< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده لاحرج/ مستند قاعده

قاعده لا حرج از مسلمات قواعد فقهی است بلکه از مسلمات قواعد فقهی اهل سنت نیز است بنابراین قاعده لاحرج از قواعده مسلم اسلامی است و اختصاص به شیعه ندارد.

روایت هفت: روایت احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ يَعْنِي ابْنَ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَأْتِي السُّوقَ فَيَشْتَرِي جُبَّةَ فِرَاءٍ- لَا يَدْرِي أَ ذَكِيَّةٌ هِيَ أَمْ غَيْرُ ذَكِيَّةٍ أَ يُصَلِّي فِيهَا فَقَالَ نَعَمْ- لَيْسَ عَلَيْكُمُ الْمَسْأَلَةُ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع كَانَ يَقُولُ- إِنَّ الْخَوَارِجَ ضَيَّقُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِجَهَالَتِهِمْ- إِنَّ الدِّينَ أَوْسَعُ مِنْ ذَلِكَ.[1]

سند روایت

شیخ طوسی به اسناد خود از محمد بن علی یعنی ابن محبوب نقل می کند. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از مشایخ ثقات و از اصحاب اجماع است، از بزرگانی است که خودش را به مرو و به امام رضا رسانده است. سالته روایت را مضمره می کند ولی مراد امام راضا یا امام کاظم علیهما السلام چون بزنطی از غیر امام رضا روایت نقل نمی کند. پس با این قرینه مراد از ضمیر امام معصوم است. اصل بزنطی شبیه دفتر بوده است در ابتدا وقتی روایت نقل می کند می گوید سالت اباالحسن الرضا علیه السلام و در ادامه می گوید سالته پس روایت در اصل مضمره نیست

دلالت روایت

در زمستان شخصی لباس چرمی می خرد نمی داند آیا از پوست ماکول اللحم است یا از پوست غیر ماکول اللحم نیست ولی می توان از پوست آن استفاده کرد. آیا می تواند در آن نماز بخواند امام علیه السلام جواب دادند آری. وقتی از سوق مسلمانان می خرید جا ندارد سئوال کنید فرض هم مسلمان بودن فروشنده است. امام صادق علیه السلام می فرمودند خوارج بخاطر جهالت خودشان را در تنگانا قرار دادند، دین اوسع از آن است که فکر می کند دین برای برداشتن گردنده از زندگی شما است. این کلام امام علیه السلام عبارت دیگر از« ماجعل علیکم فی الدین من حرج» است.

روایت هشت: صحیحه محمد بن مسلم

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ الْحَامِلُ الْمُقْرِبُ وَ الْمُرْضِعُ الْقَلِيلَةُ اللَّبَنِ- لَا حَرَجَ عَلَيْهِمَا أَنْ تُفْطِرَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- لِأَنَّهُمَا لَا يُطِيقَانِ الصَّوْمَ- وَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَصَدَّقَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا- فِي كُلِّ يَوْمٍ يُفْطِرُ فِيهِ بِمُدٍّ مِنْ طَعَامٍ- وَ عَلَيْهِمَا قَضَاءُ كُلِّ يَوْمٍ أَفْطَرَتَا فِيهِ تَقْضِيَانِهِ بَعْدُ.[2]

سند روایت

کلینی از محمد بن یحیی العطار نقل می کند که از مشایخ کلینی است. حدود پنج هزار حدیث دارد. ابن محبوب، محمد بن علی بن محبوب است. همه رجال سند صحیح هستند. پس روایت صحیحه است. چون همه منصوص الوثاثه اند حسنه گفته نمی شود مانند روایتی که در آن علی بن ابراهیم در سند آن است البته این ظلم به علی بن ابراهیم است، چون اولین کسی است که احادیث کوفین به قم را نشر دادند، رئیس قمیین که در نقل احادیث سختگیری می کردند بوده است و چون نجاشی و فهرست شیخ در موردش ثقه نگفته روایتی که او در سندش است را حسنه گویند این مقبول نیست.

دلالت روایت

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام درباره خانم الحمل المقرب( قریبة الحمل) و المرضع قلیلة اللبن یعنی خانم شیرده که شیر او کم است. حرجی بر آنها نیست در ماه رمضان افطار کنند و روزه نگیرند چون طاقت روزه نگرفتن را ندارند« لایطیقان» معنای حرجی بودن را دارد. در نفسیر قاعده گفتیم که ما لایطاق تکلیف ندارد و شدید تر از حرج است. بخاطر هر روزی که افطار می کند ده سیر طعام بدهد( گندم با نان) ولی لباس نباید به عنوان کفاره بدهد و قضای هر روز که افطار می کند را قضا کند. « لانهما لا یطیقان الصوم» عبارت دیگر از حرجی بودن است.

پس با این مقدار از روایات قاعده لاحرج موجب اطمینان است قاعده مورد تایید امامان علیهم السلام است استناد به محتوای لاحرج بود، روایات دسته اول استناد به آیه لاحرج بود.

دلیل سوم: اجماع

سید فطاح مراغی استناد به اجماع کرده است. قبر او در مراغه است دو جلد کتاب قواعد فقهی (العناوین) دارد می گوید می تواند به اجماع به این قاعده استناد کرد ولی نیاز به اجماع نیست چون آیه شریفه و روایات صریح است اجماع هم برای کشف نظر معصوم است که با آیه روایات کشف شده است لذا دیگر نیازی به اجماع نیست. اجماع چون مدرکی است در این گونه موارد حجت نیست، فقها به استناد به آیه شریفه و روایات فتوا داده اند لذا کاشف از نظر معصوم نیست. البته می تواند موید باشد یعنی به این جهت که کاشف نیست می تواند موید بر حکم خداوند باشد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo