< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1402/09/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجماع

حدیث

امام علی:

فَإِذَا عَرَفْتَ ذَلِكَ فَافْعَلْ كَمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِكَ أَنْ يَفْعَلَهُ فِي صِغَرِ خَطَرِهِ وَ قِلَّةِ مَقْدِرَتِهِ وَ كَثْرَةِ عَجْزِهِ و عَظِيمِ حَاجَتِهِ إِلَى رَبِّهِ فِي طَلَبِ طَاعَتِهِ [وَ الرَّهِينَةِ مِنْ عُقُوبَتِهِ] وَ الْخَشْيَةِ مِنْ عُقُوبَتِهِ وَ الشَّفَقَةِ مِنْ سُخْطِهِ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِيحٍ.

حال که همه چیز را بدست ذات مقدس ربوبی می بینی بنده وار رفتار کن، بنده خدا باش. برای ذات مقدس ربوبی حریم باز کن. از سخطش بپرهیز هر آنچه را که خدا دستور داده خیرت در آن هست و هر چه هم که تو را از آن نهی کرده ملتزم باش که خیر و صلاحت در این هست.

اجماع

بحث اجماع بیان شد، اینکه اجماع سنی کدام است، اجماع شیعی کدام است و اجماع شیعی در چه حدی برای ما ارزش دارد.

تقریبا مبنایی که خیلی از بزرگان به آن پایبند بودند مبنای حدس بود، آقای حائری موسس حوزه گفته بودند نه تنها ما بلکه دیگران هم به این حدس عمل می کنند مثلا وقتی می بینیم همه فقها از متقدمین و متاخرین یک حرف را میزنند مایه اطمینان ما می شود. در ادیان دیگر هم همین است یعنی اگر بخواهند ببینند مسیحیت یا یهودیت چیست میروند تحقیق می کنند تا بدانند بزرگانشان چه گفته اند، آن قدر متیقن را اخذ می کنند.

حال وارد بحث اجماع منقول می شویم.

در آغاز بحث گفته شد سه بحث باید مطرح می شد، یکی اجماع محصل که آخوند و شیخ مطرح نکرده بودند، بحث دوم باید بحث حجیت خبر واحد را مطرح می کردند، بعد از اینکه حجیت خبر واحد بر مسند نشست نوبت به این میرسیم که آیا اجماع منقول حجت هست یا نیست. (اجماع منقول در حقیقت با واسطه نقل خبر است و حدسا می گوید امام معصوم چنین فرموده است) بنابراین باید ایشان ابتدا بحث خبر واحد را مطرح می کرد و بعد وارد بحث اجماع منقول می شدند که اینطور نشد ایشان ابتدا وارد بحث اجماع منقول شده بعد وارد بحث خبر واحد شد.

4 نکته در باب اجماع منقول :

نکته اول: اجماع منقول از مصادیق حجیت خبر است، خبر اگر بخواهد حجت باشد 4 تا شرط دارد:

شرط اول: عن حسِ باشد نه عن حدسٍ؛ عن حسٍ یعنی خودش خبر را شنیده باشد نه اینکه خبر را حدس زده باشد.

دلیلش این است که مبنای حجیت خبر سیرة العقلاست، سیره عقلا خبری را معتبر می دانند که عن حسٍٍ، مخبر نقل کرده باشد. اما اگر مخبر چنین بگوید که قرائن عقلیه می گوید امام چنین فرموده، این خبر حدسی است و خبر حدسی حجت نیست. چون در خبر حسی که می گوییم حجت است می گوییم که فرض این است که او ثقه است و ثقه تعمد الخطا ندارد، عمداً نادرست نمی گوید، همین برای ما کافی است.

اما اگر خبر عن حدسٍ بود دو چیز می خواهیم:

یک. اینکه تعمد الخطا نداشته باشد. دو. اینکه اصلی داشته باشیم به نام اصالة عدم الخطا فی الحدس (اصلی که بگوید در حدس مردم اشتباه نمی کنند) و ما قطعا چنین اصلی نداریم. پس بر اساس چه مبنایی مخبری که حدسا خبر می دهد خبرش را بپذیریم؟ پس مبنای حجیت اجماع منقول حجیت خبر واحد است و خبر واحد حجتٌ فی المخبر عن حسٍٍ لا فی المخبر عن حدسٍٍ، بدلیل اینکه سلمنا اصالة عدم تعمد الخطا باشد ما علاوه بر آن اصالة عدم خطاء فی حدس را می خواهیم و این اصل ثابت نیست.

شرط دوم: خبر واحد وقتی حجت است که خبر از معصوم در احکام شرعیه بدهد، مثلا نماز جمعه در زمان غیبت واجب است یا نیست؛ اما اگر مخبر خبر بدهد از موضوعات، در باب خبر از موضوعات هم تعدد شرط است و هم عدالت. یعنی بینه باید باشد، بینه هم حداقل دو شاهد است و علاوه بر دوشاهد بودن عدالت هم باید داشته باشند. بنابراین اگر کسی مخبر عن الحس لکن خبر از موضوع می دهد نه از حکم، مثلا این آب کر است یا مطلق است.

البته این مسئله مورد نقد و بررسی است که آیا خبر واحد در موضوعات حجت است یا نیست که باید بحث کرد.

شرط سوم: در امور غریبه و امور مستبعد تا خبر مستفیض نباشد باور کردنی نیست.

داستان تکفین آیت الله بروجردی که آقای محمدی عراقی به ایشان تلقین می خواندن دیدند هرچه تلقین می کردند آقای بروجردی آرام تکرار می کردند، حتی هنگام تکفین خادم ایشان که قصد داشتند پای ایشان رو ببوسند پای خودشان را کشیدند. این قضایا تا مستفیض نباشد انسان به اطمینان نمی رسد، همچین قضیه ای که در زمان آقای عراقی مطرح شده و در کتابشان هم ثبت شده تا مستفیض نباشد انسان به اطمینان نمی رسد و اگر این قضیه خلاف بود یکی می آمد و تکذیب می کرد در حالی که کسی این نقل را تکذیب نکرده است.

در امور غریبه نمی شود هر خبری را باور کرد بلکه فقط خبری که مستفیض باشد (دو یا سه راوی نقل کرده باشند) را می شود باور کرد.

اگر در امور غریبه خبر متواتر باشد یقینا مورد قبول است و در این قسم بحثی نداریم. مثلا اینکه سر بریده سیدالشهدا در چند جا قرآن خوانده، تا 40 جا نقل می کنند که البته تا چند موردش قطعی هست. این اخبار در باب ائمه طبیعی هست البته برای کسانی که اعتقاد لازم را داشته باشند. اهل بیت ولایت تکوینی دارند و باذن ذات مقدس ربوبی کارهای خارق العاده می کنند.

بنابراین در این گونه امور غریبه اکتفا به خبر واحد نمی شود و حداقل باید مستفیض باشد.

نکته : در باب معصومین اگر چیزی خلاف عقل، خلاف قرآن و همین طور خلاف سنت قطعیه باشد را نمی پذیریم اما اگر خلاف غیر از اینها باشد را می پذیریم.

شرط چهارم: اینکه خبر از اصول فقه نباشد.

در فقه ما با یک حکم سر و کار داریم اما در اصول فقه ما می خواهیم خبر واحد را حجت کنیم تا با آن ده ها حدیث را حجت کنیم. بنابراین خبر واحد در اصول فقه حجت نیست (نه در اصول دین، در اصول دین عقیده مسلمان باید از روی یقین باشد، اما در اصول فقه که مثلا می خواهیم اجماع منقول را حجت کنیم و بر این شالوده ده ها حکم را بریزیم

شیخ در رسائل اجماع منقول را حجت ندید، اما در مکاسب محرمه بسیار زیاد به اجماع منقول استناد کرده اند. بنابراین در اصول فقه اجماع منقول را حجت نمی دانیم ولی در فقه اجماع منقول حجت می دانند.

خلاصه اینکه : اگر بخواهیم خبری را قبول کنیم 4 شرط دارد: یک. عن حسٍ باشد، دو. خبر از حکم باشد، سه. مستبعد نباشد و چهار. اینکه خبر از اصول فقه نباشد.

تا اینجا مقدمة البحث بود اما اصل بحث این است که در اجماع منقول 5 صورت هست:

گاهی هم سبب حسی است و هم مسبب، گاهی هم سبب حدسی است و هم مسبب ، گاهی سبب حسی و مسبب حدسی و گاهی سبب حدسی و مسبب حسی و گاهی هم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo