< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

91/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی حجیت مثبتات استصحاب در موارد منقول از قدما / تنبیهات استصحاب / استصحاب
 حجیت مثبتات استصحاب در موارد منقول از قدما توسط مرحوم شیخ(ره):
 در ادامهﻯ بحث اصل مثبت، مواردی در کلام مرحوم شیخ(ره) از قدما نقل شده که اصل مثبت را در آن موارد، جاری دانسته اند و هیچ توجیهی مثل خفاء واسطه یا جلاء ملازمه برای آن موارد وجود ندارد. مرحوم شیخ(ره) می فرمایند این فتوای قدما هیچ توجیهی ندارد مگر اینکه بگوئیم قدما استصحاب را از باب ظن حجت می دانند که در اینصورت استصحاب جزء امارات می شود. برخلاف کسانی که استصحاب را از باب عمل به روایات حجت می دانند که در اینصورت استصحاب، جزء اصول عملیه می شود. پس قبول کردنِ لوازم عقلیه و آثار مترتبهﻯ بر لوازم عقلیه در این موارد توسط قدما، به دلیل اماریت استصحاب و حجیت آن از باب ظن می باشد.
 البته خود قدما چنین حرفی را نزده اند و این تحلیل، اجتهادی است که خود مرحوم شیخ(ره) مطرح کرده است.
 استصحاب بقاء حیات و ترتب اثر شرعی ارث بر آن:
 ایشان پس از بیان این مطلب، شروع به بیان و توجیه موارد نقل شده از قدما می کند که اولین مورد از آنها عبارت است از جایی که پدر مسلمان دو نفر کافر که به تازگی مسلمان شده اند، فوت کرده است. آن دو نفر اتفاق دارند که یکی از آنها اولِ ماه شعبان و دیگری، اول ماه رمضان مسلمان شده است. همچنین هر دو اتفاق دارند که پدرشان قطعاً فوت کرده لکن اختلاف آنها از این جهت است که آیا پدرشان در وسط ماه شعبان فوت کرده که نتیجه اش عدم ارث بردن فرزندی است که اول ماه رمضان مسلمان شده چرا که در هنگام فوت پدر، کافر بوده است. یا اینکه پدرشان وسط ماه رمضان فوت کرده که در اینصورت هر دو، ارث می برند. چرا که در هنگام فوت پدر، هر دو مسلمان بوده اند. در این مسأله، صاحب شرایع(ره)، محقق(ره) و جمعی از متقدمین و متأخرین ایشان، فتوا به ارث بردن هر دو و تقسیم مال بین آنها داده اند. دلیل این فتوا، استصحاب بقاء حیات پدر آنها تا وسط ماه رمضان، پس از شک در زمان فوت او می باشد که در آن زمان هر دو مسلمان بوده و ارث می برند.
 حال آنکه این اصل، بدون شک اصل مثبت است و اثر شرعی را ثابت نمی کند. چون اثر شرعی، ارث بردنِ فرزند از پدر است که بر مضوع «موتُ المُوَرِّث حِینَ اِسلامِ الوارِث» مترتب می شود که نصف آن، موت مورّث و نصف دیگر آن، اسلام وارث است. لکن استصحابی که جاری می شود، استصحاب بقاء حیات پدر است نه موت او. این استصحاب، موضوع اثر شرعی که موت مورّث است را ثابت نمی کند مگر از باب لازمهﻯ عقلی که اصل مثبت می باشد. چرا که استصحاب می گوید مورّث تا وسط ماه رمضان زنده بوده ولی نمی گوید چه زمانی فوت کرده است و از آنجا که یقین به فوت او و شک در زمان آن بین نیمهﻯ شعبان و نیمهﻯ رمضان داریم، واقع شدن فوت او در ماه رمضان، لازمهﻯ عقلی بقاء حیات او تا نیمهﻯ رمضان است.
 همچنین اگر به جای استصحاب بقاء حیات، عدم موت را تا نیمهﻯ رمضان استصحاب کنیم، باز هم اصل مثبت لازم می آید. چرا که منشأ اثر شرعی، فوت مورّث در ماه رمضان، یعنی در حین اسلام هر دو می باشد، نه عدم فوت او در ماه شعبان.
 از آنجا که اثبات فوت او در نیمهﻯ رمضان، لازمهﻯ عقلی استصحاب عدم موت او در شعبان است، این استصحاب در هر صورت، اصل مثبت است و این فتوای قدما مشخص می کند که آنها استصحاب را از باب ظن، حجت می دانسته اند نه از باب اصل عملی. لذا فتوای تقسیم ارث به طور مساوی بین آنها، به درد ما نمی خورد و ما قائل به آن نیستیم بلکه لازم است آن دو وارث، بالإجبار تصالح کنند. چرا که بر سر این مسأله، دعوا و مشاجره دارند.
  والسلام

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo