< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/ضد /ثمرات

 

امام علی : الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ، عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ؛ وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ؛ وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ. قصار 458

اهل عمل باش و اینکه وقتی سخن از دیگران به میان می آید رعایت تقوا را داشته باشید.

سخن پیرامون این بود که ثمره بحث ضد چیست؟

4 ثمره تا الان بیان شد.

ثمره پنجم (ثمره مهم) اگر گفتیم که امر به شیء نهی از ضد می کند و الضد یکون امراً عبادیاً، سبب بطلان آن عبادت است. ازل النجاسه عن المسجد و ضدش صلاة است. اگر امر به شیء نهی از ضد خاص کرد این نماز باطل هست و اگر امر به شیء نهی از ضد نکرد این نماز باطل نیست.

در این عرصه باید تفصیل قائل شد بین مسلک مقدمیت و مسلک تلازم. بنابر مسلک تلازم خود این عبادت منهی عنه است و نهیش ، نهی مقدمی نیست (نهی نفسی هست) اگر چنین گفتیم که ترک الازاله حرام است و این ترک الازاله ملازم با صلاة است و متلازمان متساویان هستند در حکم، فکما اینکه ترک الازاله حرام بود صلاه هم که ملازم با این ترک هست حرام می شود (پس بنائاً علی مسلک التلازم ما مشکلی نداریم، مشکل بنائاً علی مسلک المقدمیه هست) بگوییم که ترک الصلاة مقدمةٌ للازالة فالنهی عن الصلاةِ نهیٌ مقدمیٌ (نهی از صلاه نهی مقدمی است) در برابر این ثمره دو بزرگ موضع گرفته اند (امام که گفته است ولو امر به شی نهی از ضد کند ما نمی توانیم استفاده بکنیم که صلاة باطل است. و دیگری هم شیخ بهایی است.)

امام فرموده : بر فرض که امر به شیء نهی از ضد کند این نهی نهی غیری است و نهی غیری کاشف از وجود مفسده در متعلق نیست، بنابراین ملازمه با فساد ندارد.

به عبارت دیگر نهی وقتی دلالت بر فساد می کند که کاشف از وجود مفسده در متعلق باشد به نحوی که مبغوض مولا باشد. این مبغوضیت با نهی نفسی درست می شود نه با نهی غیری. تنها و تنها نهی نفسی است که این مبغوضیت را بر مسند می نشاند اما نهی غیری داد می زند که گیر در خودم نیست. گیر در این است که بستر شده برای ترک واجب .

(امام در اینجا بر مسلک تلازم ایراد نمی گیرند بر مسلک مقدمیت ایراد وارد می کنند و انصافاً اگر مسلک مقدمیت را پذیرفتیم این نرخ نهی غیری است. نهی غیری موجب فساد نیست، مبغوضیت ذاتیه برای مولا ندارد، آنی که مبغوضیت دارد در حقیقت ترک ازاله است)

بزرگ دیگری که در این عرصه وارد شده و همه علما را به تکاپو واداشته شیخ بهایی است . ایشان می گوید اگر امر به شیء نهی از ضد هم نکند این نماز اشکال دارد. اشکالش این است این صلاة امر ندارد.

اگر بگوییم چه اشکالی دارد اگر امر نداشته باشد؟

پاسخ این است که ستون فقرات عبادت امر مولاست و وقتی که ستون فقرات نبود عبادت شکل نمی گیرد.

شیخ بهایی در کتاب زبدة الاصول (این کتاب مختصر ترین اصول تاریخ شیعه هست. شیخ بهایی تخصص هایی داشته از جمله خلاصه گویی، منطق را مختصر بیان کرده، نحو هم صمدیه. این زبده هم حدود 38 شرح برایش نوشته اند، عمرشان 81 سال بوده و نزدیک 70 کتاب نوشته اند.برجسته ترین شاگردان شیخ بهایی از جمله فاضل جواد (صاحب کتاب مسالک الافهام فی آیات الاحکام) ملاصدرا (صاحب اسفار)، فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، از اساتیدش پدرایشان که از شاگردان شهید ثانی است، ملاعبدالله (صاحب حاشیه ملا عبدالله ) … همسرش دختر شیخ علی منشار عاملی هست که عالمه و فقیهه بوده است) می گوید:

سلمنا که امر به شیء نهی از ضد نمی کند ، لکن آیا این ضد امر دارد یا امر ندارد؟ قطعا امر ندارد، چون اگر امر داشته باشد می شود اجتماع ضدین (از طرفی ازل النجاسه و از طرفی صلّ) آنچنان که اجتماع نقیضین نشاید اجتماع ضدین هم نشاید.

(ما دنبال این هستیم که بگوییم شیخ بهایی گفته است که اگر امر به شیء نهی از ضد هم نکند این نماز باطل است به دلیل اینکه این نماز امر ندارد)

ص 117: فصل اقتضاء الأمر [ بالشئ ] النهي عن ضده العام - أعني تركه مما لا ينبغي الريب فيه ، أما الخاص فللمثبتين توقف الواجب على تركه فيجب ، واستلزام فعله ترك الواجب فيحرم ، وفيهما كلام (در این دو سطر هم مسلک مقدمیت را گفته و هم مسلک تلازم را )، وللنافين تحقق الذهول حال الأمر عن الأضداد الوجودية فأين النهي عنها ؟ (آنها که نفی می کنند می گویند آمر باید توجه داشته باشد تا نهی کند . این کسی که می گوید ازل النجاسه اصلا به ضدش توجه ندارد، وقتی توجه ندارد چگونه نهی می کند؟ )

وفيه : أنه مستنبطٌ منه (این حرف درستی نیست و لازم نیست که توجه داشته باشد، وقتی مولا امر دارد استنباط می شود.شما چگونه از آیه و حمله و فصاله ثلاثون شهراً ، و فصاله فی عامین ، از این دو دلیل استفاده می کنید که حداقل حمل 6 ماه است اینجا هم همین طور است وقتی که ما توجه می کنیم از امر مولا چنین چیزی در می آید) كدليل الإشارة فلا يضر الذهول مع انتفائه فيما اُصّلَ هذا الأصل له ، وللبحث من الجانبين مجال واسع ، ولو ابدل النهي عن الضد الخاص بعدم الأمر به فيبطل لكان أقرب (آیا امر به شیء سبب عدم امر به ضد می شود یا نه؟ این گونه می گفتید، بجای اینکه بگویید آیا امر به شی نهی از ضد میکند یا نه بیایید بگویید آیا امر به شیء سبب عدم امر به ضد می شود یا نه فیبطل . سبب باطل شدن صلات می شود لکان الاقرب. اگر اینگونه سخن می شود اقرب به واقع بود) .

شارح در پاورقی گفته است : بأن يصير المدعى أن الأمر بالشئ يستلزم عدم الأمر بضده ، وهذه الدعوى أقرب إلى الإثبات من تلك ، فإنّ أدلة إثبات تلك، مدخولة كما يظهر حينئذ إلا في العبادات ، فتدبر . آنجا اشکال دارد که بخواهی اثبات کنید نهی از ضد را اما در عدم الامر مشکلی در پیش نیست.

پس امام (در تهذیب الاصول) یک اشکال کرد و شیخ بهایی هم اشکال دیگر. لازم نیست اثبات کنیم که امر به شیء نهی از ضد می کند تا این نماز باطل باشد ، اگر نهی از ضد هم نکند باز هم این نماز باطل است.

شیخ یک جواب داده اند:

عبادت لایحتاج الی الامر، بلکه کافی است که ما ملاک را داشته باشیم. یکفی وجود الملاک فی صحة العباده و لا یلزم قصد الامر (این بود و نبود ملاک را ما از اینجا می فهمیم که آیا نهی به آن تعلق گرفته یا نگرفته، اگر نهی به آن تعلق گرفته باشد پس ملاک در آن نیست)

فعلی هذا آخوند می گوید این مشکل را حل نمی کند.

دومین راه حل را نائینی طی کرده و آن نظریه ترتب است. مطالعه شود. ترتب از مباحث کلیدی اصول هست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo