< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1402/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجماع

حدیث

امام علی: وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ صلی الله علیه وآله [عَلَيْهِ نَبِيُّنَا] فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً فَإِنِّي لَمْ آلُكَ نَصِيحَةً وَ إِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِي لَكَ

هیچ کس مانند پیامبر اکرم از خدا خبر نیاورده است، به پیامبر به عنوان رهبر راضی باش، برای نجات راه او را برگزین. من در خیرخواهی نسبت به تو کوتاهی نکردم . اگر هرچه هم تلاش کنی به اندازه ای که من برایت خیرخواهی کردم نخواهی توانست.

مسیر، مسیری است که پیامبر اکرم (ص) پیش رویت گذاشته است.

سخن پیرامون مبانی اجماع شیعی بود: گفته شد :

اولین راه قاعده لطف است، که هم کبرویا و هم صغرویا مورد نقد قرار گرفت و گفته شد نمی توان این قاعده را مبنا قرار دهیم. به همان ملاک که امام غایب شده است به همان ملاک هم لطف نکند چه اشکالی دارد؟ وجوده لطفٌ و تصرفه لطفٌ آخر و عدمه منّا. در نتیجه با قاعده لطف نمی توان نظر معصوم را کشف کرد.

اشکال: امام در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر است و در پس پرده هم افاده فیض می کند.

پاسخ: بله افاده فیض امام دائمی هست اما ما اینجا دنبال فیض بخصوص هستیم. آن فیضی که می گویید این است لولا الحجه لساخت الارض باهلها، که وجودش سبب می شود زمین اهلش را در بر نگیرد پس خورشید پشت پرده هم افاضه فیض می کند اما خصوص اینی که میخواهید استدلال کنید از آن استفاده نمیشود.

راه دوم: راه حدس است. تراکم ظنون است، وقتی دیدیم همه علمای مذهب روی حکمی متمرکز هستند حدس می زنیم که امام معصوم هم با آنهاست. گفته شد این شیوه را متاخرین بویژه مرحوم نائینی در فوائد الاصول ج3 دارد.

راه سوم: مبنای دخول است که اطمینان حاصل کنیم که خود معصوم در بین مجمعین است.

این مبنا اولا برای زمان غیبت صغری است که موثر است، ثانیا هیچگاه علم به دخول معصوم بین مجمعین پیدا نمی کنیم. عبارتی محقق در معتبر ج1 ص 31 دارد: فلو خلا المائة من فقهائنا عن قوله لما كان حجة، و لو حصل في اثنين لكان قولهما حجة . اگر در بین صد نفر نظر معصوم نباشد حجت نیست اما اگر در بین دو نظر نظر معصوم را کشف کنیم حجت است.

کبری را قبول داریم که ما یقین داشته باشیم که امام در این مجموعه هست ما می پذیریم این اجماع را ولی هیچ یک از اجماعات شیعی صغرویاً این نیست یعنی نمی توانیم یقین داشته باشیم که معصوم هم همین نظر را دارد . (اجماع دخولی مبنای هیچ یک از مدعیان اجماع نیست)

راه چهارم: اجماع تشرفی؛ اینکه احدی از علمای شیعه تشرف حاصل کرده محضر امام عصر، می بیند اگر بگوید از خود امام زمان شنیدم کسی باور نمی کند (چون کسی که ادعای مشاهده کند: أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ) بنابراین او مقصودش را با تعبیر اجماع بیان می کند، به این اجماع تشرفی است.

پاسخ: هیچ یک از اجماع های شیعی اینچنین نیست که مثلا احد علما برای اینکه تکذیبش نکنند بجای اینکه بگوید خودم از معصوم شنیدم بگوید اجماع بر این است.

و اما اینکه آیا در عصر غیبت ارتباط با حضرت ممکن است یا ممکن نیست؟

اولا: گفته می شود بی تردید در زمان غیبت برخی از علما افتخار تشرف محضر حضرت را پیدا کردند. (نجم الثاقب محدث نوری در این زمینه نوشته شده است)

ثانیا: این ملاقات یک طرفی بوده نه دو طرفی، یعنی هر موقع امام اراده می فرمودند افتخار شرفیابی می دادند نه هر وقت که طرف می خواسته.

ثالثا: باید مراقب شیاد ها بود، کسانی که دکان باز می کنند با این بیان تشرفات قلابی.

اما دو نظریه در رابطه با ارتباط با امام زمان در عصر غیبت کبری وجود دارد:

نظر اول: عدم امکان ارتباط : قائلین به این قول : یک: محمدبن ابراهیم نعمانی می گوید در عصر غیبت تشرف به محضرت حضرت ممکن نیست. دو: فیض کاشانی در وافی ج2 ص 414 ، سه: کاشف الغطاء در کتاب الحق المبین ، چهار: شیخ مفید ... این علما استنادشان به سخن آخرین نایب حضرت یعنی علی بن محمد سمری است که امام به او فرمود شما 6 روز دیگر از دنیا می روی و به کسی وصیت نکن. و سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍو لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ. کمال الدین صدوق ص 516

سه دلیل دیگر هم دارند.

نظریه دوم : نظریه قائلین به امکان ارتباط هست. سید مرتضی از اینهاست،

شیخ طوسی، کراجکی (استاد شیخ مفید) محدث نوری و... این را قائل هستند و به این استدلال کردند که تشرف های قطعی وجود داشته.

خود شیخ مفید مورد توجه حضرت واقع شده نقل می کنند که مسئله ای را نادرست پاسخ داده و بعد که متوجه شد درب خانه اش را بسته و دیگر فتوایی نداد و حضرت مسئله را تصحیح کردند و به او فرمودند درب خانه ات را باز کن و فتوا بده و اگر اشتباه کردی ما کمکت می کنیم.

فردا ادله قائلین به امکان و عدم امکان بحث خواهد شد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo