< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده لاحرج/ تبینه اول: وجود تکالیف حرجی

در فقه تکالیفی مانند روزه در فصل تابستان و جهاد که مساله جان و جراحت و اسارت مطرح است که حرجی اند، یکی دیگر از موارد حرجی پرداخت خمس های با مبلغ زیاد است مانند خمس پنج میلیارد، یک میلیارد است که مبلغ خیلی زیاد است پرداخت آن گاه مایه حرج می شود.[1]

جواب از موارد حرجی در فقه

چند جواب گفته شده است. یک جواب را مرحوم شیخ حر عاملی و جوابی را سید بحر العلوم و جوابی را مرحوم نراقی و جواب چهارم نیز داده شده است

جواب شیخ حر عاملی شیخ حر عاملی

در کتاب الفصول المهمه که خلاصه وسائل الشیعه و برخی مباحث دیگر است می گوید: نفی الحرج مجمل لا یمکن الجزم به فیما عدا التکلیف بما لایطاق و الا لزوم جمیع التکالیف، در غیر تکالیف ما لایطاق نمی نمی اوان به حرجی بودن جزم داشت لذا نمی تواندر غیر مالایطاق تمسک به قاعده نفی حرج کرد. قدر مسلم حرجی بودن در تکالیف ما لایطاق است و دیگر تکالیف نیز حرج دارد ولی حرجی بودن قابل جزم نیست مانند تکالیف مالی و تکالیف غیر مالی مانند حج حرج دارد در نتیجه ادله لا حرج مجمل است نمی توان به آن تمسک کرد، لذا ایشان لاحرج را بخاطر اجمال قابل استناد نمی داند. ما لایطاق بخاطر اینکه خلاف عقل است کسی قائل نیست اما پرداخت خمس و حج بخاطر شک در حرجی بودن نمی توان به قاعده تمسک کرد

جواب سید بحر العلوم

برخلاف کلام شیخ حر عاملی می گوید تکالیفی را که می گویید حرجی اند اختصاصی مسلمانان نیست مثلا اگر به کشور اسلامی حمله شود باید دفاع کرد مردم برای دفاع از وطن خود حتی غیر مسلمانان جنگ می کنند اینگونه تکالیف را نمی توان حرجی دانست در این باره می گوید: اما ما ورد في هذه الشريعة من التكاليف الشديدة كالحج و الجهاد و الزكاة بالنسبة الى بعض الناس و الدية على العاقلة و نحوها؛ فليس شي‌ء منها من الحرج، فإن العادة قاضية بوقوع مثلها، و الناس يرتكبون مثل ذلك من دون تكليف و من دون عوض؛ كالمحارب للحمية؛ أو بعوض يسير.[2]

و بالجملة فما جرت العادة على الإتيان بمثله و المسامحة فيه و ان كان عظيما في نفسه كبذل النفس و المال، فليس من الحرج في شي‌ء؛ نعم تعذيب النفس و تحريم المباحات و المنع عن جميع المشتبهات أو نوع منها على الدوام حرج و ضيق و مثله منفي في الشرع

تفاوت دو پاسخ

شیح حر عاملی در حرجی بودن می گوید مجمل است ولی مرحوم بحر العولوم می گوید این موارد حرج نیستند؛ بلکه لازمه زندگی سرفرازانه است

پاسخ مرحوم نراقی

مرحوم نراقی می گوید از موارد تخصیص این موارد است یعنی جهاد با اینکه جهاد و روزه و خمس حرجی است ولی از قاعده تخصیص خورده است و مانند قواعد عقلی و فلسفی که قابل تخصبص نباشد نیستند.

یلاحظ علیه

لسان ادله حرج تخصیص بردار نیست معنای « ماجعل علیکم فی الدین من حرج» سراسر دین حکم حرجی ندارد، بنابراین پاسخی که مرحوم نراقی برای حل مشکل داند آن را حل نمی کند.

بررسی کلام سید بحر العلوم

کلام سید بحرالعلوم متین و منقطی است، اختصاص به اسلام ندارد بلکه دیگر کشور ها مثلا پرداخت مالیات را لازم می دانند لذا هیچ کشوری حرج نمی دانند حتی مانند دفاع از کشور

یلاحظ علیه

نفی مطلق حرج از این موارد خلاف واقع است. چون در معنای حرج گفتیم حرج، مشقت فوق العاده است، حقیقت شرعیه هم ندارد. سید بحر العلوم می پذیرد اگر مشقت مازاد بر اصل تکلیف باشد برداشته شده است. جهاد جان دادن و مجروح شدن است برای اعرج و لنگ حرج و مشقت مازاد بر اصل تکلیف است تکلیف جهاد بر آدم نابینا نیست چون مشقت ما زاد است. پس کلام بحرالعلوم حرجی نیست ولی در برخی حرجی بودن قطعی است

نقد کلام شیخ حر عاملی

خلاف اجماع و حداقل خلاف مشهور شیعه است یعنی قاعده لاحرج از قواعد مسلم فقه است بلکه اهل سنت نیز می پذیرند. لازمه کلام شیخ حر قاعده لاحرج کنار گذاشته می شود بخاطر اجمال و قاعده ای که مجمل باشد نمی توان به آن تمسک کرد.

پاسخ چهام، انواع حرج

پاسخ قانع کننده است که حرج چند نوع است اول، حرج خود کرده مانند سوء اختیار است قصاص در قتل عمد شارع قصاص را بر نداشته است این حرج برداشته نشده است این قسم از زیر مجموعه قاعده خارج است. دوم، احکامی که موضوع آن حرجی است، شارع با حفظ حرجی بودن آن را تشریع کرده است مانند روزه- گرسنگی و تشنگی دارد اذکر بجوعکم و عطشکم جوع و عطش یوم القیامه- و جهاد با حفظ سخت بودن برای عزت مسلمانان تشریع شده است. سوم، حرجی که مازاد بر اصل تکلیف است مانند جهاد بر نابینا که مازاد بر اصل تکلیف است. مانند ضرر آب برای پوست لذا وضو را شارع بر می دارد و روزه برای زن آبستن و شیرده برادشته شده است چون مازاد بر اصل تکلیف است. ما لایطاق بودن از اصل بحث بیرون است و نیازی به قاعده ندارد. بنابراین با این سه قسم دیگر نیازی به پاسخ شیخ حر عاملی نیست.

 


[1] (مقرر) در پرداخت خمس تعلق نفس به مال مطرح است و مورد حرجی نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo