< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده میسور/

اموری که انسان به آنها مکلف می‌شود بر سه قسم اند.

1- قدرت اتیان بر تمام آن را دارد مانند قدرت بر اتیان نماز یومیه، مقتضی قاعده هم هست چون سلامتی دارد باید کامل اتیان کند. یعنی لا یکلف الله نفسا الا وسعها به مقدار توان گفته تکلیف را انجام بدهبد

2- تکالیفی که قدرت بر هیچ چیز آن را ندارد مثلا توان اتیان تکلیف ما لایطاق را ندارد خداوند چنین تکالیفی را از انسان نخواسته است. مفهوم لا یکلف الله نفسا الا وسعها اگر کاری در توان انسان نبود تکلیف او نیست مثلا شخصی در اثر تصادف کرده قدرت بر نماز را ندارد چنین تکلیفی را نخواسته است.

3- برخی تکالیف را به صورت کامل نمی تواند اتیان کند و برخی از اجزاء را می تواند بیاورد مانند نماز که به مقدار دو رکعت ایستاده بجاورد ولی دو رکعت دیگر را ایستاده نمی تواند اتیان کند آیا تمام تکلیف را ایستاده بخواند با تکلیف ساقط می‌شود یا اینکه برخی که می تواند را ایستاده بخواند و بخشی را که نمی تواند ایستاده بخواند نشسته بخواند.

حکم صورت سوم

اقسام صورت سوم

اول- با اینکه توان برخی از اجزاء را ندارد در عین حال باید همه آن بجا آورد؛ این قسم معقول نیست چون تکلیف مالایطاق است.

دو- تمام تکلیف ساقط می‌شود اگر توانست تمام اجزاء را اتیان کند در غیر این صورت تکلیف ساقط می‌شود ولی پاسخ این صورت اولا در برخی روایات تصریح به هر مقدار می تواند و ثانیا استصحاب بقاء تکلیف هست به این بیان تکلیفی که واجب می‌شود توان مقدار اتیان دو رکعت ایستاده را دارد ولی دو رکعت دیگر را نمی تواند ایستاده اتیان کند این مقدار ناتوانی موجب سقوط یقین به وجوب تکلیف نمی‌شود. به عبارت دیگر نماز واجب است به آن یقین دارد اگر می تواند دو رکعت را ایستاده می تواند بجا بیاورد نسبت به مابقی که نمی تواند ایستاده بجا بیاورد شک در سقوط تکلیف می کند استصحاب بقاء تکلیف جاری می‌شود.

سه- مقداری که می تواند را بیاورد ایستاده بجا آورد و مقداری که نمی تواند ایستاده بجا بیاورد بر او واجب نیست ایستاده بیاورد

دلیل صورت سوم نبوی است

«روى عن أبي هريرة بطرق العامة قال: «خطبنا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فقال أيها الناس إن اللّه عزّ و جلّ قد فرض عليكم الحج فحجوا، فقال رجل: أ كلّ عام يا رسول اللّه؟ فسكت صلّى اللّه عليه و آله حتى قالها ثلاثا، فقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: لو قلت نعم لوجب، و لما استطعتم ثم قال: ذروني ما تركتكم فإنما هلك من كان قبلكم بكثرة سؤالهم و اختلافهم على أنبيائهم، فإذا امرتكم بأمر فأتوا منه ما استطعتم، و إذا نهيتكم عن شي‌ء فدعوه»

بنابراین راه سوم آن مقدار که توان دارد را ایتان کند و مقداری که توان ندارد از او خواسته نشده است

احتمال های «مِن» در « فإذا امرتكم بأمر فأتوا منه ما استطعتم، و إذا نهيتكم عن شي‌ء فدعوه»

احتمال اول- به معنی باء است یعنی فإذا امرتكم بأمر فأتوا به ما استطعتم است.

این احتمال با ظاهر روایت نمی سازد به این بیان راوی از پیامبر سئوال نکرد حج چند جزء دارد بلکه سئوال کرد هر سال حج بروند یا یک سال رفتن به حج کافی است.

به ما استطعتم با این فرض سئوال شده که حج مجموعه ای از اعمال است اگر نتوانست برخی از اعمال مانند رمی جمرات را اتیان کند آیا حج از او ساقط می‌شود؟ راوی چنین سئوالی نکرده است بلکه سئوال کرد که هر سال به حج برود یا یک سال رفتن به حج کافی است؟ پس به معنی به خلاف ظاهر است

احتمال دوم- من بیانیه باشد مانند خاتم من فضةٍ، بیان می کند انگشتر از جنس فضه است.

ولی این احتمال درست نیست چون وقتی من بیانیه که بعد آن مظهر باشد و مضمر نباشد مانند خاتم من فضة که بعد از من اسم ظاهر است ولی در « فإذا امرتكم بأمر فأتوا منه ما استطعتم» بعد از من ضمیر است، ضمیر نمی تواند مبین باشد پس من نمی تواند بیانیه باشد

احتمال سوم- من تبعیضیه باشد «اذا امرتکم بشئ فاتوا منه ما استطعتم» یعنی هر مقداری که می توانید اتیان کنید مفهوم آن این است هر مقداری که نمی توانید اتیان کنید ساقط است.

دو اشکال به این احتمال دو اشکال مطرح است اشکال اول سندی است که حتی نزد عامه ضعیف است اشکال دوم سئوال از اجزاء نشده به عبارت این احتمال با موضوع روایت در تنافی است چون سئوال از اجزاء نیست بلکه سئوال از ایتان هر سال یا یک بار اتیان کردن کفایت می کند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo