< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده قرعه/

قاعده قرعه

یکی از قواعد مبتلی به است، استخاره زیر مجموعه قاعده قرعه است. مباحث مختلفی در قاعده قرعه مطرح می شود. از جهت فقهی بحث می شود. حدود استخاره تا کجاست و می توان برای استخاره گرفتن پول گرفت؟

مباحث قاعده قرعه

بحث اول: معنای قرعه، بحث دوم: مدرک قاعده، بحث سوم: اصل یا اماره بودن قرعه، بحث چهارم: رخصت یا عزیمت بودن قرعه، بحث پنجم: مورد قرعه کجاست؟، بحث ششم: کیفیت قرعه، بحث هفتم: تطبیقات قاعده قرعه، بحث هشتم: استخاره.

بحث اول: معنای قرعه

مراد از قرعه، با وسیله ای خود را از بهام خارج کند، در برخی زمان ها با چوبهایی که روی آن می نوشتند و به دریا می انداختند فرعه می گرفتند و در برخی دیگر کاغذهای کوچکی که اسم افراد در آن نوشته می شود قرعه می انداختند. پس قرعه آن است که با وسیله ای خود را از ابهام خارج کند. وسیله ای که با آن قرعه انداخته می شود متفاوت است در هویت قرعه تاثیری ندارد؛ عمده مدرک قاعده قرعه است.

مدارک قاعده

استدلال شده بر قاعده قرعه به کتاب و سنت و سیره عقلاء و اجماع شده است؛ دلیل در اینجا اجماع مدرکی است، استدلال به استناد آیات و رویات است لذا ارزش حقوقی ندارد.

مدرک اول- آیات

به دو آیه استناد شده است

آیه اول- داستان حضرت مریم

هنّه و شیاع دو خواهر بودند که هنّه همسر حضرت عمران و شیاع همسر حضرت زکریا شد. عمران قبل از به دنیا آمدن مریم از دینا رفت. بعد از تولد نیاز به سرپست داشت. برای سرپرستی دختر عالم بنی اسرائیل رقابت بود و بیست و نه نفر درخواست سرپرستی آن را می کردند ولی چون حضرت زکریا چون شوهر خواهر حضرت مریم است از همه اولی بود ولی دیگر نیز می خواستند سرپرست شود لذا با قرعه سرپرست معین شد آن زمان برای قرعه گرفتن اسم افراد را روی چوبی می نوشتند و در نهر اردن می انداختند هر چوبه که روی آب می آمد او برنده می شود برخی گفته اند تکیه ها یا تیر ها آهن بودن هرکدام از قرعه ها روی آب می آمد برنده قرعه می شد. در قرآن از چنین تعبیر می کند.

﴿ذلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ مَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلاَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ مَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾[1]

خبرهای غیبی برای تو داریم، آنها را به تو وحی می کنیم، شما که نبودی وقتی قلم های خود را می انداختند، کدام یک سرپرستی مریم را به عده بگیرد، در رقابتی که برای سرپرستی مریم داشتند به خصومت افتادند.

آیه دوم: داستان حضرت یونس

وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿139﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾ فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ[2]

حضرت یونس چهار به تبلیغ خود پرداخت که حاصل آن هدایت دو نفر یکی عابد و دیگری عالم بود. صبر او در مقابل هدایت نشدن قوم خود تمام شد خواست آنها را نفرین کند عابد او را تشویق به نفرین می کند می گفت نفرین حق آنها است ولی عالم دعوت به تحمل می کرد اما سرانجام نفرین کرد و وعده عذاب داده شد- مساله بدا در اینجا مطرح می شود- خداوند زمان بلا را مشخص کرد ولی شرط تحقق آن را نگفت، ابرهای سیاه بالای سر مردم قرار گرفت عالم به نجات مردم آمد سرگذشت گذشتگان را گفت و آنها را دعوت به توبه کرد مردم هم توبه کردند. حضرت یونس کنار دریا یا رودخانه بود کشتی افراد زیادی سوار آن بودند درخواست کرد که اجازه سوار شدن له او بدهند اجازه داده شد و سوار بر کشتی شد. دو نقل گفته شده نقل اول در مسیر کشتی و غایق نهنگی بود در مقابل آنها قرار گرفت در این حالت نشان از گرسنگی نهنک است لذا برای نجات قرعه اندختند که یکی را به آب بیندازند هر سه بار قرعه به نام حضرت یونس افتاد و نقل دیگر کشتی در تلاطم سنگین شد برای نجات از غرق شدن باید یکی را در آب بیندازند هر سه بار قرعه به نام حضرت یونس افتاد در اینکه چه مقدار در شکم نهنگ بود نقل ها زیاد است چهل روز نیز گفته شده است ولی در روایت نه ساعت در شکم نهنگ بوده است بخاطر ترک اولی در شکم نهنگ افتاد یعنی چند ماه دیگر نیز برای هدایت مردم صبوری می کرد که بعد از تمام شدن مدت بلا او را بز شکم نهنگ بیرون انداختند« فنبذناه بالعری» ماهی او را در بیابان بیرون انداخت. برای اینکه بدن ضعیف و نحیف شده او از بین نرود برگ درخت کدو که پهن بر او رویانده شد و در روایت است وقتی حضرت یونس در شکم نهنگ قرار گرفت به او وحی شد کاری به او نداشته باشد.

بنابراین در داستان حضرت مریم و حضرت یونس قرعه را ذکر کرده است و اشکالی بر آن نگرفته است از سکوت قرآن در قرعه انداختن می توان تایید قرعه را استفاده کرد. ولی چند شبهه در اینجا مطرح است.

البته رخ دادن این اتفاق جای شک و شبهه ندارد

شبهه اول- داستان حضرت مریم و حضرت یونس « قضیة فی واقعه» نمی تواند مستند برای دیگر واقعه شود.

شبهه دوم- این حکم برای شرایع سابقه است و با توجه به این هر شریعتی ناسخ شریعت گذشته است نمی تواند در اسلام از آن بهره جست.

شبهه سوم- با قرعه نمی توان حکم قتل صادر کرد یعنی با قرعه وقتی خواستند او را در دریا انداختن قصد کشتن داشتند چگونه حکم شرعی قتل را با قرعه می توان استفاده کرد؟

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo