< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

99/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام وضو/وضو/کتاب الطهارة؛

واجبات وضو

مساله یجب فی الوضوء غسل الوجه و اليدين و مسح مقدم الراس و ظهر القدمین.

شستن صورت و دست ها و مسح جلوی سر و روی دو پا در وضو، واجب است.

قبل از روایات، قول خداوند متعال بر این مساله دلالت دارد که در آیه ششم از سوره مبارکه مائده فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ...﴾.[1]

تمام مطالبی که گفتیم در این آیه شریفه آمده و می‌فرماید که: "موقعی که برای نماز به پا شدید، صورتهایتان و همچنین دستهایتان را تا مرفق یعنی کمی بالای بازو بشویید. بعد جلوی سرتان و پاهایتان را تا کعبین مسح کنید."

ما دراینجا بر مرحوم امام (رضوان الله تعالی علیه) ایرادی گرفته ایم و آن این است که بلافاصله در بیان کیفیت وضو وارد شده اند و حال آنکه قبل از آن، وجوب وضو و اهمیت آن هم باید مطرح شود؛ مثلا باید گفته شود که وضو برای نماز، شرط و وجوب غیری و مقدمی است؛ یعنی اگر آدم، محدث بود و برای نماز وضو نگرفت، نمازش باطل است. وضو، طهارت است و طهارت برای نماز، شرط است. اینها مطالب مهمی بود که لازم بود قبل از ورود در بیان کیفیت وضو، بیان شود. صاحب وسائل(ره) هم این کار را کرده است؛ چون باب اول از ابواب وضو را به وجوب وضو اختصاص داده و در آنجا روایاتی را ذکر نموده که از جمله آنها صحیحه زراره است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ.[2]

می فرماید که نماز صحيح نیست مگر با طهارت. ما دو طهارت داریم؛ طهارت از حدث و طهارت از خبث. طهارت در این روایت، ظهور در طهارت از حدث دارد که با وضو و غسل حاصل می شود. البته دو طهارت از حدث و طهارت خبث، در نماز شرط هستند.

در روایت دیگری که از امام باقر(ع) نقل شده، داریم که "الوضوء فریضة"؛[3] یعنی وضو واجب غیری است. ما وجوب نفسی و وجوب غیری داریم. وجوب نفسی به معنی این است که چیزی فی نفسه واجب است؛ اما وجوب غيری، وجوبی است که به خاطر خودش واجب نیست؛ بلکه برای عمل دیگر، شرط است؛ اگر انجامش ندادیم، عمل اصلی، باطل است.

از امام صادق(ع) روایتی هست که چنین می فرماید:

قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الصَّلَاةُ ثَلَاثَةُ أَثْلَاثٍ ثُلُثٌ طَهُورٌ وَ ثُلُثٌ رُکُوعٌ وَ ثُلُثٌ سُجُودٌ.[4]

نماز سه ثلث است‌؛ یک ثلث آن رکوع، ثلث دیگر آن سجود و ثلث سوم آن، طهور است. طهور یعنی طهارت از حدث که همان وضو یا غسل است. برای محدث به حدث اصغر وضو و برای محدث به حدث اکبر که جنب شده است، غسل جنابت وارد شده است. اگر آدم این کارها را نکند، نمازش صحیح نیست.

البته غسل مس میت هم دخالت دارد‌؛ ولی مس میت به منزله حدث اصغر و غسلش رافع حدث اصغر است. این غسل، باید انجام شود تا این حدث اصغر برطرف شود و اگر وضو بگیرد، فایده ندارد. آدمی که جنب است، نمی تواند به مسجد برود‌؛ ولی آدمی که مس میت به گردنش هست، می تواند به مسجد برود؛ چون که مس میت، در حدِ حدث اصغر است.

در بعضی از روایات، تحریم دخول در نماز، بدون طهارت آمده است؛ یعنی اگر شخصی با این وضعیت در نماز، داخل شود، نمازش باطل است.

بنابراین ایراد ما این است که از اول نباید کیفیت وضو را بیان کرد و صاحب وسائل(ره)، ابتدائا ابواب مختلفی را در این راستا بیان نموده است.

کیفیت وضو

صاحب وسائل(ره) کیفیت وضو را در باب پانزدهم از ابواب وضو، بیان و در ابواب قبلی، چیزهای دیگری را ذکر نموده است. در باب پانزدهم هم روایات زیادی ذکر نموده است. از جمله آنها روایت زراره است:

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ وَ فَضَالَةَ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: حَکَی لَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ع وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ (امام باقر(ع) کیفیت وضوی پیغمبر(ص) را شرح داد) فَدَعَا بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ (حضرت(ع) کاسه بزرگ پر از آبی را طلبید) فَأَدْخَلَ یَدَهُ الْیُمْنَی (حضرت(ع) کف دستش را در آب گذاشت) فَأَخَذَ کَفّاً مِنْ مَاءٍ (مشتی از آب را برداشت) فَأَسْدَلَهَا عَلَی وَجْهِهِ مِنْ أَعْلَی الْوَجْهِ (آب را از بالا به پایین صورتش ریخت) ثُمَّ مَسَحَ بِیَدِهِ الْجَانِبَیْنِ جَمِیعاً (با دست مبارکش دو جانب صورتش را با آن خیس کرد) ثُمَّ أَعَادَ الْیُسْرَی فِی الْإِنَاءِ فَأَسْدَلَهَا عَلَی الْیُمْنَی (بعد کف دست چپش را در آب گذاشت و کفی از آب برداشت و روی دست راستش ریخت) ثُمَّ مَسَحَ جَوَانِبَهَا (آب را که ریخت، با دست مبارکش مسح کرد و آب را به تمام دست راست رساند) ثُمَّ أَعَادَ الْیُمْنَی فِی الْإِنَاءِ ثُمَّ صَبَّهَا عَلَی الْیُسْرَی فَصَنَعَ بِهَا کَمَا صَنَعَ بِالْیُمْنَی (سپس دست راستش را در آب گذاشت؛ کفی برداشت و روی دست چپش ریخت و همان کاری را با دست راست انجام داد، با دست چپ کرد) ثُمَّ مَسَحَ بِبِلَّةِ مَا بَقِیَ فِی یَدَیْهِ رَأْسَهُ وَ رِجْلَیْهِ (با رطوبتی که در دستش باقی مانده بود، جلوی سر و روی پای راستش را با دست راست و با دست چپ، پای چپش را مسح کرد) وَ لَمْ یُعِدْهُمَا فِی الْإِنَاءِ.[5] (موقعی که می خواست سر و پاهایش را مسح کند، دست هایش را در آب قرار نداد تا اینکه بتواند با همان رطوبت باقی مانده، سر و پاهایش را مسح کند؛ نه با رطوبت جدید.)

روایت دیگر از بکیر و زراره است. اگر بکیر و زراره این روایت را نقل کرده باشند، این روایت، فی نفسه می تواند صحیحه باشد؛ چون بکیر، برادر زراره و صحیح بوده است. بکیر پسری به نام عبدالله داشته که او فطحی شده و روایتش موثقه است؛ ولی روایت بکیر، صحیحه است.

وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ بُکَیْرٍ وَ زُرَارَةَ ابْنَیْ أَعْیَنَ أَنَّهُمَا سَأَلَا أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ وُضُوءِ رَسُولِ اللَّهِ ص (از امام باقر(ع) سوال کردند که کیفیت وضوی پیامبر(ص) را برای ما شرح بدهید) فَدَعَا بِطَشْتٍ أَوْ بِتَوْرٍ(کاسه بزرگ) فِیهِ مَاءٌ (آن طشت یا تور، پر از آب بود) فَغَسَلَ کَفَّیْهِ (حضرت(ص) اول دو دستش را شست؛ چون مستحب است که آدم قبل از آنکه وضو بگیرد، اول کف دستهایش را تا مچ بشوید) ثُمَّ غَمَسَ کَفَّهُ الْیُمْنَی فِی التَّوْرِ فَغَسَلَ وَجْهَهُ بِهَا (سپس دست راستش را در آب داخل کرد و کفی از آب برداشت و صورت مبارک را شست) وَ اسْتَعَانَ بِیَدِهِ الْیُسْرَی بِکَفِّهِ عَلَی غَسْلِ وَجْهِهِ (حضرت(ع) از دست چپش هم برای شستن صورتش کمک گرفت؛ یعنی هم دست راست و هم دست چپش را روی صورت می کشید. این کار، اشکالی ندارد و لازم نیست که شستن فقط با دست راست باشد. البته به کار گرفتن دست راست بهتر است؛ اما اگر دست چپ هم به کمک آوریم، اشکالی ندارد.) ثُمَّ غَمَسَ کَفَّهُ الْیُمْنَی فِی الْمَاءِ فَاغْتَرَفَ بِهَا مِنَ الْمَاءِ فَغَسَلَ یَدَهُ الْیُمْنَی مِنَ الْمِرْفَقِ إِلَی الْأَصَابِعِ لَا یَرُدُّ الْمَاءَ إِلَی الْمِرْفَقَیْنِ (سپس دست راستش را در آب قرار داد و کفی برداشت؛ چون مستحب است که با کف دست راست، آب را برداریم و در کف دست چپ بریزیم و بعد با دست چپ، دست راست را بشوییم. بعد حضرت(ع) آب را از مرفق یعنی بالای بازو ریخت.) ثُمَّ غَمَسَ کَفَّهُ الْیُمْنَی فِی الْمَاءِ فَاغْتَرَفَ بِهَا مِنَ الْمَاءِ- فَأَفْرَغَهُ عَلَی یَدِهِ الْیُسْرَی مِنَ الْمِرْفَقِ إِلَی الْکَفِّ- لَا یَرُدُّ الْمَاءَ إِلَی الْمِرْفَقِ- کَمَا صَنَعَ بِالْیُمْنَی- ثُمَّ مَسَحَ رَأْسَهُ وَ قَدَمَیْهِ إِلَی الْکَعْبَیْنِ بِفَضْلِ کَفَّیْهِ لَمْ یُجَدِّدْ مَاءً.[6]

مرفق، مجمع العظمین است. یک استخوان داریم که از ساق دست تا بالاست. استخوان دیگری هم داریم که از قسمت پایین شانه که به آن عضد می گویند‌ شروع می شود و به سر وصلی می رسد که قسمت بازوست. بازو، محل اتصال این دو استخوان است. یعنی استخوان ساق دست از پایین و استخوان بالای دست که از زیر شانه تا پایین می آید، به هم می رسند و در مرفق به هم قفل و متصل می شوند. وقتی می خواهند مرفق را تفسیر کنند، درباره آن، تعبیر "مجمع العظمین " یعنی مجمع دو استخوان را به کار می برند. بعضی هم می گویند که اینها سه استخوان هستند؛ چون یکی از آنها دو استخوان دارد. این سه استخوان، درمحلی باهم قفل می شوند که به آن، مرفق می گویند. کمی بالاتر از آرنج و به اندازه دوسانت، محل مرفق و اجتماع استخوان هاست. باید دور تا دور آنجا را میزان قرار دهیم و از آنجا بشوییم. آیه شریفه می فرماید: ﴿ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾.[7] مرافق جمع مرفق است؛ یعنی میزان این است که از مرفق بشویید.

اين شرح مقدماتی بود و با دو سه روایت، به طور اجمال، شرح دادیم که کیفیت وضو چیست. حالا اینها را یکی یکی باید شرح دهیم.

شستن صورت، اولین واجب از واجبات وضو

اولین واجب، شستن صورت است. در مورد شستن صورت، سوالاتی هست که ما در بحث بعدی باید به آنها پاسخ دهیم . یکی از سوالات این‌ است که مقداری که در صورت باید بشوییم، چقدر است؟ سوال دیگر این است که صورت را از بالا به پایین یا از پایین به بالا بشوییم؟

بعضی از فقها فرموده اند: "الوضوء غَسلتان و مَسحتان"؛ یعنی وضو، دو غَسل و دو مسح است. دو غسل وضو، غسل صورت و دست هاست و دو مسح وضو، مسح سر و روی پاهاست. شاید این تعبیر فقها در روایت هم آمده باشد.

اندازه ای که در صورت باید شسته شود

مساله طول الوجه الذی یغسل فی الوضوء من قصاص الشعر الی الذَقَن و عرضه ما حوته الابهام و الوسطی و لو بقی منه شیء لم یغسل فالوضوء باطل. و للیقین بغسله تمامه یزید علی ذلک من الحواشي من باب المقدمة العلمية.

صورت یک حالت طولی و یک حالت عرضی دارد؛ طول صورت یعنی از بالا به پایین و عرض صورت، معلوم است. اندازه ای که از طول صورت باید شسته شود، از بالای پیشانی و رستنگاه مو تا ذقن یعنی پایین چانه است. به بالای پیشانی که اولین موها از موهای سر وجود دارند، قصاص الشعر می گویند‌. این از لحاظ قسمت بالاست. اما میزان شستن، از پایین، تا ذقن می رسد. ذقن به معنی چانه است. اما از لحاظ عرض، دو انگشت ابهام و وسطی را باید در نظر بگیریم و آنها را باز کنیم. انگشت ابهام، همان انگشت بزرگ و انگشت وسطی همان انگشت وسط است که از همه درازتر است. باید این دو انگشت را باز کنیم و روی صورت بگذاریم و حد واجب شستن، ما بین اینهاست. این دو انگشت سمت راست و چپ واقع می شوند و وسط کف دست، مطابق وسط صورت قرار می گیرد. از سمت راست و چپ هر چه اضافه است، شستنش لازم نیست. چرا در مورد اندازه شستن صورت، "ما دارت علیه الابهام و الوسطی" را می گوییم و این چه دورانیست؟ چون دوران این است که از بالا که شروع می کنیم، تا جایی که نوک انگشت وسطی و نوک انگشت ابهام برسد، تا پایین بیاییم. شستن این مقدار واجب است و اضافه بر این دو طرف، لازم نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo