< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1402/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجماع منقول

حدیث

امام علی (ع): يَا بُنَيَّ إِنِّي قَدْ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الدُّنْيَا وَ حَالِهَا وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الْآخِرَةِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِيهَا، وَ ضَرَبْتُ لَكَ فِيهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَيْهَا.

پسرم، من وضعیت دنیا را برایت گفتم و اینکه این دنیا ماندنی نیست. آخرت را هم به تو گفتم چه خبر است، مثال زدم تا عبرت بگیری. نخواستم وقتت را بگیرم خواستم عبرت بگیری و بدانی این دنیا ماندنی نیست.

عمر صد ساله بالاترین است. ما ازلی نیستیم اما ابدی هستیم. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا؛وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا؛ما را در قبر می گذارند اما آغاز بازجویی هاست و اگر لطف و کرمش نباشد کار همه زار است. آنچه که سبب هست که آرام زندگی بکنیم خوف هست و رجا. خائف هستیم چون می دانیم در این عرصه چه کردیم. امیدوار هم هستیم ، إلهي ! عَامِلْنَا بِفَضْلِكَ و لا تُعَامِلْنَا بِعَدْلِكَ.

وارد بحث اجماع منقول شدیم ، انصافا دیروز مقدمه خوبی مطرح شد .

چهار مطلب بیان شد:

1. اجماع منقول اگر بخواهد حجت باشد از باب حجیت خبر است. در باب حجیت خبر هم شرط است که خبر عن حسٍ باشد، خبری که عن حدسٍ باشد این خبر حجت نیست. بدلیل آنکه در حس اصل عدم تعمّد خطا جاری هست اما در حدس، اصل عدم خطا در بشر ها نداریم. در بشرها خطا جزء ذاتشان هست.

بر این اساس هست که اجماع منقول نمی تواند به عنوان یک ارزش حقوقی در همه صور جا پیدا کند.

5 صورت در باب اجماع منقول هست.

صورت اول : آنجا که سبب و مسبب هر دو عن حسٍ باشند.

این اجماع منقول فقط در عصر حضور معصوم میسور است، سب می گوید همه علما اعم از آنکه معصوم یا غیر معصوم باشند، مسبب هم آن است که حدس می زند کلام معصوم در این باشد. در عصر غیبت چنین چیزی میسور نیست، چون دست ما کوتاه و خرما بر نخیل، دسترسی به امام زمان نداریم.

صورت دوم: آنجا که هم سبب و هم مسبب هر دو عن حدسٍ باشند.

مثل اجماعات کتاب خلاف و اجماعات کتاب غنیه، سبب حدسی است یعنی آنکه روایتی در مسئله هست که نمی شود فقیهی باشد که به روایت فتوا ندهد. مسبب هم حدسی است ، بسیاری از اجماعات منقولی که شیخ مفید، سید مرتضی و دیگران ادعا کردند از این قبیل است یعنی هم سبب حدسی است و هم مسبب حدسی است.

این نوع اجماع قطعا زیرمجموعه حجیت خبر نخواهد شد لانه لا یکونُ عن حسٍ بل یکون عن حدسٍ.

صورت سوم: جایی که سبب حسی است ولی مسبب حدسی است. مثل اینکه اجمع جمیع الامة من المعصوم و غیره، اما مسببش باید دید مبنایش چیست؟ مبنایش قاعده لطف است یا حدس است ؟ فعلی ای حالٍ براساس این مبنا هم اجماع منقول زیرمجموعه حجیت خبر نیست.

صورت چهارم: جایی که سبب حسی است اما مجرد از مسبب هست ، مثل اینکه می گوید اجمع علیه الاصحاب، اصحاب بر این اجماع دارند. این اجمع علیه الاصحاب حسی است یعنی می بینیم که قدما و متاخرین آمدند و گفته اند که با آب مطلق می توان وضو گرفت نه با آب مضاف، دیگر مسبب را نگفته بنابراین به این اجماع هم نمی شود تمسک کرد.

صورت پنجم: جایی که سبب حسی باشد اما عادتا ملازم با قول معصوم نباشد، مثل اینکه او تعدادی از اقوال را دیده، (مثلا مُقنعه، نهایه، مراسم سلار، کافی ابی الصلاح حلبی و … را دیده و این مجموعه، مجموعه ای نیست که انسان اطمینان به قول معصوم داشته باشد)

این از صور اجماع منقول ، آنچه که محل بحث است صورت اول است (هم سبب و هم مسبب هر دو حسی باشند) و صورت سوم (سبب حسی اما مسبب حدسی باشد یا به قاعده لطف یا به قاعده حدس است و ...)

 

در رابطه حضرت زهرا:

1. حضرت زهرا (س) می دانست که سرانجام تحرکاتش شهادت است یا نه؟ بله می دانست، معلوم بود استیضاح دستگاه خلافت آن هم در جمع همه مردم، خیلی شجاعت و شهامت می خواست. آنچه حضرت زهرا انجام داد امر به معروف بود، اینکه بیان کردند که جرم علی چه بود؟ نَقـَمُوا وَاللّه ِ ـ مِنْهُ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَكالَ وَقْعَتِهِ وَ نَكيرَ سَيْفِهِ ـ وَ قِلَّـةَ مُـبالاتِهِ لِحَـتْفِهِ ـ وَ تَبَحُّـرِهِ فى كِتابِ اللّه ِ وَ تَنَمُّـرِهِ فى ذاتِ اللّه ِ؛ جرم علی این بود که فدایی دین بود.

و چرا علی را کنار زدید؟ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً، بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً وَ غَیْرَهُنَّ

سوال : مگر در باب امر به معروف و نهی از منکر احتمال تاثیر شرط نیست؟ پس چرا خودشان را به خطر انداختند؟

پاسخ: اولا حضرت می دانست در کوتاه مدت اثر ندارد و در دراز مدت اثر داشت و آن هم شیعه بودن امروز ماست.

ثانیاً در دو جاست که اگر یقین به ضرر هم داشته باشیم باید عمل کنیم: یک . جایی که دین در خطر است آسیب دیدن هم باید اقدام کرد. فرزند حضرت زهرا به ما یاد داد که جایی که دین در خطر است باید جان داد، امام حسین فرمودند: وَ عَلَى الاِسْلامِ ألسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّةُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ. دو. جایی که ولایت در خطر استباید جان را فدای ولی کرد.

ثالثا اگر حضرت در خانه می نشست تاریخ تحریف می شد می گفتند حتی فاطمه هم علی را قبول نداشت. اگر قبول می داشت فاطمه وارد صحنه می شد. حضرت جلوی این تحریف را هم گرفتند. خانه مهاجر و انصار رفتند. حضرت شخصیت کمی نداشت امام خمینی فرمود که اگر مرد بود پیامبر بود، بعد گریه مدام در مسجد و بقیع. بعد هم خطبه بی بدیل ایشان. خانمی که آسیب دیده ، پدر از دست داده و چنین غرا خطبه می خواند. پس راز حضرت این بود که جلوی تحریف گرفته شود.

سوال: فاطمه که دختر پیامبر بود «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‌فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی و مَنْ سَرّها فَقد سَرّنی» (در کتب اهل سنت هم آمده) داغدیده که بوده، حامله که بوده ، دختر کسی هست که شما جای او نشستید. کاری به دین نداریم اگر دنیایتان را هم می خواستید نباید با او این برخورد را می کردید ، چرا چنین بلایی بر سرش آوردند؟

سوال مهم شهید صدر در فدک مطرح کرده که اصلا این گونه حرکات برای کسانی که در مسند حاکمیت هستند زشت است.

ایشان پاسخ دادند که سیاست اینها سیاست مشت آهنین بود. باید از جایی شروع می کردند که همه ماست ها را کیسه کنند و آن فاطمه بود. زبان حالشان به مردم این بود که فاطمه را با آن همه جلالت و مقام زدیم شما که عددی نیستید. این کار را که از فاطمه شروع کردند با حساب بود. همه فهمیدند که فاطمه به شهادت رسید.

باب مولد موسی بن جعفر روایت دارد که امام کاظم (سند صیحه است ) فرمود . ان فاطمه صدیقةٌ شهیدةٌ . قرآن ابراهیم را صدیق می گوید، مریم را صدیقه می گوید «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ».« إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ ». یعنی نگویید مادرمان مُرد بگویید مادرمان را کشتند. همه هم فهمیند که بین در و دیوار قرار گرفتند آن هم خانم باردار. نقل شده تا پایان عمرش که نفس می کشید از سینه اش خون بیرون می زد.

با این هدف به او حمله کردند که همه ماستها را کیسه کنند و همه هم کیسه کردند و کسی در این 25 سال دم نزد . بله فقط یکی فریاد زد، زبیر به مهاجمان حمله کرد به پای او زدند و خورد زمین و شمشیر از او جدا شد، فریاد زد : یا مَعشَرَ بَنی عَبدِالمُطلّب، أ یفعَلُ هذا بِعَلی وَ اَنتُم أحیاء؟ این رفتار را با علی دارند و شما زنده اید و خدا مرگتان بدهد دیگر کسی اعتراض نکرد.

امیرالمومنین در رابطه با این ایام فرمود: فَصَبَرتُ، وفِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجاً؛ وَ صَبَرْتُ مِنْ کَظْمِ الْغَیْظِ عَلَی أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ، صبر کردم مانند کسی که خار در چشم دارد و کسی که استخوان در گلویش گیر کرده. و صبر کردم از چیزی تلخ تر از هندوانه ابوجهل و دردناکتر از نوک تیز شمشیری که روی قلبم گذاشته باشند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo