< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

1400/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ نقش زمان و مکان در استنباط/ بررسی شبهات/ فروش سلاح به اعداء دین

 

یکی از مواردی که زمان و مکان در آن نقش دارد بیع السلاح لاعداء الدین است. آیا سلاح به اعداء دین جایز است؟ علما به نحو اطلاق گفته اند نمی توان به اعداء دین سلاح را فروخت. فرق نمی کند خود سلاح یا حاشیه سلاح مانند کلاه خود ، سپر و زین اسب که در جنگ ها بکار می آید. امام راحل در مکاسب و تحریر الوسیله می فرماید بستگی به مقتضیات زمان دارد. یک صورت آن، اعداء دین سلاح را علیه شیعه بکار می گیرند حتی مانند گاز اشک آور، وقتی بیع سلاح به اعداء دین گفته می شود فرق نمی کند سلاح تهاجمی و تدافعی باشد. یقینا جایز نیست به اعداء دین اسلحه بفروشد که علیه شیعه بکار بگیرد. صورت دیگر با دین بد هستند ولی با دشمنی می جنگند که با هر دوی ما بد هستند در حقیقت با جنگ کردم خودشان سپر برای مسلمانان هستند در این مورد بیع سلاح به آنها جایز است. امام راحل در مکاسب محرمه و تحریر می فرماید در این صورت بیع سلاح جایز است. مثال فرضی آن - دولت سوریه همراه با انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت است- اگر دولت همراه نباشد اما با رژيم صهیونیستی که دشمن ما است در جنگ باشد، در اینجا دو دشمن داریم اما یکی علیه دشمن مشترک جنگ می کند یقینا فروش سلاح به آنها جایز است و تامین امنیت ملی است. امام راحل می فرماید این مساله حکومت و نظام اسلامی است که اختیار آن با حاکم اسلامی است. مثال فرضی دیگر طالبان در افغانستان هویتش با داعش یکی است اما اگر قرار داد ببندد که در برابر پیش روی داعش بایستند نظام اسلامی در مقابل دو دشمن قرار دارد یکی وحشی ترین است که کشتن شیعه را واجب و اسیر کردن زن و بچه شیعه را واجب می دانند در صورتی که طالبان متعهد بشوند در مقابل داعش قرار بگیرند و امنیت شیعیان را محافظت کنند عقل حکومتی اقتضا می کند مرز خود را با طالبان سفید نگهدارید و از شیعه محافظت کنید.« هذه امتکم امة واحدة» در مرحله اول شیعه و در مرحله بعد همه مسلمانان در تمام جهان اگر آسیبی به آنها وارد شود به ما وارد شده است. بنابراین طالبان را تطهیر نمی کنیم و با آنها درگیر نمی شویم.

مستند امام راحل در بیع سلام به اعداء دین

وسائل الشيعة؛ ج‌17، ص: 101

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ: دَخَلْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ حَكَمٌ السَّرَّاجُ مَا تَقُولُ فِيمَنْ يَحْمِلُ إِلَى الشَّامِ السُّرُوجَ وَ أَدَاتَهَا فَقَالَ لَا بَأْسَ أَنْتُمُ الْيَوْمَ بِمَنْزِلَةِ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّكُمْ فِي هُدْنَةٍ فَإِذَا كَانَتِ الْمُبَايَنَةُ حَرُمَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَحْمِلُوا إِلَيْهِمُ السُّرُوجَ وَ السِّلَاحَ.[1]

سند روایت

سیف بن عمیره ثقه و اقفی است. ابو بکر حضرمی توثیق خاص ندارد ولی در مجموع به روایت عمل شده است.

دلالت روایت

ابواب وسایل فتوای شیخ حر عاملی است«باب تحریم بیع السلاح والسروج فی الحال الحرب خاصة و جواز بیع ما عدا السلاح و حمل التجارة الیهم». سئوال بر بیع زین و سراج به شام می کند امام می فرماید چون در حال هدنه هستید و جنگی در بین نیست می توانید به آن بفروشید و اگر بین آنها جنگ دارید جایز نیست. وقتی جنگ درمیان باشد نباید آنها را تقویت کنید.

وسائل الشيعة؛ ج‌17، ص: 101

وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ أَبِي سَارَةَ عَنْ هِنْدٍ السَّرَّاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ‌ ع أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنِّي كُنْتُ أَحْمِلُ السِّلَاحَ إِلَى أَهْلِ الشَّامِ فَأَبِيعُهُ مِنْهُمْ فَلَمَّا عَرَّفَنِي اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ ضِقْتُ بِذَلِكَ- وَ قُلْتُ لَا أَحْمِلُ إِلَى أَعْدَاءِ اللَّهِ فَقَالَ لِيَ احْمِلْ إِلَيْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بِهِمْ عَدُوَّنَا وَ عَدُوَّكُمْ يَعْنِي الرُّومَ وَ بِعْهُ فَإِذَا كَانَتِ الْحَرْبُ بَيْنَنَا فَلَا تَحْمِلُوا فَمَنْ حَمَلَ إِلَى عَدُوِّنَا سِلَاحاً يَسْتَعِينُونَ بِهِ عَلَيْنَا فَهُوَ مُشْرِكٌ.[2]

سند روایت

عنهم یعنی از عدة من اصحابنا. علی بن حسن بن رباط ثقه است و علی بن محبوب روشن است. ابی ساره و هند سراج مجهول هستند. کارشان تهییه زین و سلاح است.

دلالت روایت

اصحلک الله یعنی خداوند به زندگی شما سامان بدهد. سلاح به اهل شام می فروختم اما وقتی شیعه شدم در وضعیت سخت قرار گرفتم که سلاح به آنها بفروشم به خودم گفتم به دشمنان اهل بیت سلاح نمی فروشم امام فرمود به آنها سلاح بفروش آنها در حال جتگ با روم/شرقی هستند اما اگر جنگ بین ما و انها باشد سلاح به آنها نفروشید و کسی به دشمن ما سلاح بفروشد کمک آنها باشد بیع سلاح به آنها حرام است. اینکه جواز را چه کسی تشخیص می دهد حاکم تشخیص می دهد.

وسائل الشيعة؛ ج‌17، ص: 102

وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْفِئَتَيْنِ تَلْتَقِيَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ أَبِيعُهُمَا السِّلَاحَ فَقَالَ بِعْهُمَا مَا يَكُنُّهُمَا الدِّرْعَ وَ الْخُفَّيْنِ وَ نَحْوَ هَذَا.[3]

سند روایت

علی بن حکم ثقه است. محمد بن قیس ثقه است و معمولا روایت های قضاوت های امام علی را او نقل کرده است و روای او عاصم بن حمید حناط است

دلالت روایت

دو گروه از اهل باطل باهم جنگ می کنند امام می فرماید کفش، سپر را به آنها بفروش اما سلاحی که آدم می کشد را به انها نفروش

وسائل الشيعة؛ ج‌17، ص: 102

وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّي أَبِيعُ السِّلَاحَ- قَالَ لَا تَبِعْهُ فِي فِتْنَةٍ [4]

سند روایت

احمد بن محمد بن خالد برقی است. سراج، در نسخه بدل سراد است و همان هند سراج است.

دلالت روایت در حال درگیر به آنها سلاح نفروش قدرت علیه شیعه پیدا می کنند. از جمله جاهایی که امام راحل دقیقا با نقش مقتضیات زمان و مکان فتوا داده اند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo