< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خارج قواعد فقهیه/ قاعده قرعه/مستند قاعده

 

روایات ابواب خاصه قرعه ده طایفه هستند

طایفه دوم: خارج کردن عتق مملوک یا نذر مملوک با قرعه

این باب علاوه بر اینکه تکلیف قرعه با آن روشن می شود در نهایت معلوم می شود اصل قرعه از مسلمات بدون تردید در فقه است ولی باید حواشی باب قرعه را لحاظ کرد که بدون حساب و کتاب نمی توان به قرعه عمل کرد.

صحیحه مرار

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ قَالَ: فِي رَجُلٍ كَانَ لَهُ عِدَّةُ مَمَالِيكَ فَقَالَ أَيُّكُمْ عَلَّمَنِي آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَهُوَ حُرٌّ فَعَلَّمَهُ وَاحِدٌ مِنْهُمْ ثُمَّ مَاتَ الْمَوْلَى وَ لَمْ يُدْرَ أَيُّهُمُ الَّذِي عَلَّمَهُ أَنَّهُ قَالَ يُسْتَخْرَجُ بِالْقُرْعَةِ قَالَ وَ لَا يَسْتَخْرِجُهُ إِلَّا الْإِمَامُ لِأَنَّ لَهُ عَلَى الْقُرْعَةِ كَلَاماً وَ دُعَاءً لَا يَعْلَمُهُ غَيْرُهُ.[1]

سند روایت

اسماعیل به مرار، از معصومین روایت نکرده و در مورد او مدحی و ذمی وارد نشده است. یونس بن عبد الرحمن از چهره هایی است که در بصیرت کم نظیر است واقفیه ده هزار دینار به او دادند که علیه آنها حرف نزد ولی او همه هزار دینار را پس داد و گفت وظیفه او است که در مقابل بدعت سکوت نکند لذا روایات ذامه در مورد او برای سلامت او توسط امام علیه السلام گفته شده است کان وجها فی اصحابنا عظیم المنزله و کان الرضا علیه السلام یشیر الیه فی العلم و الفتیا، ولی روایت مقطوعه است یعنی به امام علیه السلام متصل نشده است. آنچه در مورد روایات یونس می توان گفت که همه روایات او از امام کاظم است این روایت نیز از امام کاظم علیه السلام است فراموش کرده بگوید عن الکاظم علیه السلام

دلالت روایت

تعدادی برده داشت به آنها گفت هر کس یک آیه از قرآن را به او بیاموزد آزاد می شود. یکی از آنها او را آموزش داد بعد از آن مولی از دینا رفت ، معلوم نشد کدام یک از برده ها قرآن را آموزش داد امام علیه السلام با قرعه او را خارج می کند و امام باید قرعه را خارج می کند چون امام کلام و دعای مخصوص دارد لذا کس دیگری نمی تواند قرعه را خارج کند.

مشکل روایت از جهت سند مقطوعه است و از جهت دلالت قرعه را منحصر در امام علیه السلام کرده در حالی که مسلم است غیر از امام ع نیز می تواند قرعه خارج کند در توجیه گفته می شود مستحب امام ع قرعه را خارج یا کسی که دعای قرعه را نمی داند قرعه را خارج نکند در حالی که دعا برای قرعه لازم نیست مانند دعای سجده واجب لازم نیست. احتمال دارد قال و لا یستخرجه الا الامام تفسیر یونس بوده است محل شاهد اصل جواز قرعه است و تبعیض در حجیت روایت اشکال ندارد بخشی که را نمی دانیم علم او را به امام ع بر می گردانیم شاید بر اساس قرائنی چنین کلامی گفته است و آن قرائن بدست ما نرسیده است محل کلام اصل جواز قرعه است. نکته دیگر روایت واقع دارد ولی ما نمی دانیم کجاست اما در تامل در روایات و این روایت چند سئوال مطرح می شود که از ممالیک پرسیده می شود کدام قرآن را تعلیم کرده لکن یرده هرکدام ذی نفع است و یا بینه بیاورد چرا یونس بن عبدالرحمن یا امام ع سئوال نکرد بینه دارد یا ندارد؟ از مولی در زمان حیات پرسیده که چه کسی قرآن را تعلیم او داده این مطالب سئولات فرع بر جواز اصل قرعه است

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ‌ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ قَالَ أَوَّلُ مَمْلُوكٍ أَمْلِكُهُ فَهُوَ حُرٌّ فَوَرِثَ سَبْعَةً جَمِيعاً- قَالَ يُقْرِعُ بَيْنَهُمْ وَ يُعْتِقُ الَّذِي قُرِعَ.[2]

 

سند روایت

شیخ طوسی به سند خود از حسین بن سعید نقل می کند و سند او صحیح است. حماد بن عیسی و حلبی، عبید اله بن علی حلبی است. همه حلبیون ثقه هستند

دلالت روایت

اولین مملوکی که مالک می شود او آزاد است هفت مملوک را با هم به ارث برد امام فرمود با قرعه یک نفر خارج می شود

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ قَالَ أَوَّلُ مَمْلُوكٍ أَمْلِكُهُ فَهُوَ حُرٌّ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ مَلَكَ سِتَّةً أَيَّهُمْ يُعْتِقُ قَالَ يُقْرِعُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يُعْتِقُ وَاحِداً الْحَدِيثَ.[3]

سند روایت

عنه یعنی حسین بن سعید است. فضاله بن ایوب زدی است و ثقه است. ابان بن عثمان احمر است کان من القادسیه ولی ناسخ کان من الناووسیه به اشتباه نوشته. عبدالله بن سلیمان نخعی کوفی است روایت از امام صادق و امام کاظم نقل نکرده است مدح و ذمی در مورد او نقل نشده است پس یکی از از مشکلات روایت عبدالله بن سلیمان است و از اصحاب اجماع دانستن ابان مشکل روایت حل می شود ولی عن رجل مشکل دیگر روایت است

دلالت روایت

نذر کرده است که اولین مملوک را آزاد کند ولی شش نفر را با هم مالک می شود امام فرمود قرعه انداخته می شود

طایفه سوم: وصیت به عتق برخی ممالیک

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ الْمَمْلُوكُونَ فَيُوصِي بِعِتْقِ ثُلُثِهِمْ فَقَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع يُسْهِمُ بَيْنَهُمْ.[4]

سند روایت

حماد بن عیسی است. حریز بن عبدالله سجستانی کوفی و از اصحاب امام صادق ع بودن و علیه خوارج در سجستان شمشیر کشید

دلالت روایت

در عتق ثلث عبید خود وصیت می کند امام علی علیه السلام قرعه می انداخت. کان دلالت بر استمرار می کند

 

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَبِي تَرَكَ سِتِّينَ مَمْلُوكاً فَأَقْرَعْتُ بَيْنَهُمْ فَأَخْرَجْتُ عِشْرِينَ فَأَعْتَقْتُهُمْ.[5]

سند روایت

فضاله بن ایوب ازدی کان ثقه فی حدیثه. ابان بن عثمان احمر است. محمد بن مروان کلبی من اصحاب الباقر ع لم یرد فیه مدح و لا قدح

دلالت روایت

امام ع می گوید پدرم امام باقر ع شصت برده و کنیز داشت- در اردوگاه محرومین بودند که اگر امام ع پناه نمی داد از گرسنگی می مردند لذا در خانه خود نگه می داشت- امام صادق ع با قرعه بیست نفر را خارج و آزاد کردم.

بنابراین در باب عتق که مساله مهمی است قرعه کارایی دارد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo