< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /مقدمه مقارن متاخر

 

حدیث

امام علی: وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ فَافْعَل[1]

اگر می‌توانی که آنها غیر از تو از مردان بیگانه را نشناسند انجام بده.

 

شرط متقدم مقارن متاخر

خلاصه جلسه سابق

جاهایی که فقها به این رسیدند که این شرط متقدم ، مقارن و متاخر است . و این مشکل که شرط از اجزاء علت است و علت و معلول باید متقارن باشند نه متقدم و نه متاخر. بیان شد که اینجا 9 صورت دارد. 3 صورت اول در رابطه با شرط متقدم و شرط مقارن و شرط متاخر ماموربه است.

    1. شرط متقدم ماموربه: مثل غسل و وضو (اگر ما خود غسل و وضو را در شرط دیدیم نه حاصل آن غسل و وضو).

    2. شرط مقارن مامور به: مانند ستر و استقبال.

    3. شرط متاخر ماموربه: مانند صوم نهار با غسل لیلی استحاضه.

ما اینجا حل کردیم قصه شرط متاخر و متقدم را با تحلیل اینکه بزرگان بین شرط فلسفی و شرط فقهی خلط کرده اند. شرط اینجا، شرط فلسفی نیست بلکه شرط اعتباری است(قید است) قانون‌گذار گاهی قید را قبل می بیند و گاهی مقارن و گاهی متاخر میبند . آنی که نشدنی است و شما اشکال میگیرید برای شرط فلسفی است .

(وارد بحث شرط و تکلیف می شویم: تا الان شرط المامور به را بیان کردیم. و الان شرط التکلیف را می گوییم)

 

شرایط تکلیف هم بر 3 نوع است:

    1. شرط متقدم تکلیفی: مثال. اذا جائک الزید الیوم، یجب علیک اکرامه غداً (غدا قید وجوب است). اگر امروز زید آمد فردا اکرامش کن. این شرط متقدم برای تکلیف وجوبی فرداست.

    2. شرط مقارن تکلیفی: مانند بلوغ و عقل برای تکلیف الهی. اگر بالغ یا عاقل نباشد تکلیفی هم نیست. عقل و بلوغ شرط مقارن تکلیف هستند.

    3. شرط متاخر تکلیف: مثال، سببیت یوم الفطر آخر ماه برای وجوب فطریه اول ماه یا وجوب الحج از اول اَشهر حج (اگر از اول ماه شوال مستطیع شد، وجوب الحج برعهده اش می آید به شرطی که موقفین را درک کند(وقوف در عرفات و مشعر)اینجا این وجوب از الان آمده، وقتی تا موقفین را درک نکنم این وجوب انجام نمی شود. ثمره اش چیست؟ از اول شوال وجوب بی ثمر است.

پاسخ: یترشّح من هذا الواجب وجوبُ مقدماته. باید دنبال گذرنامه و کاروان … برود. این وجوب مقدمه از این وجوب ذی المقدمه ای می آید که از اول اشهر حج آمده در حالی که شرطش متاخر است .

 

شبهه

شبهه این است که می فرمایید شرط متقدم و متاخر، این با قاعده علیت و معلولیت سازگار نیست.

اینجا پاسخ مرحوم آخوند را ذکر می کنیم. علاوه بر اینکه جواب قبل در اینجا هم می آید که شرط فلسفی است که از اجزاء علت است و باید مقارن با معلولش باشد نه شرط شرعی ، شرط شرعی قیداست.

پاسخ دیگر :

تکلیف چیست؟ تکلیف بر دو معنا اطلاق می شود.

یک. بر ایجاب و زجر اعتباریِ انشائی. (بر وجوب بر حرمت … )ما به این می گوییم تکلیف.

دو. آن اراده ای که در نفس مولا پیدا می شود. مقدمات را طی می کند و به اینجا می رسد که این فعل با این شرایط مصلحت دارد ( متقدماً متاخراً و مقارناً).

در اصطلاح اول؛ ایجاب و زجر اعتباری قید است در حقیقت. قانون‌گذار می‌گوید که این تکلیفی که من می‌گویم قبلش باید این باشد مقارنا این باشد و متاخراً این باشد. در ایجاب و زجر اعتباری.

در اصطلاح دوم؛ اینکه مقصود از تکلیف آن اراده حقیقی مولاست که در نفس مولا پدید می آید که از آنجا این ایجاب و نهی صادر می شود. مولا سبک و سنگین می کند که برای رشد بندگان کتب علیکم الصیام ...، منتها این صیامی که من می خواهم . قبلش نیت یک ماهه هم باشد. همزمانش دوری از مفطرات باشد. مثلا روز عید فطر هم فطریه را بدهد. مولا که این شرایط را میکند، شرط آن امر متقدم بیرونی است یا امر مقارن بیرونی یا امر متاخر بیرونی یا آنی که مولا لحاظ کرده؟

آنچه مولا لحاظ کرده که از آن،این ایجاب و زجر در آمده، این شرط مقارن است. اگر تکلیف این است که می گویید ، بله ما مقارن داریم اما متقدم و متاخر نداریم. مرحوم آخوند هم مسئله تقدم و تاخر را اینگونه حل کرده.

پس در اصطلاح دوم تکلیف که آن اراده مولا را تکلیف نامیدیم. در آن اراده مولا شرط لحاظ مولاست، و همیشه مقارن است، می آید در نظر می گیرد این صوم را می گوید ای مستحاضه، صوم واجبی که از تو خواستم یک قیدش این است که شب غسل کنی. یک قیدش این است که قبل از فجر نیت کنی و … ولی همه اینها را مولا لحاظ کرده ، شرط متاخر همزمان در ذهن مولاست . شرط متقدم هم همزمان در ذهن مولاست. این ما به الامتیاز شرط متقدم تکلیف ، شرط متاخر تکلیف و شرط مقارن تکلیف است . که این توجیه را در فرض قبلی نداشتیم .

تصور درست این است که ما ایجاب و زجر را تکلیف نمی گوییم، بلکه آن اراده حقیقی مولا را تکلیف میگوییم. در این اراده حقیقی مولا شرط متقدم و شرط مقارن و شرط متاخر هست و این سه تا را مولا همزمان لحاظ می کند و امر می کند.

(در تکالیف یعنی آن ایجاب و آن حرمت را نمی گوییم تکلیف بلکه ما خود این اراده مولا را تکلیف می گوییم و این اراده مولا تعلق گرفته به این فعل با قید کذایی. در این لحاظ شرط متقدم ، شرط متاخر نداریم زیرا اینجا علت و معلول تکوینی است. شارع باید در نظر بگیرد که چه می خواهد. این چه می خواهدش مقارن است. گاه این تکلیف را می خواهد متقدماً و لحاظ هم می کند و گاه مقارناً می خواهد و گاه متاخراً.)

توضیح: ما دو اصطلاح تکلیف داریم. یکی همین ایجاب و حرمت است و یک اصطلاح خواستگاه این ایجاب و حرمت است که همان اراده مولاست. در اراده مولا اینها مقارنند. شرط متقدم را لحاظ کرده مثل اینکه شرط مقارن و متاخر را لحاظ کرده)

می رویم سراغ شرط الوضع که در جلسه بعد ان را توضیح خواهیم داد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo