< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده لاحرج/ حرج در قاعده لا حرج شخصی یا نوعی

وضو با آب رسد برای شخصی حرجی است و برای دیگری حرجی نباشد و نیز روزه گرفتن در روزه های طولانی و گرم تابستان برای یکی حرجی و و برای دیگری حرجی نباشد. بزرگانی مانند نراقی و شیخ انصاری، از معاصرین مانند آیت الله فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی حرج را شخصی می دانند ولی آیت الله سبحانی حرج نوعی می داند.

دلیل و مدرک آیت الله سبحانی

دو مقام تشریع و تطبیق داریم. مقام تشریع مقام نوعی است ولی مقام تطبیق مقام شخصی است. در مقام قانون گذاری قانون گذار نوع را می بیند «یا ایها الذیم آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» روزه برای اکثریت مفید است؛ تعدادی مثلا زخم معده دارد به گفته می شود روزه نگیرد. پس روزه برای اکثر مفید است؛ فائده اصلی آن ارتقاء روحی است و سلامت جسمی را نیز دارد. بر این اساس شارع روزه را جعل کرده است. اما در عین حال عده ای معذور هستند مانند زن باردار، شیرده و مریض مصلحت نیست روزه بگیرند. به دلیل «ما جعل علیکم فی الدین من حرج » و دیگر ادله ای که شارع گفته است. پیوست وجوب روزه گرفتن این چند نفر باید روزه نگیرد یا می توانند نگیرند( رخصت و عزیمت) آیت الله سبحانی مقام نشریع را نوع و مقام تطبیق را مقام شخصی می دانند. بزرگانی که حرج را شخصی می دانند مقام را مقام تطبیق دیده اند یعنی در مقام عملی شدن روزه یک پیوست آن شیخ و شیخه و مریض نباید روزه بگیرند و کسی که روزه گرفتن برای او مشقت -بر اصل تکلیف داشته باشد- شارع روزه ای که مشقت دارد را واجب کرده است ولی مراد در اینجا مشقت زاید بر اصل تکلیف را شارع برداشته است. مثلا برای کسی که زخم معده دارد مشقت روزه گرفتن هشتاد درصد می شود شارع آن را برداشته است جهاد نیز دارای مشقت دارد زخمی و کشته شدن دارد ولی برای شخض لنگ و نابینا این مشقت زاید برای آنها دارد و شارع آن را برداشته است. پس در مقام تطبیق قاعده لاحرج را قرار داده است لذا اکثر فقها قاعده ار شخصی دیده اند نظر صحیح و حق است

ان قلت:

«جعل» برای تشریع است پس در « ما جعلت فی الدین من حرج» نوعی است

قلت:

جعل تنها برای جعل تشریعی وضع نشده است بلکه برای جعل تطبیقی نیز وضع شده است، جعل تطبیقی یک نحو جعل است. احکامی که شارع جعل کرده است عبارت از عبادایات و غیر عبادیات و اشریعات و تطبیقات پس جعل اختصاص به جعل تشریعی ندارد.

تعارض قاعده لاضرر با لاحرج

در صورت تعارض دو قاعده کدام مقدم است؟ به ضرر بیشتر یا کمتر بر می گردد. مثلا اگر خانه را چند طبقه بسازند می تواند برای همه فرزندان خود اتاق درست کند ولی خانه همسایه در ضرر واقع می شود نه آفتاب و هوای مناسب لذا اگر خانه را نسازد در حرج واقع می شود و اگر خانه را بسازد همسایه به ضرر می افتد. بزرگان می گویند در مقام تشریع این دو قاعده برابر هستند مانند شهروند دو شهر در یک استان یا کشور برابر اند در صورت تعارض دو قاعده تساقط می کنند به اصل تسلط الناس علی اموالهم مراجعه می شود. قاعده لاحرج اقوی از لا ضرر است قاعده لاحرج قرآنی است« ما جعل علیکم فی الدین من حرج» ولی لاضرر دلیل قرآنی ندارد تنها مدرک لا ضرر فقط روایت سمره است. اما اجتماعی و فردی بودن معیار تشریع در قاعده نیست لذا اجتماعی بودن قاعده لاضرر و فردی بودن لاحرج دلیل بر تقدیم نمی شود چون قواعد بر این معیار تشریع نمی شود بلکه معیار حکم خداوند بودن است فردی بودن یا اجتماعی بودن دخیل نیست برخی مانند امام راحل قاعده لاضرر را حکومتی می دانند که در دست حاکم قرار داده شده است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo