< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1402/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خارج قواعد فقهیه/ قاعده حرمت اهانت به مقداسات دینی/

 

مواردی در صغریات حرمت اهانت گفته شده که از مجموع انها کبری حرمت اهانت استفاده می شود.

روایت دوم:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّمَا أَفْضَلُ- الْإِيمَانُ أَوِ الْإِسْلَامُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ الْإِيمَانُ قَالَ قُلْتُ: فَأَوْجِدْنِي ذَلِكَ قَالَ مَا تَقُولُ فِيمَنْ أَحْدَثَ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مُتَعَمِّداً- قَالَ قُلْتُ: يُضْرَبُ ضَرْباً شَدِيداً قَالَ أَصَبْتَ- فَمَا تَقُولُ فِيمَنْ أَحْدَثَ فِي الْكَعْبَةِ مُتَعَمِّداً- قُلْتُ يُقْتَلُ قَالَ أَصَبْتَ- أَ لَا تَرَى أَنَّ الْكَعْبَةَ أَفْضَلُ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَدِيثَ.[1]

سند روایت

احمد بن محمد بن خالی برقی است. ابو الصباح کنانی، ابراهیم بن نُعیم است و ثقه است.

دلالت روایت

از امام صادق علیه السلام سئوال می کند ایمان یا اسلام بالاتر است؟ برخی می گویند اسلام از ایمان افضل است. امام صادق علیه السلام می فرماید ایمان بالاتر از اسلام است.

ایمان دو معنی دارد معنی اول یقین به اسلام است( قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا و لکن قولوا اسلمنا) تسلیم شدن الزاما ایمان و باور نیست. معنای دوم در فقه به معنای تشیع است. امام صادق می فرماید ایمان بالاتر است چون هرکس که مومن باشد خواه ایمان به معنای اول یا دوم باشد مسلمان است ولی هرکس مسلم باشدچه بسا مومن نباشد پس چه بسا اسلام داشته باشد ولی ایما و باور نداشته باشد. روای از امام می خواهد توضیح بیشتر بدهد. امام از او سئوال می کند کسی که عمدا مسجد الحرام را نجس کند حکم او چیست؟ ابو الصباح کنانی جواب داد، او را مفصل می زنند امام فرمود درست گفته ای، امام دوباره سئوال کردند حکم کسی که در کعبه عمدا حدث ایجاد کند؟ جواب می دهد یقتل و کشته می شود- یعنی حریم کعبه را شسکت- امام علیه السلام فرمود درست گفته امام فرمود کعبه از مسجد الحرام افضل است؛ کعبه، شریک مسجدالحرم است ولی مسجد شریک کعبه نیست یعنی هرکس حریم کعبه را شکسته است حریم مسجد را شکسته است ولی برعکس چنین نیست ایمان نیز شریک اسلام است ولی اسلام شریک ایمان نیست. از روایت استفاده می شود که مسجد الحرام باید محترم باشد اهانت به آن حرام است. امام علیه السلام پاسخ ابوالصباح را تایید کردند. این روایت بیان صغری است که از آن کبری حرمت اهانت استفاده می شود.

روایت سوم: سب النبی

وسائل الشيعة؛ ج‌28، ص: 337

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ ع يَقْتُلُهُ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ.[2]

سند روایت

هشام بن سالم جوالیقی مانند هشام بن حکم است بله تاکید بر وثاقت او بیش از هشام بن حکم است

دلالت روایت

امام علیه السلام فرمودند کسی که سب النبی کند قبل از آنکه ساب را تزد به امام ببرند او را بکشد.

در کتاب وافی یقتله الیه الاقرب فالاقرب قبل ان یرفع الی الامام چون ائمه جور قتل او را معتقد نیستند. شهید اول در دروس (ج2ص43)می گوید« ساب النبی او احد الائمه یجب قتله یحل دمه لکل سامع مع الامن» بنابراین پیامبر و امام معصوم مقدس است حریم پیامبر و امام ع باید رعایت شود اگر با سب حریم پیامبر را یشکند حکم او قتل است البته باید به گونه ای باشد که بتواند در دادگاه ثابت کند.

روایت سوم:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ- يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي سَأَلْتُ رَجُلًا بِوَجْهِ اللَّهِ- فَضَرَبَنِي خَمْسَةَ أَسْوَاطٍ- فَضَرَبَهُ النَّبِيُّ ص خَمْسَةَ أَسْوَاطٍ أُخْرَى- وَ قَالَ سَلْ بِوَجْهِكَ اللَّئِيمِ.[3]

سند روایت

حُمید بن زیاد از مشایخ کلینی و از متعصبین واقفیه است ولی ثقه است. حسن بن محمد بن سماعه ثقه و نیز از ارکان واقفیه است احمد بن حسن میثمی نیز واقفی است. ابان بن عثمان احمر کان من القادسیه ولی مستنسخ اشنباها من الناووسیه نوشته و به این فرقه نسبت داده. عبدالله بن ابی یعفور ثقه و جلیل القدر است، امام صادق می فرماید کسی مثل عبدالله بن ابی یعفور حرف من را نشنیده است به امام صادق عرض کرد: فلو فلقت رمانة، نصف آن را حلال و نصف دیگر را حرام بگویید می پذیرم

دلالت روایت

از یکی از او خواستم بخاطر خدا کمکم کند مرحوم فیض رجل مسئول امام علی است ولی می دانست پیامبر به امام علی حساس است لذا سائل اسم مولی را نبرده است. ولی آن مرد پنج تازایانه زد چیزی غیر از کمک برای خدا نگفتم این سخن او در حقیقت شکوه نزد پیامبراست ولی وقتی سخن خود را گفت پیامبر نیز پنج تازیانه به او زد. پیامبر فرمود« وسل بوجهک اللئیم» خداوند می فرماید« و لا تجعلوا الله عرضة لایمانکم» خداوند را در معرض قسم های خود قرار ندهید چون اهانت به خداوند است. پنابراین تازیانه ای که امام علی زدند بخاطر اینکه حریم مقدسات را شکسته است پیامبر به همین دلیل پنج تازیانه زدند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo