< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /صاحب فصول

 

حدیث

امام علی: إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمْ اللهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِم[1] ْ.

خداوند بندگانی دارد که نعمت های خاصی را به آنها بخشیده تا بندگان دیگر از آن بهره بگیرند. به همین دلیل مادامی که از این نعمت ها به دیگران می بخشند خدا آن را در دستشان نگه می دارد. اما وقتی که آن نعمت ها را از دیگران دریغ میدارند خدا آن نعمت را از آنها می گیرد و به گروهی دیگر می دهد تا آنها این شکرانه را انجام دهند.

سخن پیرامون نظریه صاحب فصول در باب مقدمه هست. –مقدمه موصله-

صاحب فصول مقدمه موصله را واجب می دانند. به این بیان که می گوید اگر مقدمه، شما را به ذی المقدمه رساند، تقع علی صفة الوجوب ولی اگر مقدمه شما را نرساند لا تقع علی صفة الوجوب ولو قصد و اراده اش را هم کرده باشید.

ثمره

ثمره اش در تزاحم واجب انقاذ الغریق با عبور از زمین غصبی ظاهر می شود. نیز در تزاحم صلاه و ازاله ظاهر می شود. اگر این صلاتی که شما میخوانید مانع ازاله شد یقع علی صفه التحریم ولی اگر مانع نشد به این بیان که او اهل ازاله نجاست از مسجد نیست چه نماز باشد و چه نباشد. چه اشکالی دارد بگوییم نماز را بخواند و نمازش هم درست است.

پس اول ثمرات بود بعد ادله قول به وجوب مقدمه موصله هست بعد شش اشکالی که بر وجوب مقدمه موصله شده.

دلیل اول بیان شد که حاکم بملازمه بین وجوبین عقل است و عقل هم ملازمه می بینید بین وجوب شی و وجوب مقدمه ای که در سلسله وجود آن ذی المقدمه قرار دارد ، آن مقدمه ای که در سلسله وجودش قرار ندارد عقل ملازمه نمی بیند.

سخن این است که اگر عقل محور شد، و نه نقل (آیه یا روایت) ما عقلمان را به قضاوت میگیریم که آیا عنوان مقدمیت موضوعیت دارد ، عنوان ایصال الی ذی المقدمه موضوعیت دارد، عنوان ایراد اراده ذی المقدمه موضوعیت دارد یا عقل ایصال الی ذی المقدمه را محور می داند؟

اگر ما عقل را حاکم قرار دادیم، برای عقل نردبان که خصوصیت ندارد که ، قصد اینکه با این نردبان به پشت بام برسم که موضوعیت ندارد که ، اراده ای که با این نردبان به پشت بام برسم که موضوعیت ندارد ، بلکه رسیدن موضوعیت دارد . بنابراین آنچه در این عرصه موضوعیت دارد ایصال است. صاحب فصول هم همین را میگوید.

نقد آخوند این است که ملاک ایصال نیست. ملاک ترتّب ذی المقدمه بر این مقدمه است. صاحب فصول میگوید ملاک ترتّبش نیست، ملاک این نیست که با این نردبان می شود به پشت بام رسید یانه ، ملاک این است که می رساندت یا نه ، اگر رساند می شود مقدمه و اگر نرساند مقدمه نیست.

دلیل دوم:

(دلیل دیگری صاحب فصول دارد که سید یزدی تکمیلش کرده)

الف: میتواند آمر حکیم، بگوید که من از شما می خواهم که روز عرفه کربلا باشی و هوایی هم بروی. می تواند تصریح کند. آیا این درست است یا نیست؟ یقینا درست است.(الف را صاحب فصول دارد)

ب: می تواند بگوید من از تو می خواهم که روز عرفه کربلا باشی و حرام است بر تو زمینی بروی، (مثلا گیر دشمنان می افتی)( این تحریمش را سید یزدی تصریح دارند)

ج: قبیح است که بگوید که آن راهی که تو را می رساند آن راه را نرو ، مطلوب نیست.

د: نمی تواند مولا تحریم کند مطلق المقدمه را یا خصوص موصله را ، اما می تواند تحریم کند غیر موصله را.

این نشانه آن است که پس آنی که ملاک است موصله است (ایصال است)

از شما می پرسیم این پروژه جایز است یا جایز نیست؟(الف ب ج د) تصریح کند من فقط سفر هوایی به کربلا را بر شما جایز می دانم و تصریح کند سفر زمینی را جایز نمی دانم.معنای این تصریح ها این است که مقدمه موصله واجب است، در حالی که اگر چنین نبود او حق ندارد که بگوید که فقط هوایی برو. زمینی نرو. چون شما از من زیارت العرفه را می خواهی و من این زیارت عرفه را می آورم. اگر ملاک ایصال نبود این تصریح ها (چه ایجاباً و چه نفیاً ) درست نیست.

شرط حسابش از مقدمه جداست. شمای آخوند مبنایتان چیست؟

اگر مبنایتان وجوب مطلق المقدمه است دیگر حق ندارید نهی کنید و بگویید هوایی برو و زمینی نرو. یا مبنایتان مبنای شیخ است که قصد ایصال است. پس اگر او قصد ایصال کرده چه زمینی و چه هوائی. یا اراده مانند صاحب معالم. پس همین که بالبداهه می تواند چنین شرطی را بکند این معنایش این است که آنچه شارع می خواهد بگوید فقط مسیری را از تو می خواهم که شما را برساند .( حرام است بر تو مسیری را بروی که نمی رساند و یا احتمال عدم وصولش هست). پس معلوم می شود ملاک ایصال و عدم ایصال است نه ترتّب المقدمه علی الذی المقدمه نیست(اگر بود حق نداشت مانع من بشود)

آخوند جواب دادند که مولا حق ندارد که چنین شرطی را بکند و حق ندارد که بر من راه دیگری را تحریم کند. عقل بالبداهه می گوید حق ندارد، حَکَم بیننا حُکم العقل هست. ملاک هم در حقیقت وقوع در سلسله غرض نهایی است. اگر این را ملاک قرار دادیم فرمایش آخوند به نظر می رسد یک نحو تحکّم است. ما بالبداهه میدانیم که هوایی برویم می رسیم و الا نمی رسیم ، آنجا را شارع می گوید آری و جای دیگر را شارع می گوید نه، پس معلوم می شود ملاک ایصال است نه عنوان مقدمیت. عنوان مقدمیت و قصد که محور نیست ، آنچه که محور است رساندن و عدم رساندن است. مقدمه غیر موصله را میتواند نهی کند اما مولا مقدمه موصله را نمی تواند نهی کند.

(سوال این است که این عقل ملازمه می بیند بین این ذی المقدمه و کلمه مقدمه؟ خیر. ملازمه می بیند بین این ذی المقدمه و قصد به این ذی المقدمه رسیدن؟ خیر . عقل ملازمه می بیند بین این ذی المقدمه و اراده این مقدمه ؟ خیر،

آنچه عقل ملازمه می بیند بین این ذی المقدمه و این مقدمه خارجی مانند نردبان… عقل ملازمه می بیند بین نردبام گذاشتن و رسیدن به پشت بام. نه نردبان گذاشتن و اینجا متوقف شدن. نه نردبان گذاشتن و قصد کردن و نرفتن.اراده کردن و مراد را تحقق نبخشیدن.

این را پاسخ بدهید که این فرمایشی که صاحب فصول فرمود عقل لایمنع که آمر حکیم بگوید از تو می خواهم فقط به راهی بری که برسی . هوایی برو که برسی. زمینی نرو که نمی رسی. حرام است برتو که از مسیر زمینی رفتن.آیا این حرف درست و عقلایی هست یا نیست؟

صاحب فصول می گوید (شارع می داند من اگر هوایی بروم میرسم، اگر زمینی برم قطعا نمی رسم) . قبیح است که شارع به من بگوید یحرم علیک از اینکه هوایی بروی! آیا این چنین امری برای شارع جایز است. هل یجوز للشارع ذلک؟ قطعا جایز نیست. اگر مولا در روز قبل عرفه به من بگوید دوست دارم شما روز عرفه کربلا باشی و من می دانم که فقط با این پرواز امکان رسیدن به کربلا در روز را دارم ، و شارع بگوید حرام است که هوایی بروی. (آنچه بر من واجب است روز عرفه کربلا بودن است. ولی شارع بگوید که هوایی نرو. یا بگوید واجب است از مسیری که نمی رسی بروی . مثلا زمینی بروی) این بر شارع و مولا جایز نیست)

(نکته : ثبوت و اثبات واقع بیرونی آنی را که عرف می فهمد همین است . عرف ملازمه بین واقع ذی المقدمه و مقدمه می بیند)

فرمایش صاحب فصول و دلیلش که عقل مانع نمی بیند که شارع بگوید یجب علیک فقط از این مسیری که می رساندت و یحرم علیک که از مسیری که نمی رساندت بروی، همینکه می تواند بگوید یجب و یحرم یعنی این مطلق المقدمه واجب نیست. اگر این یجب و یحرم را نمی

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo