< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /اقسام مقدمه

 

حدیث

 

امام علی: لیس کل من رمی اصاب[1]

چنین نیست که هر تیراندازی به هدف بزند.

این کلام دو معنا دارد: یکی اینکه انسان در اهدافی که دنبال می کند لازم نیست که همیشه انتظار رسیدن به هدف را داشته باشد. در هدفی که دارید 80 درصد هم موفق بودید موفقیت است. بنابراین انتظار 100% هیچ گاه نداشته باشید. همینکه اکثرش تامین شد خود را موفق بدانید.

معنای دوم اینکه با یک خطای زیرمجموعه طردش نکنید و بگذرید از او و باید نیرو سازی کنید.

 

خلاصه ای از جلسه قبل

 

بحث مقدمه و جایگاه بحث مقدمه از مسائل اصولی است و در حوزه مباحث اصولیه عقلیه قرار دارد.

 

تقسیمات مقدمه

 

وارد بحث تقسیمات مقدمه می شویم. در این تقسیمات مقدمه برخی از مباحث چندان کاربردی نیست و به سرعت از آن عبور می کنیم و روی مباحث کاربردی اش متمرکز می شویم.

 

تقسیمات مقدمه اینهاست:

 

المقدمةُ اما داخلیةٌ و اما خارجیة

المقدمه اما عقلیه و اما شرعیه و اما عادیةٌ

المقدمة اما مقدمة الوجود و اما مقدمه الصحة

المقدمه اما سببٌ و اما شرطٌ و اما عدم مانعٍ و اما معدٌ

این چهار تقسیم را آخوند در کفایه دارند.

 

المقدمه اما داخلیةٌ و اما خارجیةٌ .

 

و المقدمه الداخلیه اما داخلیةٌ بالمعنی الاخص و اما داخلیةٌ بالمعنى الأعم. و المقدمه الخارجیة کذلک. مقدمة الخارجية بالمعنى الأخص و مقدمه الخارجية بالمعنى الأعم.

اما داخلی بالمعنی الاخص. آنجا که هم قید و هم تقیّد داخل است مانند رکوع که مقدمه داخلی است . و رکوع قید است. تقیّد هم اتصاف الصلاه بالرکو (مقدمه داخلیه بالامعنی الاخص)

وگاه مقدمه مقدمه داخلیه بالمعنی الاعم است. یعنی قید خارج است ، اما تقیّد داخل است. مانند طهارت الثوب،استقبال القبله، اینها خارجند و از اجزاء صلاه نیستند اما تقیّد صلاه به طهارت جزء صلاه است. چه طهارت از حدث و چه طهارت از خبث.(مقدمه داخلیه بالمعنی الاعم.)

ما المراد من المقدمة الخارجية بالمعنى الأخص؟ و ما المراد من المقدمة الخارجیه بالمعنی الاعم؟

المراد بالمقدمه الخارجیه بالمعنی الاخص آنجاست که هم قید بیرون است و هم تقیّد بیرون است از ذی المقدمه مانند مکان. درست است که نمی شود در غیر مکان نماز خواند اما این مکان نه قید است و نه اتصاف الصلاه به، شرط صلاه است.

اما المراد بالمقدمه الخارجیه بالمعنی الاعم آنجاست که قید خارج است اما گاه تقیّد به این قید هم خارج است مانند مکان و گاه تقیّد به این قید داخل در ذی المقدمه است. مانند استقبال و طهارت…

فالمقدمه الداخلیه بالمعنی الاعم و المقدمه الخارجیه بالمعنی الاعم یتلاقیان. طهارت و استقبال هم مقدمه داخلی بالمعنی الاعم است (زیرا تقیّدش شرط است) هم مقدمه خارجی بالمعنی الاعم است چون قیدش جزء صلاه نیست گرچه تقیّدش جزء ذی المقدمه است.

 

اما البحث المهم فی ذلک :

 

بحث مقدمه داخلیه بالمعنی الاخص است. آنجا که هم قید داخل است و هم تقیّد داخل است. کالاجزاء الصلاتیه : الرکو السجود . القیام.

 

اینجا سه تا بحث هست:

 

بحث اول: آنکه اصلا می توان اجزاء را مقدمه نامید یا نمی توان؟

بحث دوم: بر فرض که می توان ، آیا هل یَعرض الوجوب الغیری بالاجزاء؟ (با توجه به اینکه وجوب نفسی دارد ، دیگر چه نیازی هست)

بحث سوم: یوصف الاجزاء بالمقدمه. ملاک هم دارد. هل یعرض مانعٌ از اینکه وجوب غیری بر این مقدمه عارض بشود یا اینکه مانع عارض است، و هو اجتماع المثلین. اجتماع مثلین است وجوب نفسی و وجوب غیری.(بسیار خوب . ما ملاک وجوب غیری را دیدیم. صرف دیدن وجوب غیری کافی نیست باید مانعی هم نباشد . برفرض که ملاک باشد ولکن هنا مانعٌ عن عروض وجوب الغیری و هو اجتماع المثلین)

 

اشکال به بخش ها

 

در هر یک بخشی از این بخشها اشکال شده. در بخش اول قهرمانی که اشکال کرده مرحوم شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب هدایة المسترشدین است. او می گوید که باید بین مقدمه و ذی المقدمه دوئیت و تعدد باشد، اگر این دویئت و تعدد نبود مقدمه صدق نمی کند. شرط مقدمه است ، زیرا شرط و مشروط دو تا هستند. عدم المانع مقدمه است، زیرا این با ذی المقدمه دوتا هستند.

(مثال عرفی برای شرط و عدم مانع و معدّ: مانند احراق. احراق یک سببی دارد و آن نار است. النار سبب للاحراق.

یک شرطی دارد و آن محاذات است آتش باید محاذی چوب قرار بگیرد تا بسوزد و اگر محاذی نباشد نمی سوزاند.

عدم المان اگر بخواهد این فرش بسوزد نباید مرطوب باشد اگر باشد آتش نمی گیرد. پس رطوبت مانع است از اینکه نار تاثیر خودش را بگذارد.

این آتش هم معد لازم دارد . معدّش گاه هیزم است و گاه برق است و گاه گاز است و… اینها معدّ و زمینه ساز تاثیر گذاری این سبب برای احراق است.)

پس سبب خارج است. و شرط هم خارج است. ذی المقدمه چیزی است و مقدمه چیزی دیگر. و الشرط خارجٌ . و المعدّ خارجٌ . اما الاجزاء فهی عین الکل.

ما هی الصلاة؟ تکبیرة الاحرام. رکو سجود و… اصلا شما نمی توانید این نماز را غیر از این اجزاء ببینید. پس کدام مقدمیت؟ مقدمه با ذی المقدمه باید دو تا باشند . اینجا دویئتی در کار نیست.

ایشان(شیخ محمدتقی اصفهانی) در هدایة المسترشدین فی الحاشیه علی معالم الدین

لب کلام این است که اینجا دویئت درست کنیم اگر توانستیم دوئیت درست کنیم وارد حوزه بحث می شود و اگر نتوانستیم نمی شود . دیگر سخن از اینکه آیا ملاک وجوب غیری را دارد یا ندارد ! مانع دارد یا ندارد دیگر مطرح نمی شود.

 

اینجا جواب ها داده شده است.

 

یک جواب شیخ داده، یک جواب آخوند داده و یک جواب امام خمینی رحمت الله علیه و آقای بروجردی دادند و یک جواب هم آقای خویی دادند.

تمام حوزه کلام، سر این موضوع است که بتوانیم دویئت درست کنیم یا نتوانیم.

تبیین دوئیت

 

تعدد علی نحوین است: گاه تعدد، تعدد حقیقی است و گاه تعدد، تعدد اعتباری است. تعدد اعتباری در اینجا کافی است. تعدد حقیقی خارجی را ما لازم نداریم. درست است که در خارج، صلاه همین اجزاء است اما در تحلیل هم همین طور است؟ شیخ می گوید نه ، در تحلیل اینطور نیست.. آخوند هم می گوید در تحلیل اینطور نیست.

تغیّر اعتباری از این ناحیه شکل می گیرد که انّ للماهیة ثلاث اعتبارات:

گاه ماهیت نسبت به شرطی ، به شرط لا هست. و گاه نسبت به شرطی ، به شرط شیء است. و گاه لا بشرط است. (مثال. قصه علما و پاکت منبر. برخی بشرط شی اند و طی می کنند. برخی بشرط لایند و بالکل رد می کنند، و برخی لابشرط اند. اگر دادند میگیرند و اگر ندادند نمی گیرند.) و کیف کان للماهیه ثلاث اعتبارات.

هم مرحوم شیخ و هم مرحوم آخوند از این طریق وارد شدند.

شیخ فرموده جزء اگر به شرط لای از انضمام باشد بیرون از ذی المقدمه است. و اگر او را لابشرط از انضمام دیدیم داخل در مقدمه است و همین مقدار تغایر یکفی. التغایر بالشرط لاییه و بالشرط الشی. (این سخن در مطارح الانظار آمده )

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo