها آمده است؛ اما روایتش را باید پیدا کنیم.

بحث ما در مبحث تخلی و احکام و مستحبات و مکروهاتش به پایان رسید.

استبراء

بحت بعدی ما درباره استبراء است. وقتی که تخلی انسان تمام شد، نوبت به استبراء می رسد.

نحوه استبراء کردن

مساله الاستبراء عمل یستحب للرجال ان یاتوا به بعدالبول و له اقسام. و الافضل ان یطهر ابتدائا مخرج غائطه ثم یمسح باصبعه الوسطی من یده الیسری من مقعدته الی اصل القضیب ثلاثا ثم یضع ابهامه فوق ذکره و یضع ما یلیه تحته و یجره الی موضع الختان ثم ینترها ثلاثا.

استبراء عملی است که اولا برای مردان مستحب است و برای زن به آن صورت، استحباب ندارد؛ چون که موضوع آن چیزهایی که گفته شده، در زن ها وجود ندارد. البته زن ها هم به شکلی، مستحباتی دارند که بعدا بیان می کنیم.

اقسامی برای استبراء ذکر شده و بهترینش چنین است که ابتدا مخرج غائط را تطهیر کند؛ سپس نه با دست راستش چون به کار گرفتنش در این موارد، کراهت دارد، بلکه با انگشت وسط دست چپش از دبرش مسح می کند تا می رسد به جایی که محل خصیتین است که آنجا دیگر مسح نیست و به فشردن تبدیل می شود تا اینکه به ابتدای آلت رجولیتش می رسد. سپس انگشت بزرگش را بالای آلت رجولیت و انگشت سبابه را که کنار انگشت ابهام است، زیر آلت می گذارد و تا ختنه گاه می کشد؛ سپس سه بار نتر می کند. بعضی این نتر را که مستحب است سه بار انجام شود، به فشاردادن معنا کرده اند؛ ولی نتر، فشار نیست؛ بلکه به معنی تکان دادن است؛ یعنی وقتی به موضع ختان، رسید آلتش را به شدت به سمت جلو تکان می دهد‌. همین که دو سه بار، محکم، تکانش داد، به این نتر می گویند. نتر در زبان عربی به معنای این است که مثلا طنابی را که می گیریم، تکان سختی دهیم‌ و به معنای فشار نیست. فشار مرادف "عتر" است. در عروة الوثقی نیز همین طور آمده است؛ ولی اشتباهی که در کلام سید(ره) به وجود آمده این است که فرموده که انگشت ابهام در زیر آلت گذاشته شود.[7] این سهوالقلمی است که در عروة اتفاق افتاده است.

ما نوشته ایم که:

"یمکن استفادة ذلک من الجمع بین الروایات".

در حدیث دوم باب سیزدهم از ابواب نواقض وضو از امام صادق(ع) چنین نقل شده است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَبُولُ ثُمَّ یَسْتَنْجِی ثُمَّ یَجِدُ بَعْدَ ذَلِکَ بَلَلًا قَالَ إِذَا بَالَ فَخَرَطَ مَا بَیْنَ الْمَقْعَدَةِ وَ الْأُنْثَیَیْنِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ غَمَزَ مَا بَیْنَهُمَا ثُمَّ اسْتَنْجَی فَإِنْ سَالَ حَتَّی یَبْلُغَ السُّوقَ فَلَا یُبَالِی.[8]

مردی بول و استنجاء می کند و بعد رطوبتی می بیند. حضرت(ع) فرمود: اگر وقتی که بول کرد، بین سوراخ دبر تا محل خصیتین با فشار، سه مرتبه مسح کرده و روی مجرایی که در محل خصیتین است و در زیر، وجود دارد، فشار دهد و سپس آب کشی کند، به رطوبتی که بیرون آمده و به ساق پایش رسیده، اعتنا نکند.

در صحیحه حفص بختری از امام صادق(ع)، نتر آمده است:

۷۴۶- ۳- وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَبُولُ قَالَ یَنْتُرُهُ ثَلَاثاً ثُمَّ إِنْ سَالَ حَتَّی یَبْلُغَ السُّوقَ فَلَا یُبَالِی.[9]

نتر به معنی این است که موضع ختان، سه بار به سمت جلو، تکان داده شود.

طهارت مذی، وذی، ودی و آب مشکوکی که بعد از استبراء خارج می شود

مساله الماء الذی ینزل بعد الملاعبة و یقال له المذی طاهر. و کذا ما ینزل بعد المنی و یقال له الوذی و کذا ما ینزل بعد البول و یقال له الودی فهو ايضا طاهر. و لو شک بعد الاستبراء بعد البول فی ان الماء الذی خرج منه هل هو بول او احد هذه یکون طاهرا.

مذی که آبی است که بعد از ملاعبه بیرون می آید، طاهر است. همچنین ودی هم طاهر است. پس اگر انسان استبراء کرد، رطوبتی که بعدا خارج می شود، حمل بر ودی می شود.

اما در مورد رطوبتی که بعد از بول خارج شده و انسان شک کند که ودی است یا نه، اگر استبراء کرده، ان شاء الله ودی و طاهر است؛ اما اگر استبراء نکرده، باید بگوید که بول و نجس است.

دو روایت حفص بن البختری و روایت قبل از آن، به طهارت، تصریح دارد و فرموده اند که اگر انسان استبراء کرد، مطمئن باشد که اگر رطوبتی بیرون می آمد، پاک است.

ما راجع به اصطلاحات مذی و وذی و ودی به مجمع البحرین مراجعه کردیم. در مجمع البحرین آمده است که: "المذی، الماء الرقیق الخارج عند الملاعبة و التقبیل و النزل بلا دفع و فتور و هو فی النساء اکثر[10] و الوذی ما یخرج عقیب انزال المنی و فی الحدیث هو ما يخرج من الادواء[11] (جمع داء به معنی مرض)."

وقتی که آدم مریض است‌ و این رطوبت، بعد از منی از او خارج می شود، از ضعف بدنش است؛ لهذا نام دومش ادواء است که به معنی مریضی است.

"و الودی علی ما فی المجمع بلل لزج یخرج بعدالبول"؛[12] به رطوبتی که بعد از بول خارج می شود، ودی گفته می شود.

اگر به عدم بقاء بول در مجری یقین پیدا شود و بعد از آن رطوبتی دیده شود

مساله اذا تیقن بعدم بقاء شیء من البول فی المجری و رای بللا و شک فیه، بنی علی طهارته و عدم بطلان وضوئه به.

فرض مساله در صورتی است که کسی یقین کند که چیزی از بول در مجری باقی نمانده و بعد رطوبتی ببیند و در آن شک کند. اما آیا در این مساله تناقضی وجود ندارد؟

تناقض این مساله با اضافه کلمه ای که در عروة آمده، برطرف می شود و آن این است که این شخص، یقین دارد که ادراری که کرده، هرچه بوده خارج شد و چیزی در مجرا و مثانه باقی نمانده است؛ بعد رطوبتی خارج شد که نمی داند ودی است یا بول جدیدی است که از کلیه آمده و ربطی به مجرا و مثانه ندارد. پس موارد شک و یقین متفاوت هستند؛ یقین به این‌است که از ادرار قبلیش چیزی در مجرا باقی نمانده است‌؛ اما شک در مورد احتمال به وجود آمدن بول دیگری از کلیه است. بنابراین در اینجا منافاتی بین یقین و شک نیست. وقتی یقین پیدا شد، این یقین حجت است. حالا اگر این شخص، وضو گرفت و بعد از وضو، رطوبتی از او خارج شد و شک کرد که این ودیِ پاک است که وضو را باطل نمی کند یا اینکه بول جدیدی است که از کلیه خارج شده و ربطی به بول سابق ندارد، در این صورت به این شک اعتنا نمی کند. اصل بر عدم خروج بول جدید است و استصحاب عدم آن را جاری می کنیم و به کمک اصالة العدم نسبت به تکون بول جدید، هم وضو را داریم و هم حکم به ودی بودن و طهارت این رطوبت می کنیم.

اگر شخصی بول و استبراء کند و وضو بگیرد و بعد از آن رطوبتی مشتبه بین بول و منی ببیند

مساله اذا بال ثم استبرء و توضأ فرأی بللا مشتبها بین البول و المنيّ یجب عليه علی الأحوط ان یغتسل و یتوضأ. لکن ان لم یکن متوضیا و خرج منه ذلک کفی له الوضوء.

اگر کسی که بول و استبراء کرده و وضو گرفته، بعد از وضو، رطوبتی دید که مشتبه بین بول و منی است، چه باید بکند؟

اگر استبراء نکرده، باید بنا را بر بول بودن رطوبت بگذارد. اما اگر استبراء کرده و علم اجمالی هم دارد که این رطوبت، بول یا منی است و احتمال ودی بودنش وجود ندارد، چون استبراء کرده، نمی تواند بگوید که بول است. اگر استبراء نکرده بود، می گفت بول است؛ ولی الآن که استبراء کرده، اماره ای بر بولیت ندارد. در اینجا اگر وضو نداشت، وضو بگیرد، کافی است؛ ولی اگر وضو داشت و این رطوبت خارج شد، هم باید غسل کند و هم باید وضو بگیرد‌.

چون شرح و توضیح این مساله مقداری وقت می برد، توضیحش را برای جلسه بعد، می گذاریم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo