< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/06/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأوامر/ مقدمة الواجب / اصولی بودن و.. مقدمه واجب

حدیث

امام علی: مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ أَعْظَمَهُ أَهَانَهُ.[1]

کسی که خود را از حوادث زمان ایمن بداند زمانه به او خیانت خواهد کرد.(مغرور به حسن و جمال و مال خود باشد ناگهان ورق برمیگردد

از نسیمی دفتر ایام برهم می خورد    از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن

و کسی که آن را بزرگش بشمارد خار و ذلیلش خواهد کرد. (کسی که برای بچنگ آوردن دنیا دست به آب و آتش بزند خار و ذلیل خواهد شد) .

خلاصه جلسه قبل

بحث مقدمه واجب به اینجا رسید که مقدمه الواجب مسئله اصولیةٌ و لیست بمسئله فقهیةٍ و لا کلامیةٍ و لا من المبادی الاحکامیه و لا من المبادی التصدیقیه و لیس بموضوعٍ استطرادیٍ فی الاصول، بلکه در متن اصول قرار دارد.( آن تراز های مسئله اصولی که از باب استنباط باشد نه از باب تطبیق) در کبرای استنباط قرار بگیرد این در مقدمه واجب است.

(نهایتاً مسئله اصولیه هست و نیازی نیست که بگوییم مسئله فقهی ، کلامی … هست و امثال ذلک)

مرحوم بروجردی

مرحوم بروجردی طرفدار این شده است که مسئله مقدمه واجب از مبادی احکامیه است آنچنان که عضدی و حاجبی و شیخ بهایی گفته.

مبادی احکامیه را ایشان اینچنین تفسیر می کند:

مبادی احکامیه، مسائلی که حول و حوش احکام می گردد، (اینکه ملازمات احکام چیست. آیا اگر چیزی و اجب شد مقدمه اش هم واجب است یا نیست؟ آیا اگر چیزی واجب شد ملازم با حرمت ضدش هست یا نیست؟ یا معانداتش، آیا وجوب الشی یعاند حرمته ام لا؟ اجتماع الامر و النهی در اینجا ….) ایشان می گویند اینها حول و حوش احکام است. مباحثی که این‌چنین باشد نامش را می گذاریم از مبادی احکامیه.

سخن ما به ایشان این است: مقدمه واجب هم از مبادی احکامیه فقه و هم از مسائل اصول است. چه اشکالی دارد؟ اینها قابل جمع است. که یک موضوع در یک مسئله جزء مبادی یک علم شود و نسبت به علم دیگر بشود از مسائل . آنچنان که چه اشکالی دارد یک مسئله ای در چند علم مطرح بشود ، مانند امر به معروف و نهی از منکر . از جهتی مسئله فقهی است. از جهتی مسئله اخلاقی است ( در احیاء علوم غزالی در کتاب اخلاقی مطرح شده) از جهتی مسئله کلامی باشد (خواجه نصیر در تجرید و در شرح تجرید علامه حلی مطرح کرده) باشد . پس منافاتی ندارد که مسئله مقدمه واجب طبق چارچوبه های شما از مبادی احکامی فقه باشد و از طرفی هم در چارچوبه مسائل علم اصول قرار بگیرد.

آقای خویی جواب دیگری داده اند: (در محاضرات)

ایشان می گوید مبادی یا مبادی تصوریه هست یا مبادی تصدیقیه هست، مقوله سومی به نام مبادی احکامیه نداریم. و یدفعه ان المبادی لا تخلو من التصوریه و التصدیقیه و لا ثالث لهما[2] . اینکه شما می گویید نه این است و نه آن مورد قبول نیست.

مراد از مبادی تصوریه چیست؟

مبادی تصوریه هر علم 4 چیز است:

    1. تصور الموضوع. در فقه موضوع علم فقه افعال مکلفین است.

    2. تصور المحمول. ما المراد من الوجوب . الصلاه واجبه . ما المراد من الحرمه ؟ الخمر حرام . ما المراد من الاستحباب؟ صلاه اللیل مستحبةٌ. ما المراد من الکراهة؟ نوم بین الطلوعین مکروه.

    3. بیان موضوع العلم. موضوع نحو کلمه و کلام است.

    4. بیان الغرض من العلم. اینجا اگر کسی بگوید از مبادی احکامیه است برمیگردد به تصوریه . زیرا در حقیقت می گوییم مقدمه واجب واجبةٌ ، محمول را داریم تحدید می کنیم نه اینکه حکمش را بیان کنیم.محمول ما این است افعال خمسه اینجا محمول است یکی از اینها که این محمول را بار بر او میکنیم مقدمه واجب است.

استاد: فعلی هذا به آقای خویی عرض می کنیم حرف شما درست است که مبادی یا تصوریه است و یا تصدیقیه و این مبادی احکامیه هم بر میگردد به حجت که موضوع است ، جزء مبادیه تصوریه علم فقه است.

تا اینجا قسمت اول به پایان رسید ولی قبل از بستن پرونده قسمت اول باید بیان شود که اگر ما ملازمه دیدیم بین وجوب ذی المقدمه و وجوب مقدمه این چه وجوبی است.

سوال: با ملازمه چه چیز را می خواهیم اثبات کنیم؟ کدام وجوب را می خواهیم اثبات کنیم؟

سه چیز را نمی خواهیم اثبات کنیم:

    1. وجوب عقلی را نمی خواهیم اثبات کنیم زیرا وجوب عقلی بدیهی ترین بدیهیات عالم است.

    2. وجوب مجازی .یعنی وجوب اولا و بالذات برای ذی المقدمه است و ثانیا و بالعرض برای مقدمه است.

اولا اینگونه بحث بحث لغوی است و بحث اصولی نیست. اصولی کاری ندارد به اینکه جری المیزاب درست است یا نادرست زیرا میزاب جریان ندارد و آب در میزاب جریان دارد و ثانیا کسی در استعمال مجازی بحثی ندارد . استعمال مجازی اگر مناسبت و چارچوبه اش باشد کسی بحث ندارد. (یعنی ما نگران نیستیم از اینکه وجوب مجازی به مقدمه نسبت داده شود.)

    3. وجوب فعلی تفصیلی . ما بخواهیم اثبات کنیم وجوب فعلی تفصیلی را.این را هم نمی خواهیم. به این دلیل که قطعا چنین وجوبی قابل اثبات نیست. زیرا وجوب فعلی تفصیلی متفرّع بر این است که آمر تصور کند ریزه کاریها را . اگر آمر چیزی را تصور نکند می تواند امر کند؟؟! در حالی که در وجوب مقدمه واجب می خواهیم چیزی را واجب کنیم که آمر به آن توجه نداشته . پس ما نمی خواهیم بگوییم که وجوب ذی المقدمه همراه با وجوب فعلی تفصیلی ذی المقدمه .

چه را میخواهیم ثابت کنیم

این سه تا نیست پس این است که می خواهیم اثبات کنیم تلازم بین وجوب ذی المقدمه و وجوب غیری تبعی مقدمه . وجوب غیری تبعی مقدمه یعنی اینکه لو التفت الیه لاوجبه ، اسم این وجوب غیری تبعی مقدمه است . بنابراین ما در بحث مقدمه در پی چنین واجبی هستیم.

موضوع جلسه آینده

پرونده این دو بحث را می بندیم. وارد پروند جدید می شویم. و آن تقسیمات المقدمه هست. مقدمه تقسیماتی دارد . المقدمه اما داخلیة و اما خارجیة و کل منهما اما بالمعنی الاخص و اما بالمعنی الاعم. فعندنا 4 مقدمه با این تقسیم بندی:

مقدمه داخلیه بالمعنی الاخص. مقدمه داخلیه بالمعنی الاعم . مقدمه خارجیه بالمعنی الاخص. مقدمه خارجیه بالمعنی الاعم.

سوال: در کلمات آخوند این است که گاهی قید داخل نیست ولی تقیّد داخل است و گاهی هم قید داخل است هم تقیّد.

ما المراد من القید و ما المراد من التقیّد؟


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo