< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1402/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ظهور و قواعد آن

 

امام علی: … وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً، لَمْ يُعْطَ قَائِماً؛ وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ، يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ، فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ. قصار 396

آنکس که از طریق معقول وارد در زندگی شود (حرص و طمع نداشته باشد و از راه معقول پیش بروند) کامروا می شود اما اگر کسی مقدّرش نباشد و چیزی را بخواهد به زور بدست بیاورد ناکام است. زمانه دوجور است، گاهی زمانه اینچنین است که به نفع توست، و روزی هم به زیان توست، اگر دیدی به کامت هست مست نشو، اگر زمانه علیه تو بود صبوری پیشه کن.

گفته شد سه بحث هست که در ظواهر کلیدی نیست:

    1. آیا ظواهر حجت است به شرط ظن به وفاق یا به شرط عدم ظن به خلاف؟

    2. آیا ظواهر زیرمجموعه مظنه است یا زیرمجموعه قطع است؟

    3. آیا ظواهر برای مقصودین به افهام حجت است یا غیر مقصودین به افهام هم ظواهر در موردشان حجت است؟

اینجا آنی که در آن بحث است خطابات مشافهی قرآن است، 90 بار در قرآن یا ایها الذین آمنوا دارد، 20 بار هم یا ایها الناس داریم، آیا این خطابات مشافهین مخصوص مخاطبین است ام یشمل غیرها؟

الان از بدیهیات است که خطابات قرآن لا یختص بالمشافهین، اگر بگویند مخصوص مشافهین است معنایش این است که یا ایها الذین آمنوا یعنی ابوذر و عمار چون خطاب مشافهی اینها بودند، توضیح داده شد که خطابات مشافهی لا یختص بالموجودین فی زمن الخطاب یشمل الموجودین و غیرهم، نعم اگر قرینه حالیه یا مقالیه داشتیم که این خطاب اختصاص به مشافه دارد اینجا باید اختصاصش بدهیم به مشافه، مثل خطاباتی که بعضاً از ائمه به مخاطبین گفته شده است؛ مثلا به جابربن یزید جعفی امام صادق پیغام دادند که دیوانه شو، او هم خود را به دیوانگی زد، این پیام امام به این معنا نیست که همه اصحاب هم دیوانه بشوند چون اینجا قرینه داریم که جان جابر در خطر بود و امام برای دفع این خطر این پیغام را دادند.

مثال دیگر محمد بن علی احول (مومن الطاق) در مسجد مدینه مشغول بحث بود یکی از دوستان امام صادق به او گفت امام به ما گفتند بحث نکنیم، مومن گفت برو بپرس به تو گفته یا به همه گفتند، او هم رفت پرسید امام پاسخ دادند فرق است بین تو و مومن الطاق، ان صاحب الظاق یکلم الناس فیطیر وانت ان قصوک لن تطیر، مومن از عهده بحث بر می آید ولی تو از عهده بحث بر نمی آیی!

(پس اصل در خطابات مشافهی این است که شامل مقصودین بالافهام و غیرهم می شود بله اگر قرینه داشتیم که یک نفر مقصود به افهام است ما هم به همان یک نفر اکتفا می کنیم).

به این ترتیب سه بحث ظواهر تمام شد، چهارمین بحثی که آخوند میدان داری کرده حجیت ظواهر کتاب است.

بحث ظواهر الکتاب:

در بحث ظواهر الکتاب نقطه مقابل ما اخباریون هستند که حرفشان این است که ظاهر الکتاب اگر مؤید به سنت بود حجت است و الا حجت نیست، ما حق نداریم به ظاهر الکتاب بدون روایات رجوع کنیم.

از جمله تفکر اخباری ها، مبنای آنها در بحث ظواهر الکتاب است، خروجی حرفشان این است که حسبنا روایات، قرآن به کار ما نمی آید، آنی که به کار ما می آید روایات اهل بیت عصمت و طهارت است.

واقعیت این است که در رابطه با قرآن یک افراط و تفریطی واقع شد، افراطش این بود که آنها که گفتند حسبنا کتاب الله، این کلام توطئه ای بود برای کنار زدن روایات پیامبر و این توطئه برای حذف امیرالمومنین بود چون اگر روایات پیامبر نقل می شد از هر چند روایت یکیش مدح حضرت علی است. بنابراین گفتند حسبنا کتاب الله و بعدش گفتند نقل حدیث ممنوع ، چون اگر احادیث نقل بشود قرآن فراموش می شود و تا 100 سال نقل حدیث جرم بود تا زمان عمربن عبدالعزی از طرف دیگر تفریط بود که قرآن را از کار بیندازیم، بگوییم ما از قرآن هیچ چیز نمی فهمیم، فقط آن مقدار که در ذیل آیه روایتی باشد می فهمیم (این هم تفریط است) انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، هم کتاب و هم عترت باید در صحنه باشند، آنها عترت را منزوی کردند و اینها کتاب را منزوی کردند که هر دو آسیب بر جهان اسلام بوده.

ما دو بحث داریم:

یک . ادله اصولیین بر حجیت ظواهر الکتاب چیست؟

دو. ادله اخباریون چیست؟ آنها هم که می گویند به ظاهر کتاب بدون روایات نمی شود اخذ کرد چه دلیلی دارند؟

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo