< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

99/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام وضو/وضو/کتاب الطهارة؛

کفایت تر کردن دست و کشیدن آن روی صورت و دست ها برای وضو، در صورت جریان آب

مساله263. ان رطّب یده و مسحها علی وجهه و يديه فان کانت الرطوبة بحد جری الماء و لو قلیلا علی المحل کفت فی صحة الوضوء.

اگر شخصی برای شستن وضو، مشتش را پر از آب نکند، بلکه دستش را خیس کند و روی صورت بکشد، اگر در دستش به قدری رطوبت هست که جریان آب، ولو کم، حاصل شود، وضو صحيح است. مقصود از جریان، انتقال رطوبت از نقطه ای به نقطه دیگر است؛ حتی اگر این آب، کم باشد. اما اگر در صورت کشیدن دست مرطوب، نَمی روی صورت و دستانش آمده و رطوبت، از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل نمی شود، بلکه فقط از دستش به صورتش می رود، وضویش صحیح نیست. باید در خود صورت، رطوبت به قدری زیاد ایجاد شود که از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل شود و اقل جریان به این است. دلیل این حکم این است که آنچه در آیه شریفه و در روایات به آن امر شده، غَسل است و غَسل، بر جریان آب، صدق می کند. غسل با مسح فرق دارد؛ در مسح، رطوبت، لازم است و حصول جريان، لزومی ندارد؛ ولی در غَسل، جریان، لازم است.

واجب دوم: شستن دو دست

مساله یجب بعد غسل الوجه ان یغسل یدیه من المرفق الی اطراف الاصابع مبتدئا باليمنی.

شخص باید برای وضو، دستانش را از مرفق تا آخر انگشتان، بشوید و از دست راست هم باید شروع کند و بعد دست چپ را بشوید.

اگر استخوان آرنج را در نظر بگیریم، مرفق، حدود دو سانت بالاتر است. به محل اتصال استخوان بازو و ساق دست، مرفق می گویند. رفق که در اینجا به کار رفته به معنی وصل شدن به هم است و به دو دوست، به این دلیل، رفیق می گویند که به هم جوش می خورد و وصل می شوند و از هم بدشان نمی آید. به همین دلیل به محلی که دو استخوان ذکر شده به هم می رسند و پیوند می خورند، مرفق می گویند.

حالا بحثی هست که اینها دو استخوان یا سه استخوان هستند و اقوی این است که اینها سه استخوان هستند؛ چون که استخوان هایی که از طرف بازو به پایین می آید، دو استخوان هستند و آن استخوانی که از طرف ساق دست به بالا می آید، یکی است.

البته شستن خود مرفق هم واجب است و شیخ طوسی(ره) در تبیان یا در کتاب های دیگرش، تصریح فرموده که با اجماع جمیع مسلمین و ظاهرا اهل سنت، مرفق هم باید شسته شود.[1] اینجا از مواردی است که غایت، داخل در مغیاست؛ یعنی تعبیر "الی المرافق" را که به کار می بریم، به معنی این‌ است که خود مرافق، باید شسته شوند و خارج نیستند. اما اینکه در تفسیرش، آورده شده که "الی" در اینجا به معنای "مع" است، بحث دیگری است که بعدا واردش می شویم؛ حالا در اینجا می خواستیم معنی مرفق را بیان کنیم.

دلیل اینکه شستن دست ها باید از مرفق تا انگشتان باشد، چیست؟ آیه شریفه در اینجا اجمال دارد؛ چون فرموده: ﴿فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[2] و نفرموده که ابتدای غسل از مرفق است؛ این آیه تعبیر "الی" دارد و از این بابت مجمل است. این آیه شریفه در روایات بیانیه که کیفیت وضوی رسول خدا(ص) را شرح داده اند، چنین تفسیر شده است که شستن دست ها باید از مرفق شروع و به آخر انگشتان، منتهی شود. این بحث در وسائل، در باب پانزدهم از ابواب وضو آمده است.

حال که چنین است، چرا آیه شریفه، تعبیر ﴿وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾ را دارد؟ باید تعبیر این آیه، "من المرافق" باشد. ما می گوییم که "الی المرافق"، قید غسل نیست؛ بلکه قید مغسول است. یعنی نمی خواهد راجع به غسل، چیزی بگوید که از کجا تا کجاست؛ بلکه توضیحی برای مغسول یعنی دست است. چون تعبیر دست، گاهی برای حد تا مچ و گاهی برای حد تا مرفق، گاهی برای حد تا منکب یعنی شانه و گاهی دست برای مقدار کمتر یعنی تا انگشتان هم استعمال می شود؛ پس دست، معانی مختلفی دارد. مثلا در آیه شریفه که می فرماید: ﴿السارق و السارقة فاقطعوا ايديهما﴾[3] ، منظور از دست، انگشتان هستند. بنابراین چون که دست، اطلاقات مختلف دارد، تعبیر "الی المرافق"، حد دست را بیان کرده است.

لزوم شستن کمی بالاتر از مرفق

مساله یغسل المرفق من فوقه قلیلا للحصول علی الیقین من غسله.

برای حصول یقین از شستن مرفق، باید کمی از بالای مرفق شروع کنیم؛ چون شستن مرفق هم واجب است. این را مقدمه علمیه می گویند.

عدم کفایت شستن دست ها تا مچ، قبل از وضو، از شستن آنها هنگام وضو

مساله من غسل یدیه قبل الوضوء لا یکتفی بذلک لغسل الید فی الوضوء بل لابد من تجدید غسلهما.

مستحب است که قبل از آنکه به وضو مشغول شویم، دستهایمان تا مچ را بشوییم. حالا اگر کسی دستهایش را قبل از وضو شست، وقتی که می خواهد دستهایش را برای وضو بشوید، نمی تواند به خیسی اول اکتفا کند؛ بلکه باید دوباره دستهایش را بشوید. یعنی باید شستنش را برای وضو، از مرفق تا آخر انگشتان، قرار دهد و آن رطوبتی که از غسل اول باقی مانده، هیچ اعتباری ندارد؛ چون عملی مستحبی است و ربطی به عمل واجب ندارد.

حکم شستن اول، دوم و سوم در وضو

مساله الغسل الاول للوجه و اليدين واجب و الثاني جائز و الثالث بدعة و حرام. و لو حصل الغسل الکامل للعضو بغرفة واحدة یحسب المرة الاولی سواء قصد ذلک ام لا.

شستن صورت یا دست برای بار اول واجب است. اما بعضی در مورد شستن دوم، گفته اند که جایز و بعضی دیگر گفته اند که مستحب است. باید روایات را در این رابطه بررسی کنیم تا ببینیم که شستن دوم، جایز یا مستحب است.

اما به اجماع شیعه، شستن برای بار سوم، حرام و بدعت است. اهل سنت، سه بار می شویند و اینکه ما می گوییم بدعت است، در رد آنهاست.

دلیل حکم شستن بار اول، دوم و سوم

اما وجوب شستن بار اول، چیز واضحی است؛ برای اینکه شارع امر کرده که ﴿فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾؛[4] با این امر، طبیعة الغسل واجب شد و اقل وجود طبیعت، به یک بار است. پس اقل الامتثال با یک بار حاصل می شود و شستن بار اول، خود به خود واجب است. اگر شستن برای بار اول را انجام ندادیم، امتثال امر، نکردیم.

اما برای حکم شستن اضافه بر بار اول باید باید به روایات مراجعه کنیم. از جمله یک دسته از روایات، صحیحه معاویة بن وهب است که چنین می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوُضُوءِ فَقَالَ مَثْنَی مَثْنَی.[5]

یعنی وضو، دوبار دوبار است‌؛ یعنی اگر صورت و دستهایمان را بخواهیم بشوییم، مستحب است که دوباره بشوییم. البته قطعا دوبار شستن، واجب نیست‌؛ چون اجماع بر عدم وجوب داریم.

صحیحه صفوان هم چنین می فرماید:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْوُضُوءُ مَثْنَی مَثْنَی.[6]

اما در مقابل این روایات، روایاتی داریم که بر این دلالت دارند که یک بار شستن، اولی و بهتر است و شستن برای بار دوم، جایز است.

بنابراین بین روایات، شبه تعارضی وجود دارد. روایاتی که" مثنی مثنی" را می فرمایند، در این ظهور دارند که بهتر است که شستن، دوبار دوبار باشد. اما روایات دیگری هم داریم که می فرمایند: بهتر این است که به یک بار اکتفا کنیم و بار دوم هم مجازیم. این روایات، دو ظهور متقابل دارند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo