< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده لاحرج/ مستند قاعده

در تمسک به روایات دلیل کلام پیامبر است« انی تارک فیکم الثقلین است. مرحوم نراقی در عوائد هیجده روایت نقل کرده است که هشت روایت از آنها را نقل و بررسی می کنم. روایت اول که در ابواب ماء مطلق نقل شده، مطرح شد.

روایت سوم:

وسائل الشيعة؛ ج‌1، ص: 152

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُيَسِّرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ الْجُنُبِ يَنْتَهِي إِلَى الْمَاءِ الْقَلِيلِ فِي الطَّرِيقِ- وَ يُرِيدُ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهُ- وَ لَيْسَ مَعَهُ إِنَاءٌ يَغْرِفُ بِهِ وَ يَدَاهُ قَذِرَتَانِ- قَالَ يَضَعُ يَدَهُ ثُمَّ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَغْتَسِلُ- هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[1]

سند روایت

عنه یعنی از علی بن ابراهیم، ابیه، ابراهیم بن هاشم است در جلالت این دو بحثی نیست. عبدالله بن المغیره ثقه و جلیل است. ابن مسکان، عبدالله بن مسکان و از اصحاب اجماع است نه تنها ثقه است بلکه اگر در سندی واقع باشد به بعد از او هر چند ضعیف باشد نگاه نمی شود چون حدیث شناس و صراف سخن است« قد اجمعت العصایة التصحیح ما یصح عن جماعة» یکی از آنها عبدالله بن مسکان است. ( اقوال در باب اصحاب اجماع، فرقی با دیگر ثقات شیعه ندارند، از هر کس نقل کنند ثقه است ولی چنین نیست چون از ضعاف نقل کرده اند ولی کسی آنها را توثیق نکرده است و نظر سوم اگر یکی از اصحاب اجماع در سند روایتی واقع شود به ما بعد از آن نگاه نمی کنند یعنی ما بعد را تصحیح نمی کنند). بنابراین اصحاب اجماع بودند حکم به صحت روایت می شود نه صحت راوی. محمد بن میسر کاسب ثقه است. بنابراین روایت از جهت سند مشکلی ندارد

دلالت روایت

از امام صادق علیه السلام درمورد شخص جنب سئوال می کند که در مسیر به آب قلیل می رسد ظرفی همراه ندارد که با آن آب برداردو می خواهد با آب قلیل غسل کند دو دست او هم نجس هستند برای غسل چکار کند؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: اول دست خود را می شورد و بعد از آن با دست مشت مشت وضو یا غسل کند. این در قرآن خداوند فرموده است« ما جعل الله فی الدین من حرج». اگر آب قلبل تمام شود و نتواند غسل خود را کامل کند بدل آن که تیمم است را انجام می شود. «قذرتان» در روایت، اگر قذر شرعی بود امام می فرماید پاک شده و اگر قذر عرفی یعنی نجس نیست ولی تمییز هم نیست به طریق اولی پاک می شود به عبارت دیگر کبری کلی ما جعل علیکم فی الدین من حرج است و صغری با شستن دست ها با آب قلیل پاک می شود و بعد از آن وضو یا غسل می کند.

روایت چهارم:

 

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُنُبِ يَحْمِلُ الرَّكْوَةَ أَوِ التَّوْرَ- فَيُدْخِلُ إِصْبَعَهُ فِيهِ قَالَ وَ قَالَ- إِنْ كَانَتْ يَدُهُ قَذِرَةً فَأَهْرَقَهُ- وَ إِنْ كَانَ لَمْ يُصِبْهَا قَذَرٌ فَلْيَغْتَسِلْ مِنْهُ- هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[2]

سند روایت

نکته: در روایت هفت سند چنین است« محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید» است و در روایت هشت سند چنین است« و عنه عن عثمان بن عیسی عن سعید الاعرج» است . وعنه یعنی حسین به سعید است و سند روایت نه چنین است« و عنه عن اخیه الحسن عن زرعه» یعنی حسین بن سعید از برادر خود حسن بن سعید از زرعه نقل می کند، تمام روایاتی که حسین بن سعید از زرعه نقل می کند از برادر خود حسن بن سعید نقل می کند. و سند روایت ده « و بالاسناد عن سماعة» ال برای عهد یعنی حسین بن سعید از اخیه الحسن عن سماعه نقل می کند. و سند روایت یازده چنین است« وعنه» یعنی عن سماعه است. پس عنه در این روایت، حسین بن سعید از سماعه بن مهران است و از واقفی های عصر امام کاظم علیه السلام است. سماعه در زمان امام کاظم متعقد بود امامی که غایب خواهد شد امام کاظم است و از واققی های بعد از امام کاظم نیست. ابن سنان عبدالله بن سنان است خازن چهار خلیفه عباسی بوده است. بنابراین سند چنین است حسین بن سعید عن اخیه الحسن عن رزعه عن سماعه است.

دلالت روایت

الرکوة، مشک است اناء صغیر من جلد یشرب فیه الماء و الجمع رکاء، پس مشک از پوست. التور، کاسه است. کسی رکوه یا کاسه دارد که به مقدار کر نیست انگشت خود را در آن می گذارد امام علیه السلام فرمود اگر دست او نجس بود آن را بریزد ولی اگر نجس نیست با آن غسل کند و از این جهت که جنب در معرض نجاست است لازن نیست احتیاط بی جا داشته باشد و با احتمال و شک به برخورد دست نجس به آن رکوه و تور کند توجه نکند خداوند می فرماید« ما جعل علیکم فی الدین من حرج»، پس در صورت شک توجه نکند و در صورت یقین بریزد. فتوای مشهور شیعه نجاست آب قلیل با نجاست است و منجس هم می شود. اینگونه روایات ضد وسواسی ها است. پس هر حکمی سبب حرج شود برداشته شده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo